متفکران غربی سالهاست که در بستر اجتماعی-اقتصادی ویژهی خود دربارهی ارتباط دو مقولهی «معماری» و «سیاست» اندیشیدهاند و حاصل تأملاتشان را مکتوب کردهاند. بااینحال متون اغلب این متفکران تاکنون به زبان فارسی ترجمه نشده است. با عنایت به همین فقدان، در این پرونده کوشیدهایم مقالاتی را گردآوری و ترجمه کنیم که هریک از منظری خاص رابطهی «معماری» و «سیاست» را در مرکز توجه خود قرار داده باشند. این مقالهها از ارتباط میان «معماری» و «انقلاب» سخن میگویند؛ از سرشت سیاسی معماری میپرسند، سیاست را درون روابط کالایی حاکم بر رشتهی معماری جستوجو میکنند، نسبت معماری و سیاست را مسئلهدار میکنند و از چگونگی تولید نظریههای سیاسی پیرامون معماری سخن میگویند. گرچه بستر اجتماعی خالقان این آثار با ایران تفاوت دارد، نوشتههای آنان میتواند برای جامعهی معماری ایران آموزنده و خواندنی باشد. ادامه متن
پروندهها
یک قرن پس از خبر بزرگ
پروندهای دربارهی تجربهی معمارانه و شهرسازانهی انقلاب کمونیستی اکتبر ۱۹۱۷
دبیر پرونده: محمدصادق یوسفزاده صد سال از وقوع انقلاب اکتبر میگذرد و در این صد سال بهاندازهی چند قرن، تاریخ... ادامه متن
آیا ساختمانها و خیابانهای کهن، به تنهایی، میتوانند ضامن صفتِ «تاریخی» یا «قدیمی» برای تهران، یا هر شهر دیگری، باشند؟ آیا شهری تاریخی سُراغ دارید که در آن رد و نشانی از بناهای کهن باقی نمانده باشد؟ آیا رخدادها، واقعهها و شخصیتها، فارغ از بقایای کالبدی، میتوانند برانگیزاننده حسی از تاریخ باشند؟ این پرونده در نظر دارد تا پرسشهای فوق را به بحث بگذارد، آن هم نه از یک منظر، که از مناظری بیشوکم متفاوت و گاه متعارض. ادامه متن
دبیران: سیدمجید میرنظامی | کامیار صلواتی | حسین ذبیحاله زاده نگاهی به معماران و شهرسازان کمترشناخته شده پیرو پروندههای نوروزی ۱۳ معمار و... ادامه متن
مکانها با ساختارهای اجتماعی، طبقات اجتماعی و قدرت مرتبطاند و اقتصاد عاملی بسیار مهم و تأثیرگذار در حیات اجتماعی است. اقتصاد چگونه بر ساختارها و سیاستها اثر میگذارد و سیاستها چطور در مکان متبلور میشوند؟ در شرایط اقتصادی یکسان، مکانها چگونه میتوانند راهحلهای متفاوتی را به ما ارائه کنند؟ در این پرونده که نامش از مقالهی هاروی مولوچ وام گرفته شده است، سعی داریم موضوعاتی ازایندست را پیگیری کنیم. ادامه متن
سال گذشته تعدادی از خیابانهای سیاتل با ابتکار یک هنرمند در ایجاد طرحی جدید برای خطوط عابر پیاده، مورد توجه قرار گرفتند. بهجای پاک کردن خطوط عابر پیاده جدید، شهر از این ایده استقبال کرد و سایر محلات نیز توانستند ایدههای ابتکاری خود را طی برنامهای با عنوان «برنامه خطوط عابر پیاده اجتماعات محلی» اجرا نمایند. در حال حاضر خطوط عابر پیاده جدید بخشی از منظر شهری شده است. این کار راهحلی سریع و گامی روبهجلو برای افزایش غرور ساکنان محلات نسبت به محل زندگیشان و افزایش امنیت عابران پیاده است.
ادامه متن
دیوار های کهنه شکافد تا بر هر پی شکسته بر آید عمارتی (احمد شاملو) بعد از گذشت یک هفته از... ادامه متن
دبیر پرونده: ارشیا اقبالی/ معمار مرگ زاها* حدید ۶۵ ساله در روز ۳۱مارس۲۰۱۶، در اثر حمله ی قلبی اتفاقی غیر... ادامه متن
ما در میان دیوارها و پنجرهها نفس میکشیم؛ میان هرآنچه خودْ آنها را ساختهایم. لابهلای آجر و سیمان و سنگ و چوب فریاد میزنیم، خاطره میسازیم، عاشق میشویم، پریشان میشویم، فکر میکنیم و تجربهی زیستهمان را فربهتر میکنیم. اگر تقریباً همواره ما اسیر این «محیط مصنوع» خودساختهایم، چرا نباید دربارهی آن سخن بگوییم؟ چرا نباید به داوری و تفسیر و ارزیابیاش بنشینیم؟ چرا نسبت به چیستی و چگونگیاش حساس نباشیم و به آن واکنش نشان ندهیم؟ و در یک کلام، چرا نباید آن را نقد کنیم؟
ادامه متن
صبح روز ۳۰ دیماه ۱۳۹۵ در طبقات بالایی ساختمان پلاسکو با جرقهای نابهنگام، حاصل اتصال در سیمکشی برق در مجاورت... ادامه متن
در زمانهای که ندیدن، نشنیدن و سخن نگفتن فضیلت است، چگونه باید دید، سخن گفت و شنید؟ چگونه باید چشم در چشم مردمی دوخت که معاصر ما هستند و از تمام مردمان همهی زمانها و مکانهای دیگر به ما نزدیکتر هستند؟ بیایید این پرسش را از شهر بپرسیم. فضاهای عمومی شهری، پاتوقها، میدانها و هرجای دیگری که مجال این دیدن و شنیدن و سخن گفتن را فراهم کنند قلب تپندهی هر شهرند. چنین فضاهایی مظهر شهروندان آن شهرند، جایی برای تأثیر و تأثر و کنش و واکنش. از این نقطهنظر، نه ادارهها، نه کارخانهها، نه خیابانها و نه بازارها، بلکه این عرصهها مهمترین فضاهای هر شهرند. پروندهی «پاتوقهای شهری در ایران» تلاشی برای نمایاندن، تحلیل، واکاوی و توصیف این فضاها در ایران است؛ تلاشی برای رسیدن به پاسخ سوالهایی از این دست که: این فضاها کجایند؟ چگونهاند؟ بر زیست شهروندان چه اثری میگذارند؟ چگونه محمل رویداد میشوند؟ ادامه متن
«پیادهمداری» همواره در سوبرداشتی که حاصل شباهت کلمات است با «پیادهراه(سازی)» یکی گرفته میشود؛ سوبرداشتی که نتیجه آن برنامهریزیهای اشتباه در برخی شهرهای کشور و اقدام به طرحهای موضعی و پرهزینه برای رشد زندگی پیاده در شهر است. این پرونده تلاشی برای معرفی رویکرد «پیادهمداری» و رشد زندگی پیاده در شهر و توصیف تمایزهای آن با جنبش پیادهراهسازی است.
ادامه متن