معمار شیلییایی، کارینا پوئنت تصمیم دارد از تمام شهرهایی که ایتالو کالوینو، در ۱۹۲۷ در رمان خود «شهرهای نامرئی*» توصیف کرده است تصویرسازی کند. در این رمان، مارکوپولو، هزار و یکشبوار، برای قوبلای خان، حاکم مغولی، شهرهایی عجیب را که در سفرهایش دیده توصیف میکند. هر شهر ویژگی خاصی دارد و به گونهای که شهرها بیشتر به شخصیتهایی انسانی میمانند، هریک منحصر به فرد با خلقیاتی متفاوت از دیگری. کتاب کالوینو منبعی الهامبخش برای تخیلات شهری و معمارانه بوده است. در ادامه بخشهایی از توصیفات چند شهر نامرئی و تصویرسازیهای پوئنت را میبینید.ادامه متن
معماری
روایت شوشترنو، برای معماران، میتواند دریچهای باشد به بازنگری، مطالعه و تفکر در راستای پاسخگویی به پرسشهایی از این دست تا بیش از پیش آگاه شویم کجا ایستادهایم، تا تکلیفمان کمی روشنتر شود با جایگاه [پیشه / رشته] معماری، میزان اثرگذاری و اثر پذیری آن و نقش و مسئولیت معمار نسبت به بسیاری از مسائل! ادامه متن
پیشرفتهای اخیر در علم عصبشناسی به عامل مهم دیگری در تفاوت معماری مدرن اشاره دارند: یکی از دلایل تفاوت معماری مدرن با ساختمانهای قدیم، این بود که بنیانگذاران اصلی آن اساساً دنیا را به حالت «عادی» نمیدیدند؛ یعنی نمیتوانستند ببینند. مغزهای آنها تحت تاثیر آسیبهای جنگ، دگرگون شده بود؛ یا مانند لوکوربوزیه، اختلال مغزیِ ژنتیک داشتند. گرچه نظرات آنها دربارهی «طراحی خوب» نشانگر استعداد، بلندپروازی، و انگیزهی آنها است، اما علاجها و اصلاحات مدنظرشان اشاره به اختلالات مغزی خاصی دارد. ادامه متن
امروزه ما معماران متوجه ارزشی که برای جامعه پدید میآوریم نیستیم؛ کار میکنیم، اما خودمان را کارگر نمیدانیم؛ استثمارمان میکنند و از کارمان منتفع میشوند اما بیخبریم. بااینحال همیشه چنین نبوده است. مبارزهی کارگری در حرفهی معماری پیشینهای دارد که باید آن را بازیابیم؛ بلکه آگاهانهتر با عادات کاری، دستمزدها و عرفهای استخدامیمان مواجه شویم و «کار» معماری را از این بیزبانی بهدرآوریم. با پروردن چنین آگاهی بنیادی و فهمی از ارزش است که میتوانیم به کارگزاران تیزبینی در دل اقتصاد سیاسی روزگارمان بدل شویم و سرانجام آن را از منظر حرفهی خودمان دگرگون کنیم.
ادامه متن
عبدالعزیز فرمانفرمایان بنیانگذار نخستین دفتر « مهندسان مشاور» است. او در سال ۱۲۹۹ در خانوادهای اصیل و صاحبنام به دنیا آمد. پدرش از نوادگان عباس میرزا بود، مادر نیز از خانوداههای بزرگ کرمانشاه. شاید همین جایگاه والای خانوادگی و تمکن مالی بود که او را در زمرهی نخستین معماران تحصیلکرده در اروپا قرار داد. او تحصیلات خود را در سال ۱۳۳۰ در دانشکدهی بوزار به پایان رساند و در همان سال به ایران بازگشت. پس از بازگشت در گاراژ خانهی پدری شروع به کار کرد و چندی بعد در یکی از آتلیههای دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران، زیر نظر مهندس فروغی به کار و تدریس اشتغال یافت. در همان سالها بود که مسجد دانشگاه تهران را طراحی کرد. ادامه متن
خرابهها بیان فیزیکی سختی زندگی در حضورِ گذشتهی انسانها هستند، مخصوصاً گذشتهای خشونت بار. باخرابههای جدید چه باید کرد، آیا باید آنها را بازسازی یا جایگزین کرد یا نگه داشت؟ در این متن نگاهی داریم به رویکردی بدیع در نگاهداری خاطرات خشونت. کلیسای کایزر اصلی در قرن نوزدهم به مثابهی نوعی از یادمان بود که در قرن بیستم به عنوان ویرانه و از طریق تأثیر خشونت و شرایط، به نوعِ دیگری از یادمان تبدیل شده است، یادمانی بیانگر مقیاس خسرانی که امروز غیرقابل تصور به نظر میرسد. ادامه متن
