گرداوری و ترجمه: سید مجید میرنظامی
از میان دانشآموختگان معماری بهندرت کسی را میتوان یافت که نام والتر گروپیوس[۱] و لودویگ میس فن در روهه[۲] را نشنیده باشد و نتواند آثار ایشان را برشمارد و آرائشان را بازگو کند. اما در فاصلهی مدیریت این دو فرد شهیر بر مدرسهی باوهاوس، شخصیتی ریاست مدرسه را به عهده داشت که حقش در تاریخ معماری، آنطور که باید، ادا نشده است: هانِس مایر[۳] (۱۸۸۹-۱۹۵۴). او در سال ۱۹۲۸ وظیفهی مدیریت باوهاوس را بر دوش گرفت تا اینکه در سال ۱۹۳۰ بدون هشدار قبلی اخراج شد.
ناشناختگی مایر بیعلت نیست. اگر او بهجای مجتمعهای مسکونی تعاونی به ساخت ویلاهای مجلل دست میزد و بهجای سخنگفتن از سیاست، بیشتر دربارهی هنر مینوشت، شهرتش فزونی مییافت (Schnaidt)؛ هانس مایر معماری بود که بهجای دغدغههای نخبهگرایانه و هنرمندانه که در آن روزگار میان معماران مدرن شایع بود و امروزه نیز بهشکل دیگری سایهای سنگین بر گفتمان معماری گسترده است، «مردم» و دغدغههای انضمامی آنان را در کانون توجهش قرار داد. شعار معروف او در این باره چنین بود: «نیازهای مردم بهجای نیاز به تجمل[۴]»
خانوادهی مایر نسل اندر نسل معمار بودند. همین پیشینه به او اجازه داد که از دورهی نوجوانی حرفهی معماری را بهشکلی پیشهورانه در زادگاهش، سوئیس، آغاز کند. او در آن سالها، کنار کار حجاری، کروکیهای ویوله-لو-دوک[۵] از بناهای گوتیک را کپی میکرد. توجه مایر در سن بیستسالگی به معضلات شهرنشینی و مشکلات شهری طبقهی کارگر جلب شد. همین دغدغه باعث مهاجرت او به برلین شد تا بتواند در کلاسهای طراحی شهری شرکت کند. او در ۲۵ سالگی به این نتیجه رسید که معماری و طراحی شهری مسائلی اجتماعیاند و وظیفهی معمار و شهرساز مدرن دیگر نباید ارضای خواستههای اقلیت ممتاز باشد، بلکه پاسخ به نیازهای تودهها در اولویت قرار دارد.
مایر در سالهای پس از جنگ جهانی اول به کار بر روی طراحی باغشهری در شهر اِسِن[۶] آلمان مشغول شد؛ اما دیری نپایید که دریافت این طرح در خدمت تثبیت شیوهی زندگی خردهبورژوازی است. یک سال بعد او فرصت پیدا کرد تا ایدههایش را در طراحی مجتمعی در فِرایدورف[۷]، در نزدیکی بازل، عملی کند. قرار بود این مجتمع براساس ایدهی همیاری[۸] (تعاون) ساخته شود و ساکنانش نوعی زندگی جمعی همیارانه را تجربه کنند. او خود را به ترسیم نقشههای بنا محدود نکرد و تلاش کرد با کمک بانی این مجتمع به مسائلی که زندگی همیارانه به دنبال دارد پاسخ دهد. مسائلی چون مالکیت جمعی خانهها و زمین؛ اجارهنشینی موروثی؛ شراکت همهی بزرگسالان در تصمیمگیری با قرار دادن آنان در هفت گروه کاری برای آموزش و پرورش، مدیریت، ایمنی، امور مالی، سلامت، تعمیر و نگهداری و سرگرمی؛ مدیریت مجتمع بهدست همیاران بهصورت داوطلبانه؛ تعهد برای کمک در انجام کارهای جمعی بدون حقوق؛ خرید مشترک همهی کالاها برای تأمین نیازهای روزانهی ساکنان مجتمع؛ تدارک بیمهی عمر، پسانداز و پول جاری برای همهی اعضا؛ آموزش ابتدایی در خود مدرسه هشتطبقهی مجتمع و…
اگرچه ایدهی ساختمان پیشرو بود، طرح معماریاش ارتجاعی به نظر میرسید. مایر به تأثیر نقشههای پالادیو در طرح فرایدورف اذعان کرده است. هچنین، تأثیر طرح شهر کوچک کاروژ[۹] در نزدیکی ژنو که معماران ایتالیایی در بین سالهای ۱۷۷۵ تا ۱۷۹۰ برای پادشاهان ساردینیا ساخته بودند بر طرح فرایدورف مشهود است.
