«ایتالیا در دست ساخت» عنوان سلسلهنمایشگاههایی است که خانهی فرهنگ ایتالیا اقدام به برگزاری آنها میکند. اولین نمایشگاه از این سلسله، به بررسی آثار استفانو پوجاتی و بنجامینو سروینو با نام «فرم مهم است» تعلق دارد. از خلال آثار این دو معمار، نمایشگاه در پی اکتشاف نقش بنا به عنوان ساختهای فرهنگی و هنری در برابر دو گرایش اقبالیافتهی معاصر است: گرایش کنشگرایانه و مینیمال. اولی بر جنبههای فنی بنا از جمله انرژی تاکید دارد و دومی در گوشهی بیانگری اختصاصات زمینه و بلاغت و فصاحت خلوت گزیده است. ایدهی فرم معمارانه به مثابه بیانی فرهنگی و سیاسی به حاشیههای گفتمان معماری رانده شده است. در این پرونده به معرفی این دو معمار و رویکردها و تحلیل آثارشان میپردازیمادامه متن
ایوان بان، عکاسِ معماری، در نوع خود بیهمتاست. عکاسیِ معماری سنتاً بر این مسیر استوار بوده که آثار معماری را... ادامه متن
اگر بخواهم از مشاهداتم در روز رویداد بگویم در پرده اول شور و هیجان و نشاط و خندهای بود که فضا را پرکرده بود. در پرده دوم ارتباطات بین نسلی از گروههای مختلف سنی، فرزند، پدر، مادر، نوه، پدربزرگ و مادربزرگ. بازیهایی که برای کودکان انتخابشده بودند اکثراً بازیهای حرکتی بود که کودکان شهرک و اکثر کودکان امروزی که در آپارتمانهای محدود زندگی میکنند و در فضای مجاور محل سکونتشان به فضاهای بازی مناسب و امن از حضور خودرو دسترسی ندارند برایشان فرصت مغتنمی بود تا ساعاتی را در کنار هم با تحرک و هیجان و شادی در فضای واقعی سپری کنند. اما در پرده دیگری که پشت این جلوهها قرار داشت و بسیار لذتبخش بود تجربه مشارکت و کار گروهی بود. کار گروهی دانشجویان باهم و مشارکت با مردم و مسئولین. هر فرد و گروهی گوشهای از این حرکت را به عهده گرفت و در ایجاد این شادمانی افراد زیادی سهم داشتند. این اقدام یک حرکت در راستای فرهنگسازی همکاری گروهی و مشارکتی شهروندان هم بود.اگر بخواهم از مشاهداتم در روز رویداد بگویم در پرده اول شور و هیجان و نشاط و خندهای بود که فضا را پرکرده بود. در پرده دوم ارتباطات بین نسلی از گروههای مختلف سنی، فرزند، پدر، مادر، نوه، پدربزرگ و مادربزرگ. بازیهایی که برای کودکان انتخابشده بودند اکثراً بازیهای حرکتی بود که کودکان شهرک و اکثر کودکان امروزی که در آپارتمانهای محدود زندگی میکنند و در فضای مجاور محل سکونتشان به فضاهای بازی مناسب و امن از حضور خودرو دسترسی ندارند برایشان فرصت مغتنمی بود تا ساعاتی را در کنار هم با تحرک و هیجان و شادی در فضای واقعی سپری کنند. اما در پرده دیگری که پشت این جلوهها قرار داشت و بسیار لذتبخش بود تجربه مشارکت و کار گروهی بود. کار گروهی دانشجویان باهم و مشارکت با مردم و مسئولین. هر فرد و گروهی گوشهای از این حرکت را به عهده گرفت و در ایجاد این شادمانی افراد زیادی سهم داشتند. این اقدام یک حرکت در راستای فرهنگسازی همکاری گروهی و مشارکتی شهروندان هم بود.ادامه متن
معمارهای دنیای امروز، کودکی خود را با اسباببازیهایی چون بلوکهای چوبی و لگو به یاد میآورند. اما امروزه، بازی کامپیوتری ماین کرافت، راهنمای راه معمارهای جوان شده است. در این مطلب، به بیان مقالهای تحت عنوان «معماری ماین کرافت: معمارها، چه چیزی میتوانند از یک بازی کامپیوتری یاد بگیرند» میپردازیم. در این مقاله،Kim A O'Connell به بررسی تأثیر ماین کرافت روی آموزش و طراحی معماری پرداخته است؛ ادامه متن
«باغ کتاب تهران». این یکی از نامهایی بود که به کرّات در رسانههای کشور در نیمهی اوّل سال ۱۳۹۶ شنیده میشد. خبر هیجانانگیزی بهنظر میرسید؛ اینکه فضایی مختص و متمرکز برای فروش کتاب در قلب تهران، لابهلای تپههای عباسآباد قرار است ساخته شود. فضایی شبیه به نمایشگاه کتاب تهران، با امکانات و آرامشی بیشتر که خریدن کتاب را تبدیل به تجربهی لذتبخشتری کند و در عینحال به مرکزی برای کتابدوستان تبدیل شود. پاییز ۹۶ رسید و پروژهی باغ کتاب برندهی بخش ساختمانهای عمومی جایزهی معمار، این معتبرترین جایزهی معماری کشور نیز شد. تمام اینها به مخاطب، کسی که روزی از روزهای آذر ۱۳۹۶ تصمیم میگیرد به این پروژهی عظیم، بلندپروازانه و –لابد- از لحاظ معمارانه ارزشمند سری بزند، مژدهی تجربهی فضایی لذتبخش و کاربردی را میدهد. با اینحال، حدود شش ماه پس از افتتاح این پروژه، بهترین واژه برای توصیف آنچه با بازدید «باغ کتاب تهران» بر همان مخاطب عارض شد این بود: بُهت!ادامه متن
ویل السوپ بر این باور بود که معماری تنها حرفهای است که «در واقع با شادی و لذت همراه است. دیگر حرفه ها در عذاب و ترس و وحشت هستند».
