موزه‌ی ملی شچچین، بهترین ساختمان سال ۲۰۱۶

مترجم: مسعود تقوی/ دبیر سرویس ترجمان


موزه‌ای زیرزمینی در لهستان برنده‌ی عنوان بهترین ساختمان جشنواره‌ی جهانی معماری شد.

[epq-quote align=”align-left”]این پروژه شهر و زندگی شهری را غنی می‌کند[/epq-quote]

موزه‌ی ملی شهر شچچین[۱]، اثر Robert Konieczny + KWK Promes به گفته‌ی دیوید چیپرفیلد[۲] بنایی «خوش‌بین، شاعرانه و خیالی» است. او در ادامه می‌گوید «این پروژه شهر و زندگی شهری را غنی می‌کند. طرح بنای موزه با سه [دوره‌ی مؤثر] تاریخی رویارو است، جهان پیش از جنگ جهانی دوم، تخریب‌های جنگ، و بازسازی پس از جنگ که شکاف بزرگی را در مرکز شهر به‌جای گذاشتند … این بنا علاوه بر موزه بخشی از موضع شده است. فرورفتن در زمین، یعنی کاوش در حافظه و تاریخچه‌ی شهر، درحالی‌که سقف بنا چهره‌ی عمومی آن است و می‌توان به روش‌های مختلفی تفسیر و استفاده کرد.»

این دومین بنایی است در شچچین که برنده‌ی جایزه‌ی معتبری شده است. پارسال نیز تالار فیلهارمونیک شچچین از Barozzi Veiga برنده‌ی جایزه‌ی میس وندررو شد.

[epq-quote align=”align-right”]فرورفتن در زمین، یعنی کاوش در حافظه و تاریخچه‌ی شهر[/epq-quote]

موزه‌ی ملی شچچین برای اینکه مانع منظره‌ی تالار فیلهارمونیک نباشد، زیر میدانی عمومی به نام «Solidarnosc» -به معنای اتحاد، نمودی فیزیکی از واکنش اجتماع به خشونت‌های جنگ جهانی دوم- ساخته‌شده است. بالای موزه، روی سقف آن پلازایی عمومی قرار دارد که گوشه‌ی آن برآمده است و سطحی منحنی به وجود می‌آید. ورودی بنا زیر این برآمدگی قرارگرفته است. این فضای عمومی محبوب با بازی، گفتگو و فعالیت‌های اجتماعی‌ای که در آن رخ می‌دهد، مرهمی است بر زخم‌های قدیمی جامعه‌ی شمال شرقی لهستان.


[divider]منابع [/divider]

[button color=”red” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”https://www.architectsjournal.co.uk/news/subterranean-polish-museum-named-best-building-in-world-at-
waf/10014961.article”]AJ[/button]

[button color=”green” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”http://inhabitat.com/polands-national-museum-in-szczecin-wins-world-building-of-the-year-2016/”]inhabitat[/button]

[divider]پی نوشت [/divider]

[۱] Szczecin

[۲] David Chipperfield

مطلبی دیگر
چرا حکم تخریب «ویلا نمازی» بر تفسیر مخدوش از قانون استوار است؟