مایر بین سالهای ۱۹۲۳ تا ۱۹۲۶ پروژههای مختلفی را برای تعاونیها انجام داد. همچنین به سرتاسر اروپا سفر کرد تا شکلگیری دنیای نوین را از نزدیک مشاهده کند. او در خلال این سفرها با لوکوربوزیه، گروه د استایل و جنبشهای تعاونی اسکاندیناویایی نیز ارتباط برقرار کرد.
در سالهای پس از جنگ جهانی اول، نوآوریهای فنی تأثیرش را روی زندگی روزمره نشان داد. آزادشدن هنر از قید محاکات و ظهور زیباشناسی نوینی بر اساس سودمندی فنی از نتایج این تغییرات بود. در این دورهی زمانی نقش منفعل خانه که تا پیش از آن به تأمین سرپناه محدود میشد به نقشی فعال بدل شد و خانه در خدمت کاهش زمان کار ساکنان در آمد. فرمهایی که از گذشته به ارث رسیده بودند در برابر این نقش جدید مقاومت میکردند. این فرمها که بیانگر قدرت ایدئولوژیک معماری بودند برای نشاندادن جایگاه اجتماعی صاحبانشان و جداکردن آنان از مردم عادی استفاده میشدند و راه پیشرفت فنی و سودمندی عملی ساختمان را سد میکردند. در چنین سیاقی بود که معماران مدرن برای مقابله با این ارتجاع، «عملکرد» اصلی بنا و کارامدی فنی و اقتصادی آن را در اولویت قرار دادند. در این دیدگاه، معماری دیگر در قلمروی عالم هنر نبود و معمار جز نوع وظایفی که بر او محول میشد تفاوت چندانی با مهندس (Engineer) نداشت. دیری نگذشت که مایر فهمید عملکردگرایی بهصورت خودبهخود از اصول فنی منتج نمیشود، بلکه این دیدگاه بیان ایدئولوژیک اصول فنی بود.
در سال ۱۹۲۶ مایر در مراسم افتتاح ساختمان باوهاوس در دساو[۱۰] شرکت کرد. والتر گروپیوس از این فرصت بهره برد تا او را به سرپرستی دپارتمان تازهتأسیس معماری دعوت کند. در آن سالها باوهاوس در داخل گرفتار فرمالیسم شده بود و از بیرون زیر فشار نیروهای راستگرا قرار داشت. اهالی باوهاوس دریافته بودند که ایدههایشان با منطق بازار سازگار نیست. گروپیوس برای حفظ آرامش ترجیح داد که از مدیریت کنارهگیری کند. پس از اینکه میس فن در روهه مدیریت را نپذیرفت، مایر در آوریل ۱۹۲۸ این وظیفه را به عهده گرفت.
مایر در همان مدت کوتاه مدیریتش نوآوریهای آموزشی و تربیتی گوناگونی پدید آورد. به کاربستن ایدهی همیاری در کارگاهها، پیشکشیدن موضوعاتی چون فناوری، علوم انسانی و طبیعی در برنامهی آموزشی و محدودکردن تأثیر نقاشان مدرسه، آموزش براساس کار بر روی پروژههای واقعی و همکاری با جنبشها و اتحادیههای کارگری حاصل دورهی مدیریت او بر باوهاوس بود.
تغییر برنامهی درسی موجب افزایش تولید و فروش محصولات کارگاههای باوهاوس شد و توان اقتصادی مدرسه را افزایش داد. این توان اقتصادی میتوانست خودمختاری اقتصادی و در نتیجه، استقلال مدیریتی را به ارمغان آورد و آرزوهای نیروهای ارتجاعی برای سلطه بر باوهاوس را نقش بر آب کند. این نیروها مایر را متهم کردند که اندیشهی مارکسیستی را وارد مدرسه کرده است و در جولای ۱۹۳۰ شهردار دساو فرمان اخراج فوری او را صادر کرد. در میان استادان باوهاوس کسانی چون واسیلی کاندینسکی[۱۱] با این اخراج موافق بودند.
مهمترین پروژهای که مایر با همکاری هانس ویتوِر[۱۲] در دورهی مدیریتش طراحی کرد، مدرسهای برای کنفدراسیون اتحادیههای کارگری آلمان در بِرناو[۱۳]، در نزدیکی برلین، بود. این مجموعه متشکل از تعدادی سازهی مجزاست که طرحی Zشکل میسازند. کلیت بنا همانند باوهاوسِ دساو فقط از دید پرنده درکپذیر است. راهرویی مطول با نمایی شیشهای کنار خوابگاهها قرار گرفته است و آن را به کلاسها، کتابخانه، سالن ورزش، غذاخوری و تالار سخنرانی متصل میکند. در بال دیگر ساختمان چهار اقامتگاه برای استادان ساخته شد. گرچه این بنا معرف دیدگاه عملکردگرایانه به معماری است، بهخاطر استفادهی استادانه از رنگ و مصالحی چون فولاد، بتن بدون اندود، بلوکهای شیشهای و پنجرههای لولادار فولادی بسیار پراحساس مینماید؛ چنانکه وینفرید نِردینر[۱۴] این مجموعه را «شاهکار عملکردگرایی شاعرانه» مینامد. مدرسهی برناو سه سال بیشتر دوام نیاورد و با روی کار آمدن نازیها به محلی برای آموزش نیروهای اساس[۱۵] (گردان حفاظتی حزب نازی) تبدیل شد.
