دبیران: سیدمجید میرنظامی | کامیار صلواتی | حسین ذبیحاله زاده
نگاهی به معماران و شهرسازان کمترشناخته شده
پیرو پروندههای نوروزی ۱۳ معمار و شهرساز تأثیرگذار، به سراغ دیگر معماران و شهرسازانی خواهیم رفت که به دلیل محدودیت زمانی در این پرونده به آنها پرداخته نشد. در این پرونده که در ادامهی پروندههای گذشته است، تلاش میکنیم در قالب متنهایی کوتاه به بررسی زندگی و تحصیلات، آثار و ویژگیهای سبکی معماران و شهرسازانی بپردازیم که کمتر نام آنها بر زبان آمده است؛ کسانی که آثارشان واجد ویژگیهایی است که آنها را شایستهی تأمل بیشتری میکند.
[divider]ریچارد راجرز؛ از انتزاع تا واقعیت[/divider]
نویسنده: ارشیا اقبالی | معمار
ریچارد راجرز،در سال ۱۹۳۳ در ایتالیا به دنیا آمد و تنها کمی قبل از شروع دومین جنگ جهانی، با خانوادهاش از فلورانس به انگلستان مهاجرت کرد. برای مدتها شاگرد آخر مدرسه بود تا اینکه بالاخره در همان مدرسهی AAظ، استادش، پیتراسمیتسون، استعداد او را کشف کرد و راجرز توانست با دریافت بورس برای ادامهی تحصیل به دانشگاه یِیل آمریکا برود. در آنجا با نورمن فاستر جوان همکلاس بود و همین باعث شد تا بعد از فارغالتحصیلی، به همراه او و همسران وقتشان، دفتر معماری «تیم فور» را تأسیس کنند و طی عمر کوتاه این دفتر چند پروژهی کوچک در انگلستان انجام دهند.
[divider]پیترکالتورپ؛ ترکیب کاربری اراضی و برنامهریزی حملونقل[/divider]
نویسنده: محمدصادق یوسفزاده | دبیر ارشد «شهر و سرزمین»
پیتر کالتورپ، معمار، برنامهریز و طراح شهری و یکی از بنیانگذاران کنگرهی نوشهر گرایی است. مجلهی نیوزویک او را به خاطر کارش بر روی بازتعریف مدلهای رشد شهری و حومهی شهری در آمریکا جزو ۲۵ «مبتکر پیشرو» دانسته است. سابقهی پرافتخار کار او در طراحی شهری، برنامهریزی و معماری از سال ۱۹۷۶ آغاز شده است. او با ترکیب تجربیاتش در رشتههای گوناگون، رویکردهای نوینی را در تجدید حیات شهری، رشد حومهای و برنامهریزی منطقهای ارائه داده است.
[divider]چارلز کورئا؛ معمار اقیلمها[/divider]
چارلز کورئا در سال ۱۹۳۰ در سکندر آباد هند به دنیا آمد و ۲۵ سال بعد، در سال ۱۹۵۵، از دانشگاه ام.آی.تی فارغالتحصیل شد. او بهسرعت به کشورش بازگشت و دفترش را در بمبئی تأسیس کرد. معماری کورئا را میتوان با درهمتنیدگی این مفاهیم اساسی شناخت: باورش به ذخیرهی فرهنگی بزرگ هند. آرزوها و طرحهایش برای شهری که عاشقانه دوست میداشت، بمبئی. درکش از اقلیم بهعنوان سرچشمهی ارزشهای گاه ماورایی معماری؛ و علاقهاش به فناوری و کارکردهای فنی ساختمان.
