نویسنده: تیموتی بریتین-کتلین[۱]| مدرس معماری دانشگاه کنت[۲] است. آخرین کتاب او «خانههای دلگیر: شکست و ناامیدی در معماری (۲۰۱۴)»... ادامه متن
All
نقد معماری
معماران آینده به زمانهی ما، بهخاطر گیجی، سادهلوحی، و ناتوانیمان در قضاوت نقادانه، متحیرانه نگاه خواهند کرد. این بهخصوص در ارتباط با بوالهوسیای که بهعنوان آیکون و پارامتریسیسم (پارامتریکگرایی) جا زدهایم، مانند کارهای فرانک گری و زاها حدید، صدق میکند. ادامه متن
وضعیت مساجد یکی از شاخصهایی است که ناخواسته سبب قضاوت ما نسبت به دورههای تمدنی پیشین در سرزمینهای اسلامی است. دولتهای عثمانی، صفوی، گورکانی، فاطمی و جز آن در سرزمینهای خود مساجدی را برپا میداشتهاند که در قیاس میان آنها حقانیت خود را نسبت به ادعای دولت اسلامی بودن به اثبات میرساندهاند. زمینه این رفتار اما ریشه در جایگاه مسجدالنبی در تمدن پی افکنده شده از سوی پیامبر خاتم(ص) دارد. گویا مسجد همواره شاهدی صادق بر مدعای حکومتها پیرامون اسلام بوده است. در این یادداشت نویسنده، مسجد را نه در مقام شاهد، بلکه در مقام عامل تمدنی بررسی میکند.ادامه متن
سنت مجموعهسازی و قرارگیری مسجد جامع در کنار مقبره علما و بزرگان مذهبی (اولیاءالله) علاوه بر همه دلایل ساختاری و کالبدی معمارانه و شهرسازانه خود، دارای دلایل باطنی و معنایی خاصی است که ریشهای عمیق دارد در برخی روایات اسلامی و اعتقادات خاص معماران و مردم در نحوه تعامل انسان با روح حاکم بر مکان و اثر جاری انسانهایی که روزگاری در مکانی حضور داشتهاند - و امروز دیگر حضور کالبدی در آن مکان ندارند. مجموعه مسجد جامع و مقبره و خانقاه شیخ عبدالصمد نطنزی، یکی از مهمترین نمونههای قرارگیری مقبره یک «پیر» در جامعه انسانی در کنار یک «پیر» در جامعه کالبدی معماری (مسجد جامع) است.ادامه متن
مسجد ولیعصر (عج)، چالش برانگیز است و درک حقیقت از پس پردههای غبار سخت ناممکن. مروری بر ادبیات شکلگرفته حول این پروژه نشان میدهد که نظرات موافق و یا عمدتاً مخالف چنان فضا را رادیکال کردهاند که مؤلفان این طرح، همواره موضعی واکنشی اختیار کردهاند و شاید پیش از این گفتوگو از این باب که آشکارکننده خویشیهای این مسجد با صبغه اسلامی و ایرانی ماست، چندان سخنی از این جنس روا نداشتهاند. از این نظر با اینکه این پرونده، به نسبت پروندهای رادیکال و جهتمند است، سعی شده است تا این گفتوگو بیشتر بابی برای شنیدن باشد و نه وسیلهای برای شماتت. اندیشیدن در باب این اثر و موضعی که در برابر آن اتخاذ میکنیم سهم بزرگی در انتخاب مسیری دارد که خواهیم پیمود. آیا جریانی که مسجد ولیعصر(عج) پیشنهاد میکند، سرنوشت معماری اسلامی ما خاصه در طراحی مسجد است؟ادامه متن
مسئله کالبد مسجد علیرغم تواتر حضور آن در شهرهای ایرانی و اسلامی، یکی از مهجورترین موضوعات، هم در محافل آکادمیک و هم در مطبوعات معماری است. این وضعیت شاید از اقبال بد جمعیت معماری ایران و اقبال خوش مسجد (به عنوان موضوعی تقریبا انحصاری در این بومزیست) است که به دلیل ریشه دیرین این کالبد در مناطق اسلامی (از غرب چین تا شرق اروپا) منابع خارجی درباره آن اندک و آفت رونوشت از آنها (چون اتفاق معمول درباره خانه، مجتمعها، فضاهای آموزشی و...) محدود شده است. از همین رو است که جز معدود پرداختهای محتوایی که اکثرا در محافل اهل سنت نگاشته شده است، نگاه معمول به این موضوع در دانشگاه و مطبوعات پرداختهای مصداقی و خصوصا نوستالژیک به دوره طلایی امپراتوریهای اسلامی است. مجموعه این دلایل انگیزه تلاشی برای بازاندیشی درباره این مسئله است؛ و این سطور توصیفی بر انگیزه شکلگیری این پرونده متفاوت، موضع تدوینکنندگان آن و شرحی کوتاه بر جایگاه م ادامه متن