مایر پس از اخراج بههمراه تعدادی از دانشجویانش به شوروی مهاجرت کرد. او در «مؤسسهی عالی معماری و ساختمانسازی» در مسکو مشغول تدریس شد. همچنین بهعنوان مشاور در طراحی شهری نقش داشت و دانشگاهها و آکادمیهایی در برنامهی توسعه مسکو طراحی کرد. در خلال تصفیههای دورهی استالین برخی از اعضای سابق باوهاوس متهم شدند. به همین دلیل او در سال ۱۹۳۶ به ژنو نقل مکان کرد و در سال ۱۹۳۹ برای مدیریت مؤسسهی نوبنیاد «توسعهی شهری و برنامهریزی» در انستیتوی ملی پلیتکنیک به مکزیکوسیتی رفت. اما در سال ۱۹۴۱ به دلایلی سیاسی از کار برکنار شد. او در سالهای حضورش در مکزیک نقشههایی برای توسعهی مسکن، بیمارستانها و مدارس ترسیم کرد و در سال ۱۹۴۹ به اروپا بازگشت. امید او برای شرکت در بازسازی شهرهای جنگزده بر باد رفت و در حالیکه دیگر نمیتوانست پروژهایش را محقق کند به زادگاهش در سوئیس بازگشت و پنج سال بعد در ۱۹۵۴ از دنیا رفت.
سخنرانی او در آکادمی سن کارلوس[۱۶] در سال ۱۹۳۸ نشان میدهد که او حتی در سالهای پایانی فعالیتش از ایدههای اجتماعی، علممحور و ضدفرمالیستیاش دربارهی ساختمان دست نکشید. این متن با آخرین جملات او در همان سخنرانی به پایان میرسد:
«به یاد داشته باشید: در جامعهی انسانی، معماری سلاحی است که همواره در اختیار طبقهی حاکم قرار داشته است. شما در کشوری زندگی میکنید که یکی از پیشروترین دموکراسیهای دنیا را دارد. برای معماری حقیقتاً پیشروی این کشور مبارزه کنید.»
[divider]پینوشتها[/divider]
[۱] Walter Gropius
[۲] Ludwig Mies van der Rohe
[۳] Hannes Meyer
[۴] Volksbedarf statt Luxusbedarf
[۵] Eugène Viollet-le-Duc
[۶] Essen
[۷] Freidorf
[۸] Co-operative
[۹] Carouge
[۱۰] Dessau
[۱۱] Wassily Kandinsky
[۱۲] Hans Wittwer
[۱۳] Bernau
[۱۴] Winfried Nerdinger
[۱۵] Schutzstaffel
[۱۶] San Carlos Academy
[divider]منابع[/divider]
ADGB Trade Union School. (n.d.). Retrieved 3 31, 2017, from http://architectuul.com/architecture/adgb-trade-union-school
Architecture Misfit #1: Hannes Meyer. (n.d.). Retrieved 4 1, 2017, from https://misfitsarchitecture.com/2011/06/11/architecture-misfit-no-1/
Freidorf Housing Estate, Muttenz : Bauhaus100. (n.d.). Retrieved 3 31, 2017, from https://www.bauhaus100.de/en/past/works/architecture/siedlung-freidorf/
Hannes Meyer. (n.d.). Retrieved 3 22, 2017, from http://www.spatialagency.net/database/meyer
Hannes Meyer : Bauhaus100. (n.d.). Retrieved 4 1, 2017, from https://www.bauhaus100.de/en/past/people/directors/hannes-meyer/
Hannes Meyer and the Red Bauhaus-Brigade in the Soviet Union (1930-1937). (n.d.). Retrieved 4 1, 2017, from https://thecharnelhouse.org/2013/05/30/hannes-meyer-and-the-red-bauhaus-brigade-in-the-soviet-union-1930-1937/
Housing with balcony access by Hannes Meyer. (n.d.). Retrieved 4 1, 2017, from http://www.bauhaus-dessau.de/housing-with-balcony-access.html
Review: the coop principle – Hannes Meyer and the Concept of Collective Design. (n.d.). Retrieved 3 24, 2017, from http://www.bauhaus-dessau.de/the-coop-principle-hannes-meyer.html
Schnaidt, C. (n.d.). Hannes Meyer, Marxist and modernist (1889-1954). Retrieved 3 21, 2017, from the charnel house: https://thecharnelhouse.org/2013/08/10/hannes-meyer
Hannes Meyer: Co-op Architecture. (n.d.). Retrieved 4 1, 2017, from http://thecityasaproject.org/2013/05/hannes-meyer-co-op-architecture/