گرداوری و ترجمه: علی گلستانه
خِریت ریتفِلت Gerrit Rietveld (طراح و معمار هلندی، ۱۸۸۸ تا ۱۹۶۴)
ریتفلت یکی از نخستین هنرمندانی بود که به جنبش استایل، جنبشی که دوزبورخ و موندریان پایهگذاری کرده بودند، پیوست و حتی پس از انحلال گروه نیز میثاقهای اصلی آن را، یعنی پیوند پویای هنر و زندگی در قالب سادگی، خلوص، و نظم هندسی فرمها، به کار بست. نقش مؤثر او در تاریخ معماری مدرن، علاوه بر طرحهای نوآورانهاش، در تأسیس کنگرهی بینالمللی معماری مدرن بود، کنگرهای مستقل که در آن معماران بهطور سالانه در مدتی نزدیک به دو دهه برای بحث دربارهی اصول معماری جدید و طراحی محیط زندگی مردمان گرد هم میآمدند.
خِریت توماس ریتفِلت در ۱۸۸۸ در اوترخت [هلند] زاده شد. پس از مدتی کار در کارگاه نجاری پدر و نیز طراحی جواهرات، به کار طراحی و ساخت کابینت مشغول شد. همزمان با این، زیر نظر پی.جِی. کلارهامِر[۱] معماری آموخت و از ۱۹۱۹ به بعد، در مقام معماری حرفهای و مستقل به کار پرداخت. در ۱۹۱۹، ضمن پذیرش سفارشی برای کپی از روی عکسهای مبلمانهای طراحیِ فرانک لوید رایت، برای یکی از مشتریان روبرت وِنت هاف[۲] (معمار آلمانی)، با گروه دِ استایل[۳] و بنیانگذاران آن، یعنی پیت موندریان و تئو وان دوزبورخ، آشنا شد. اعضای گروه دِ استایل طرفدار نوعی بیان هنری «ناب» بودند که در قالب روابط متقابل خطوط راست عمدتاً عمودی و افقی و رنگهای اصلی در فضا نمودار میشد. بااینحال ریتفِلت پیش از این، در حدود ۱۹۱۸، اصولی مشابه را در طراحی و ساخت صندلی مشهور خود که با نام «صندلی سرخ و آبی» از آن یاد میشود به کار بسته بود. در این صندلی که از یک شبکهی مُدولی مستطیلهای چوبی سیاه و سفید و نیز یک کفی و پشتی از جنس تخته سهلا به رنگهای سرخ و آبی تشکیل شده است، هر عنصری هویت خالص خود را در ترکیب کلی حفظ کرده است. این شیء نخستین سازهای بود که اصول هنری جنبش دِ استایل را بهتمامی در خود بازتاب میداد.
ریتفلت همین روابط متقابل فرمهای مستطیلی را در بازسازی نمای جواهرفروشی جی. اند زِد.سی. در آمستردام (۱۹۲۹، امروزه تخریبشده است) به کار بست. در ۱۹۲۱ او دورهای از همکاری با تروس شرودرـشریدر[۴] (سوسیالیست آلمانی) را آغاز کرد و در ۱۹۲۴ در اوترخت خانهای برای او طراحی کرد و ساخت که همچون الگوی معماری دِ استایل به شمار میرود. طبقهی فوقانی این خانهی دوطبقه را با عقبراندن پارتیشن متحرک آن میتوان به اتاقی بزرگ تبدیل کرد. اندرونی این بنا از راه بالکنها، سطوح شیشهای فراوان، پنجرههای جایگرفته در گوشهها، و امتداد سطوح کف و سقف به فضای بیرونی متصل میشود. نمای بیرونی ترکیبی از رنگهای خالص دِ استایل، سطوح آجریِ گچاندودشده، و میلههای فولادیِ رنگشدهای است که بهشکلی پویا بهعنوان عناصر خطی حجمنما در میان سطوح توپر جای گرفتهاند. اینهمه، معیارهای طراحی مترقی در اروپای ۱۹۲۰ را بازمینمایاند.
در اواخر دههی ۱۹۲۰، ریتفلت اصول دِ استایل را در مجموعهی دیگری از طرحهایش برای نمای فروشگاهها و پروژههای خانههای بزرگمقیاس به کار برد. برجستهترین پروژهی این دورهی ریتفلت بنای گاراژ و محلهی رانندگان در اوترخت است (۱۹۲۷تا۲۸). در این اثر او همانقدر دلمشغول مسائل فنی کار خود است که دلمشغول فرم آن. او در این بناها از قطعات پیشساختهی بتنی و سطوح بزرگ شیشهای در درون شبکهای فلزی و نیز سطوح رنگی کوچک در بطن سطوح بزرگ خاکستریرنگ استفاده کرد که نمودی از شبکهی خطوط عمودی و افقی و روابط رنگی مشهور دِ استایل است.
در ۱۹۲۸، ریتفلت در تأسیس «سیام» (کنگرهی بینالمللی معماران مدرن)[۵] مشارکت کرد ـ کنگرهای که معماران مهم دیگری همچون لوکوربوزیه و گروپیوس نیز در تأسیسش مشارکت داشتند و هدفش بررسی مسائل عمدهی هنری، فنی، و زیستمحیطی پیش روی نسل معماران دههی ۱۹۲۰ بود و فعالیت آن تا زمان بروز اختلافات جدی در ۱۹۵۹ بهطور منظم ادامه داشت. از دههی ۱۹۳۰ به بعد محبوبیت طرحهای ریتفلت تاحدی کاهش یافت. از حدود ۱۹۳۶ تا پایان جنگ جهانی دوم او عمدهی کار خود را بر طراحی مبلمان و دکوراسیون داخلی معطوف کرد؛ بااینحال او پس از این هم، تا هنگام درگذشتش در ۱۹۶۴، ساختمانهای مهم بسیاری طراحی و اجرا کرد.
[divider]پینوشتها[/divider]
[۱]. P. J. Klaarhamer
[۲]. Robert van’t Hoff
[۳]. De Stijl
[۴]. Truus Schröder-Schräder
[۵]. CIAM (International Congress of Modern Architecture)
[divider]منابع[/divider]
دایرهالمعارف هنر (سه جلدی)، رویین پاکباز، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵.
www.encyclopedia.com