[divider]بالکریشنا دوشی؛ پیکار در دو سو[/divider]
دوشی در مدرسۀ معماری جی. جی. در بمبئی تحصیل میکند و اتفاقی با یکی از معمارانی که قصد داشته در آزمون انجمن سلطنتی معماران بریتانیا شرکت کند همراه میشود و به لندن میرود. در آنجا با لوکوربوزیه دیدار میکند و از آن پس به آتلیۀ او در پاریس میپیوندد و چهار سال (۱۹۵۱- ۱۹۵۴) بر روی پروژههایی که او برای شاندیگار و احمدآباد در دست طراحی داشت، مشغول کار میشود. پس از آن هم برای نظارت بر اجرای این پروژهها به هند میآید. دوشی در این مدت تعلیمی همهجانبه میبیند و بهتدریج زبانی را که میآموزد، نزد خود درونی میکند.
[divider]حسن فتحی؛ معماری برای فقرا[/divider]
حسن فتحی، معمار سرشناس مصری و برندهی جایزهی آقاخان در معماری به سال ۱۹۰۰ در اسکندریه و در خانوادهای ثروتمند با پیشهی زمینداری به دنیا آمد. بعد از اتمام تحصیلات خود در دانشکدهی هنرهای زیبای قاهره در سال ۱۹۲۶ میلادی، فعالیت حرفهای خود را در همان شهر آغاز کرد. اولین پروژهی حرفهای او طراحی و احداث مدرسهای خصوصی در سال ۱۹۲۷ به سبک معماری مدرن بود، اما همراهی با سبک جهانی و رایج زمان دیری نپایید و فتحی مسیر حرفهای خود را به سمت معماری بومی با توجه به الگوهای معماری مصر تغییر داد. حسن فتحی در طول زندگی حرفهای خود، بیش از ۱۵۰ پروژهی معماری طراحی کرد؛ از خانههای ساده در دل کویر گرفته تا طرحهای گسترده یا ایستگاههای پلیس، آتشنشانی، مسجد، مراکز درمانی و سایر خدمات اجتماعی. طرحهای گستردهای که ناتمام باقی ماندند.
[divider]ریتفلت؛ گفتوگو با فضا[/divider]
ریتفِلت یکی از نخستین هنرمندانی بود که به جنبش استایل، پیوست و حتی پس از انحلال گروه نیز میثاقهای اصلی آن را، یعنی پیوند پویای هنر و زندگی در قالب سادگی، خلوص، و نظم هندسی فرمها، به کار بست. نقش مؤثر او در تاریخ معماری مدرن، علاوه بر طرحهای نوآورانهاش، در تأسیس کنگرهی بینالمللی معماری مدرن بود، کنگرهای مستقل که در آن معماران بهطور سالانه در مدتی نزدیک به دو دهه برای بحث دربارهی اصول معماری جدید و طراحی محیط زندگی مردمان گرد هم میآمدند.
[divider]جین جیکوبز و شهر برای مردم[/divider]
جین جیکوبز (۱۹۱۶-۲۰۰۶) نویسنده و کنشگر شهری در اسکرانتون پنسیلوانیا به دنیا آمد. پدرش پزشک و مادرش پرستار بود. جین بوتزنر که بعد از ازدواج با شوهر معمارش فامیلی او را بر خود نهاد، درواقع تحصیلات دانشگاهی نداشت و آشنایی و مواجهاش با شهر کاملاً تجربی و شخصی بود؛ اما نظریات و بینشهایش در مورد شهر تأثیر شگرف و غیرقابلانکاری بر اندیشههای شهری در قرن بیستم و بیستویکم داشته است. جیکوبز با انتشار کتاب مشهورش یعنی «زندگی و مرگ شهرهای آمریکایی» در سال ۱۹۶۱ که در مورد کارکرد شهرها و چگونگی تکامل و زوال آنهاست، ایدههای کاملاً نوین و متفاوتی را که البته امروزه به جزئی از عقل سلیم نسل جدید معماران، شهرسازان، سیاستمداران و کنشگران تبدیلشده است را ارائه داد.