در این مطلب نگاهی کوتاه داریم به آثار این معمار تازه درگذشته و نظرات او دربارهی معماری. ادامه متن
انستیتوی فرهنگی ایتالیا خشنود است که نمایشگاه چندنگارهها و فواصل مشترک: معماریِ رناتو ریتزی و چینو زوکی را برگزار میکند. این سومین نمایشگاه از سلسله نمایشگاههای «ایتالیا در دست ساخت» است. نمایشگاه از طریق ترسیمات و عکسها و آثار برگزیدهی این دو معمار در پی سفری اکتشافی در بلندپروازیهای طراحیِ بناهای روایتگر فرهنگ است و در پی کشف عوامل ایجاد تعامل در زندگی خصوصی و جمعی.ادامه متن
این مستند به بازخوانی واقعهای میپردازد که طی آن ساختمان ۸ طبقه «رانا پلازا» در داکا پایتخت بنگلادش فروریخت. در این حادثه ۱۱۳۸ نفر جان خود را ازدستداده، صدها نفر زخمیشدند و جستوجو برای نجات احتمالی کارگران از زیر آوار و بیرون کشیدن اجساد تا یک ماه به طول انجامید. در این ساختمان تعدادی کارگاه تولید پوشاک، یک بانک، چند آپارتمان مسکونی و مغازه قرار داشت. هشدار ناامنی ساختمان و احتمال ریزش آنیک روز قبل اعلامشده بود اما صاحبان کارگاههای پوشاک از تعطیل کردن کارگاهها خودداری کردند و بهاینترتیب مرگبارترین حادثه صنعتی در حوزه پوشاک و مرگبارترین حادثه ریزش ساختمان به وقوع پیوست. ادامه متن
سرای روشن در خیابان ناصرخسرو، به گواه تاریخ حکشده روی کاشیهایش، در سال 1311 تأسیس شده است: سالهای میانی حکومت پهلوی اول و دورهی آغوش گشودن به روی جهان مدرن از سویی، و نگریستن به جهان باستان از سوی دیگر. ساختمان سرای روشن، بالاتر از کوچهی مروی و نرسیده به خیابان صوراسرافیل، این دو گرایش متناقض را بهخوبی بازتاب میدهد: از همان بخش بالایی بنا، هم میتوانیم فرشتههای نیمهبرهنهای را ببینیم که از معماری اروپایی به بنا راه یافتهاند، و هم نماد اهورامزدا را که میراث معماری دورۀ هخامنشی است. مجسمهها و ستونها و تزییناتِ وامگرفته از معماری باروک، نشانی از نوسازی پرشتاب زمانهی خود هستند، و نماد اهورامزدا و کاشیکاریهای برگرفته از معماری ایرانی به وسوسهی گذشته گواهی میدهند. ادامه متن
باغ و منظر ایرانی تبلوری از فرهنگ و هویت ماست و آن آرامشی که در قدم زدن در یک باغ ایرانی احساس میشود، میوه همین درخت هویت است؛ قدمتش به قدمت فرهنگ مدون ایرانی است و قامتش به قامت سروها. صورتش نیز ممثّل نوری از انوار بهشت است و زیر سایه اسم جنات بهشتی نهرها در آن جاریست. هم تمام حواس ظاهر رهگذران را به خود مشغول میدارد و هم مخاطبان را به دور از شواغل دنیوی و با احساس حواس باطن بر مرکب خیال مینشاند و به عالم معنا عزیمت میدهد. ادامه متن
تخریب سازمانیافتهی بافتهای تاریخی در ایران پیشینهی کمی ندارد. اولین تخریبها در ابتدای قرن حاضر شروع شد، ولی از هم گسیختن و متلاشی کردن گستردهی بافت تاریخی شهرهای ایران از اواخر دههی شصت شروع شد. ماجرایی غمناک که بر شهرهای زیادی رفت: کرمان، اصفهان، مازندران، مشهد و… . از میراث عظیم شهرهای ما، جز در انگشتشماری همچون یزد، چیز زیادی باقی نمانده است. امروز از آن بافتهای زنده در شهرهایمان، تکه پارههایی نیمهجان در این کوچه و آن محله به جا مانده است و حتی پیکری برای تدفینشان هم باقی نمانده.ادامه متن
بر جهان معماری در سال ۲۰۱۷ چه گذشت؟ جاناتان گلنسی، منتقد معماری پیشین «گاردین» و «ایندیپندنت» و نویسندهی فعلی «بی.بی.سی کالچر» برترین پروژههای معماری سال ۲۰۱۷ را در این متن معرفی میکند. جدا از حضور همیشگی آثار ستارهمعمارها در هر گزینشی از برترینها، شاید بهتر باشد که این مجموعه را نه از منظر ساختمانهای انتخاب شده، بلکه رویکرد مدنظر گزینش مطالعه کنیم: اینکه جهان معماری در سال ۲۰۱۷ از کدام زاویهی دید گزیده میشود. ادامه متن