نویسنده: شهابالدین تصدیقی | دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران در دانشگاه تهران
میگویند سالیِریِ آهنگساز، شهرت بیشتری مییافت اگر با موتزارت همعصر نمیشد. شاید همین موضوع دربارهی بوربور هم صدق کند. او گمنام نیست، ولی مشهور شدن در کنار معمارستارگان دههی ۵۰ شمسی چالش سترگی است. «داریوش بوربور» معمار و شهرساز ایرانی-فرانسوی، در سال ۱۳۱۳ در تهران به دنیا آمد، ولی چندان در ایران نماند و در ۱۳ سالگیاش به انگلستان رفت. بوربور ابتدا در دانشگاه لیورپول به تحصیل معماری پرداخت و بعدتر تخصصش را در معماری مناطق گرم و خشک از دانشگاه ژِنِو گرفت. سرانجام در ۲۶ سالگی به ایران برگشت و به سرعت ترقی نمود: ابتدا معاون مدیر فنی شرکت «ایران راه» شد که بزرگترین کمپانی ساختمانی آن روزِ ایران بود. ظرف سه سال شرکت خودش را تأسیس کرد: «مهندسین مشاور بوربور»؛ شرکتی که چهارده سال بعد به یک کنسرسیوم عظیم ساختمانی بدل شد و طرحهای گستردهی جامع شهری یا «طرح جامع محیط زیست منسجم کشور» را بر عهده میگرفت. البته سیر پیشرفت بوربور در اینجا منقطع میشود: چند ماه قبل از انقلاب اسلامی از ایران خارج شد و در پاریس شرکت دیگری تأسیس کرد. در سال ۱۳۷۰ باز هم به ایران برگشت، ولی این بار نه برای معماری که برای تأسیس پژوهشکده و کتابخانهی مطالعات ایرانشناسی.
بوربور را بیشتر به شهرسازی میشناسند، گرچه آثار معماریاش هم کم نیستند: مرکز ورزشی تفریحی قصر یخ (۱۳۴۶)، موزه و کتابخانهی آستان قدس رضوی (۱۳۵۵) و نماد شهری مشهد (۱۳۵۵) که مورد اخیر در ۱۳۸۶ توسط شهرداری مشهد تخریب شد. ویلاهای او کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند، ولی آثار قابل تأملی هستند: خانهی ارجمند در کرمان (۱۳۴۰)، خانهی نهاوندی، خانهی عبده در تهران (۱۳۴۲) – که انحناهایش آدم را فرمهای زاها حدید میاندازد – و البته خانهی برادران حکیمی با مدول لانه زنبوریاش. بوبور خانه-دفتری هم برای خودش در تهران ساخته که از مدولهای هشتضلعی و مربع در پلانش استفاده کرده است. جدا از همهی اینها ولی دلیل اصلی شهرت بوربور طرحهای شهری و کلان او است همچون «طرح جامع نوشهر و چالوس» (۱۳۴۳-۴۶)، «طرح جامع سراسری بحر خزر» (۱۳۴۴-۴۵) و طرح «مرکز تجاری بازار رضا» در مشهد (۱۳۴۹-۵۳). او طرح ساخت دوهزار آپارتمان با انرژی خورشیدی در مشهد و البته چندین پارک و آمفیتآتر و… در تهران و اهواز را هم ارائه داده است. شاید هیچکدام از این طرحها به اندازهی «طرح نوسازی اطراف حرم امام رضا» اهمیت و شهرت نداشته نباشد؛ طرحی که به شعاع مشخصی از اطراف حرم رضوی، بافت تاریخی شهر مشهد را به فضای سبز تبدیل کرد و حرم رضوی را به کلی به جزیرهای محاط در این فضای سبز بدل ساخت. مدافعین این طرح آن را زمینهساز ظرفیت بهتر حرم برای استقبال از زائرین میدانند، ولی منتقدین، این طرح را آغاز شکاف بن حرم رضوی و بافت شهری مشهد و در ادامه، ازهمگسیخته شدنِ ستون فقرات این بافت دانستند.
بوربور یک مدرنیست فرمگرای ساده است، ولی چیزی در بعضی کارهایش هست که میتواند متمایزش کند: فنّ تکثیر! برگزیدن یک مدول هندسی (همچون ششضلعی یا دایره) و ساختن فضا از طریق تکثیر این مدول در سطح پلان. رک بگویم: بهراستی اگر از معماری بوربور این تکنیک را حذف کنیم، چندان سخن منحصربفردی از معماریاش نمیشنویم. تمام معماریاش بازیهای حجمی و رخنماییِ مانُورهای فرمال است، چیزی که در اکثر دیگر آثار معماری همان زمان نیز به چشم میخورد. ولی همین فنّ تکثیر است که معماری او را فراتر از یک فرمالیسم ساده میبرد. نمیتوان بهسادگی نتیجهای گرفت، ولی شاید بیجهت نیست که او را پدر «شهرسازی مدرن» در ایران میدانند: مهارت او در گفتوگوی بین خرد و کلان، بین مدول و کلیّت، بین جزء و کل؛ خاصیتی که هم در آثار معماری او قابل ردگیری است و هم از او شهرسازی برجسته ساخته است.