[divider]نویفرت؛ معمار زمانهی ما[/divider]
نویفرت از محصلان مدرسهی باوهاوس بود که کمی پس از پایان تحصیلاتش، بههمراه چند تن دیگر در گروه معماری زیر نظر والتر گروپیوس به کار مشغول شد. آثار او نیز مانند بسیاری دیگر از هنرمندان وابسته به باوهاوس، معرف اساسیترین میثاقهای این مکتب است: تلاش برای ایجاد رابطهای پویا با فضا و توجه به مقیاس انسانی در قالب نسبتهای بهدقت طرحریزیشدهی ساختمان، توجه و تأکید بر خصلتهای ویژهی کارماده، و خلوص و انتظام فرم.
[divider]لوییس باراگان؛ معمار سکوت و آرامش[/divider]
لوییس باراگان در سال ۱۹۰۲ گوادالاخارای مکزیک به دنیا آمد. در مدرسهی آزاد مهندسی مدرک مهندسی عمران خود را گرفت و بعد تحصیلاتش را در رشتهی معماری ادامه داد؛ در سال ۱۹۲۰ به فرانسه و اسپانیا سفر کرد و چند وقتی را در پاریس گذراند و سر کلاسهای لوکوربوزیه نشست. او عمیقاً تحت تأثیر لوکوربوزیه و فردیناند باخ، بود. بودن در اروپا و سپس مراکش، او را به معماری بومی آفریقای شمالی و مدیترانه علاقهمند کرد. باراگان فعالیت معماری را از سال ۱۹۲۷ در گوادالاخارا شروع کرد و در مکتب گوادالاخارا فعال بود که از تفکر «معماری در خدمت سنتهای محلی» پیروی میکرد.
[divider]دوزبورخ؛ انتزاع و زندگی روزمره[/divider]
تئو وان دوزبورخ در کنار پیت موندریان از پایهگذاران و نظریهپردازان جنبش استایل بود، جنبش مهمی که در حد فاصل دو جنگ جهانی در لیدن [هلند] شکل گرفت و شکوفا شد. این جنبش از زیباییشناسی بیپیرایه، هندسی، و سادهشده در هنرهای تجسمی طرفداری میکرد و بر آن بود که نقاشی، طراحی، و معماری باید بهطور کامل در یکدیگر ادغام شوند. دوزبورخ علاوه بر ترسیم و اجرای نقاشیهای انتزاعی، بناها، اثاثیه، و مبلمانهای بسیار، دیدگاههای خود و مواضع جنبش استایل را در قالب مقالات متعددی در نشریات گوناگون زمانهاش منتشر کرد.
[divider]کنستانت؛مرز-زدایی سیاست، معماری و میل[/divider]
تاریخ معماری رسمی، همچون هر تاریخ دیگری، نوشتهشده بهدست فاتحان است و فاتح زمانهی ما جز نظام سرمایهداری نیست. در این تاریخ، و بیش از آن در بستر زبان فارسی، تنها به معمارانی توجه میشود که در راستای نظم موجود باشند و بس و نظم موجود هیچ نیست جز سیاستزدایی از میل، هنر و زندگی روزمره. کنستانت، معماری است که شورمندانه مرز میان سیاست، معماری و میل را میشکافد و نیز نشان میدهد که میان این قلمروها نه شکافی برنگذشتنی که از قضا فضایی است آمادهی اتصال: پلی در انتظار ساختهشدن.
[divider]هانس مایر؛ مطرود باوهاوس[/divider]
در فاصلهی مدیریت «والتر گروپیوس» و «لودویگ میس فن در روهه» بر مدرسهی باوهاوس، شخصیتی ریاست آن را به عهده داشت که حقش در تاریخ معماری بهدرستی ادا نشده است: هانس مایر (۱۸۸۹-۱۹۵۴)؛ کسی که در سال ۱۹۲۸ وظیفهی مدیریت باوهاوس را بر دوش گرفت و تا زمان اخراجش در سال ۱۹۳۰ در این سِمت باقی ماند. در این یادداشت اندیشهها و آثار مهم این معمار مطرود و ناشناخته را معرفی میکنیم.