بسیاری از مردم، حتی افراد بسیار باهوش، معماری را مهم نمیدانند و به شخص دیگری واگذارش میکنند. ولی برای من چیزی مهمتر از معماری وجود ندارد. معماری دنیای شما را میسازد و بر اینکه چه حسی دارید، چه از لحاظ ذهنی و چه از لحاظ روحی، تأثیر میگذارد. ادامه متن
اگر معماری را نه به عنوان یک پدیده، بلکه در سطح عملی انسانی بررسی کنیم، قادر خواهیم بود که عمل معمارانه را، همچون دیگر اعمال انسانی، در محک صواب و خطا از منظر رضایت خالق قرار دهیم. آیا بر این عمل، حسن فعلی و حسن فاعلی توأمان مترتب است؟ خلوص در چنین عملی که پدیداری عام دارد، تنها در مرتبه قلب و از سوی خداوند قابل دریافت است و یا به مخاطبان عمل نیز منتقل خواهد شد؟ اثر تکوینی فعلی مؤمنانه و یا از روی هوای نفس، آیا خود را در رویکردهای عملی و نظری نیز آشکار خواهد کرد؟ معماران در طول تاریخ اسلام با دستورهايي که از نصوص دینی به آنها رسیده چگونه برخورد کردهاند؟ موضع دین نسبت به عمل معمارانه، در غایت این عمل که خلق فضایی است چه بوده است؟ اگر معماری را در موضوعی چون مسجد، بیش از جنبههای سازهای و عملکردی، سویهای روانشناسی و ادراکمدار بپنداریم، منظر ادراکی فضای عبادی، چه نسبتی با عمل معمارانه برقرار میکند؟
ادامه متن
مروری بر ادبیات گردآمده امروزین حول موضوع معماری اسلامی و خاصه مسجد آشکار میکند که در بسیاری از موارد برای بررسی جوانب گوناگون امر، به رویکردهای فلسفی رجوع شده است. با این حال رجوع به فلسفه معمولا نه به عنوان یک چهارچوب زاینده محتوا، بلکه به عنوان ساختاری تبیینی و تئولوژیک، صرفا در جهت تأیید منویات نگارندگان و تثبیت مواضعی است که در بسیاری از موارد، آغشته به تجربه عملی آنها نیز بوده است. چنین وضعیت غیرقابل اطمینانی سبب شده رویکردهای فلسفی به معماری اسلامی، سویهای عملی و قابل استناد برای طراحان در پی نداشته باشد. ابهامزدایی از کارکردهای فلسفه در مطالعه معماری اسلامی سبب شد از دکتر مرضیه پیراوی ونک بخواهیم در شمایل یک درسگفتار به نقد ادبیات موجود بپردازد. ادامه متن
در مناقشه مسجد، آنکه همیشه غایب است و یا از او به مثابه موجودی مجرد و بیپیشینه یاد میشود، مخاطب است. مخاطب که در منظر هر نظریهپردازی و در دست هر طراحی، همچون خمیره گل، به شکل دلخواه تعبیر میشود و به تقریب هرگز آراي او و باورهای او مورد بررسی قرار نگرفته است. بررسی جایگاه مخاطب به عنوان غایت اثرگذاری فضای کالبدی مسجد، ضرورتی است که میتواند مبین کارایی و روایی رویکردهای نظری و عملی به مقوله مسجد باشد. این مقاله به بررسی نسبت دو جریان غالب (بدون در نظرگرفتن خردهجریانات) و نسبت آنها با مخاطب مسجد میپردازد.
ادامه متن
مصاحبه کننده: حسین فلاح|پژوهشگر دکتری معماری دانشگاه تربیت مدرس مهندس عبدالحمید نقرهکار برگزیده به عنوان «نظریهپرداز برجسته» در ششمین جشنواره... ادامه متن
دبیران: محسن اکبرزاده، محمد یاراحمدی هر روز خبر ساخت مسجد تازهای میرسد و هر مؤمنی باید از این خبر دلشاد... ادامه متن