[divider]مویسی گینزبورک؛ نظریهپرداز کانستراکتیویسم[/divider]
مویسی یاکِولیویچ گینزبورک (۱۸۹۲-۱۹۴۶) یکی از نظریهپردازان اصلی کانستراکتیویسم در شوروی بود. او بهجز جایگاه تعیینکنندهای که در عرصهی نظریهپردازی داشت، در حرفهی معماری نیز بهخاطر طراحی خانههای اشتراکی معروف است. در میان این آثار،ساختمان نارکومفین شهرت بیشتری دارد. الگوبرداری لوکوربوزیه از این بنا برای طراحی «اونیته دَ بیتَسیون» (Unité d’habitation) در مارسی، بر اهمیت نقش گینزبورک در تاریخ معماری مدرن صحه میگذارد.
[divider] نیکلای مارکف[/divider]
نظامی معمار
نویسنده: سعید احمدیان | دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبائی
معماری مارکف متأثر از سبک آرتدکو بود که آزادانه عناصری را از معماری اسلامی، معماری باستانی ایران و معماری اروپا در تاروپود بناهایش قرار میداد. معماریاش مورد استقبال حکومت و مردم قرار میگرفت و حتی در دورهای دولت مصوبهای تصویب کرد که کارهای ساختمانی بدون برگزاری مناقصه به نیکلای مارکف واگذار گردد. تنوع عملکردی ساختمانهایی که مارکف طراحی کرده است، جالبتوجه است. باآنکه خودش یک مسیحی ارتدکس بود، برای ارامنه کاتولیک، کلیسای حضرت مریم و برای مسلمانان، مسجد امینالدوله را طراحی کرده است.
[divider]وارطان هوانسیان[/divider]
مدافع سر سخت مدرنیسم
نویسنده: حسین ذبیحاله زاده | دبیر تحریریه
آثار معماری وارطان پیکاری بین رسوم اجتماعی و آموزههای معمار مدرن است: ساختمانهای طراحی شده توسط هوانسیان از معماری پیش از جنگ جهانی دوم، آرت نوو، نظریات معماری باوهاوس و آثار آدولف لوس و لوکوربوزیه متأثر بوده است. او مخالف التقاطگرایی و تقلید از شکلهای معماری سنتی ایرانی بود. با این وجود توجه زیادی به رسوم اجتماعی و سنن داشت و سعی میکرد در طرحهایش به آنان پاسخ دهد و در مقالهای با عنوان «معماری ایران در دو راههی سبک ملی و جدید» در صدد آشتی دادن سنن ایرانی با معماری مدرن بود. به نظر وارطان یک معمار در وهلهی اول صنعتگری است که نه تنها باید از به حقیقت پیوستن اهداف خود خشنود باشد بلکه باید از تأثیر اجتماعی آثار خود نیز قلباً اظهار رضایت کند. از همین رو بود که او را نیروی محرکهی اصلی تحول معماری چه از جنبهی سبک و چه سازه میدانستند.
[divider]حسین لرزاده[/divider]
احیای هنرهای از یاد رفته
نویسنده: علی پوررجبی | دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران، دانشگاه تهران
[divider]هوشنگ سیحون[/divider]
ایرانیت و معماری
نویسنده: محمدرضا پهلوانزاده | کارشناس شهرسازی، دانشگاه یزد
[divider]عبدالعزیز فرمانفرمایان[/divider]
مهندس معمار
نویسنده: امیر نجفی | دانشجوی کارشناسی ارشد معماری مسکن دانشگاه علموصنعت
[divider]حیدر غیائی[/divider]
مدرنیست درباری
نویسنده: امیررضا اسماعیلی | کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران، دانشگاه تهران
[divider]نکتار آندرف پاپازیان[/divider]
در میانهی بتن و سیمان
نویسنده: نیلوفر رسولی | دبیر سرویس «ترجمان»
[divider]داریوش بوربور[/divider]
تکثیر، مدول و مدرنیته
نویسنده: شهابالدین تصدیقی | دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران در دانشگاه تهران
[divider]محمدکریم پیرنیا[/divider]
در جستوجوی معماری ایرانی
نویسنده: علی پوررجبی | دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران، دانشگاه تهران
[divider]حسین امانت[/divider]
تنوع سبکشناسانه به اقتضای زمینه
نویسنده: امیررضا اسماعیلی | کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران، دانشگاه تهران
[divider]مویرا موزر خلیلی[/divider]
تنها دواندن، تنهایی دویدن
نویسنده: نیلوفر رسولی | دبیر سرویس «ترجمان»
[divider]نسرین فقیه[/divider]
معماری از داخل به خارج
نویسنده: امیر نجفی | دانشجوی کارشناسی ارشد معماری مسکن، دانشگاه علموصنعت
تخصصش طراحی موزه است. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم طراحی داخلی موزه، و اگر بازهم بخواهیم دقیقتر باشیم، مرمت و چیدمان داخلی موزه. نسرین فقیه شاید از اولین معماران زن شناختهشدهی ایرانی باشد. دکترای معماریاش را درسال ۱۹۶۹م از دانشگاه ونیز گرفت. در سال ۱۹۷۳م در رشتهی طراحی محیط از مدرسهی معماری دانشگاه یِیل فارغالتحصیل شد. سپس به ایران آمد. فقیه در سال ۱۳۶۲، یعنی ۱۹۸۲م از ایران خارج و به فرانسه رفت، و با آغاز به کار دفترش فعالیتهای معماریاش را آغاز کرد. مرمت و طراحی داخلی موزهی اورسی و هچنین بازسازی گنیجنه دائم ژرژپمپیدو از تجارب او در آن سالها است.
[divider]نوشین احسان[/divider]
سیمای زنی در سکوت جمع
نویسنده: نیلوفر رسولی | دبیر سرویس «ترجمان»
دانشجوی دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و در دوران دانشجویی، در طرح جامع تهران هم مشارکت داشت. همزمان با تحصیل، در دفاتر مختلف معماری فعالیت میکرد و طرحهای بسیاری را برای شرکت در مسابقات مختلف ارائه کرد. ادامهی تحصیلاتش را در بوزار پاریس و بعد آن در دانشگاه یو. سی. ال . ای آمریکا با اخذ درجهی ارشد معماری به پایان رساند. زندگی پربار و فعالیتهای چشمگیرش، نوشین احسان را میتوانست به الگویی برای تمامی دانشجویان مغروق در آتلیههای معماری تبدیل کند، با این حال نامش از میان صفحات مجازی و حقیقی غایب است و جامعهی معماری با حضورش غریبه.
[divider]بهروز احمدی[/divider]
ابتکار از دل محدودیتها
نویسنده: محمدنعیم بافقی یزدی | دانشجوی مهندسی معماری دانشگاه سیستان
نیلوفر آبسالان | دانشجوی مهندسی معماری دانشگاه سیستان
بهروز احمدی در آبان ماه سال ۱۳۲۵ در تهران به دنیا آمد. او سال ۱۳۴۴ وارد رشتهی معماری دانشگاه تهران شد. او یکی از معماران تأثیرگذار معاصر ایران بود که بهخصوص پس از انقلاب توانسته بود پروژههایی مهم را طراحی و اجرا کند. نگاه او به معماری نوعی تجربهگرائی در ساختن یک بنا بود. از نظر او کاربرد جنبههای عملی، مصالح و تکنیکهای تجربی نقش بسزائی در خلق یک اثر معماری داشتند و عوامل بسیار موثر در طرح یک بنا در نظر او در «نیازهای کارفرما، تاثیرات اقلیمی و همسایگی و قوانین شهری» خلاصه میشدند.