هنر چیزی جز بازنمایی نیست. همهی نظریههای هنری دربارهی ماهیت این بازنمایی سخن میگویند، از بازنمایی واقعیت تا بازنمایی خیال یا حتی بازنمایی بازنمایی. اما جز آرا و نظریهها ابزارها نیز موثرند؛ گاهی آنها خود نظریهسازند. نظریههای زبانی در حوزهی هنر با نظریههای تصویری تمایزات جدی دارند. دستگاههای تحلیلی یا انتقادی آن دو در بسیاری موارد بدون رجوع به ریشههای فلسفی به یکدیگر بسط نمییابند و البته این تضاد نیز مانند هر تضاد دیگری خود میتواند مجرایی برای زایش و خلق قرار گیرد. نوشتههایی دربارهی تصویر یا تصاویری دربارهی نوشتهها، موسیقی فیلم، معماری متن، کلمات تجسمیافته و صداهای رنگین تلاشهایی هستند تا چهارچوبهای ادراکی را به یکدیگر بسط دهند و از امکانات پنهان آنها نسبت به یکدیگر استفاده کنند. ازاینرو هر بار که قالبی هنری، قالبی دیگر را موضوع خود قرار می دهد، جز تولید محتوا بهعنوان اثر هنری، رخدادی نیز حاصل شده است. آن رخداد تنظیمی دیگر از تمایزات ادراکی این دو قالب نسبت به یکدیگر است.ادامه متن
ادورادو پریسکو در یادداشتی مشهور در مجلهی ایتالیایی «دوموس» به سال ۱۹۳۴، به معماران ایتالیایی به سبب عجزشان در «باور داشتن به ایدئولوژیهای خاص»[۱] تاخت. داعیهاش این بود که مبارزه با «ضد مدرنیسم» تنها از سنگرِ ثبات مرامی و سبکی ممکن است. اما نفی خودخواستهی هر نوع ایدئولوژی بیش از آنکه بیانگر ضعف و انحطاط باشد، بدل به نقطه قوتی برای کارهای گروه «الاستیکوسپا+۳» شده است. آنان بر اساس فرآیندهای آزمون و خطا، آزادانه روش طراحی تجربی و شخصیای را سر و شکل دادهاند.ادامه متن
به چه دلیل در دانشگاه تحصیل میکنیم؟ بسیاری بدون پرسیدن این سؤال از خود وارد دانشگاه میشوند، یا پاسخهایی سرسری میدهند که تنها نقابی است بر بر این باور عمومی که «باید درس خواند!». خوشبخت کسی که حداقل رشتهٔ مورد علاقهٔ خود را برگزیند. احتمالاً قرار بوده دانشگاه محل تلاقی «اندیشه» و «تولید» باشد؛ تا مبنای فکری، فلسفی یا تکنیکیِ تولید، تأمین شود. حداقل منطق اقتصادی امروز چنین حکم میکند! ادامه متن
مرکز فناوری و تکنولوژی بین المللی مایکروسافت به تازگی از طرح جدید دفتر مرکزی این شرکت با زیربنای ۱۳۰ هزار... ادامه متن
در جنگ با ترکیه، آتن پذیرای حضور و ساختمانسازی بخش اعظمی از مهاجران بود. این ساختوسازها با اینکه عنوان غیرقانونی به خود گرفته بودند، بعد از مدتی بدل به منبع درآمد بزرگ برای دولت شدند. در کمتر از چند سال ساختمانهای غیرمجاز چهرهی آتن را به شدت تغییر دادند. در این متن علاوه بر بررسی تاثیر این قوانین به چهرهی معماری شهر آتن، از منظری دیگر ساختمانهای شهری را به عنوان سند زندگی مردمانش مورد بررسی قرار میدهیم. ادامه متن
فریب عکسها را نخورید، من در «شوشتر نو» زیستهام!
زمینهگرایی علیه زمینه: نقد پروژه «شوشتر نو»، اثر «کامران دیبا» که در معرض تخریب قرار گرفته است
اخبار جدید از شورش رادیکال ساکنین شوشتر نو علیه کالبد آن، بهانهای برای تحلیل پروژه از موضع ذینفعان و ساکنین آن است؛ کاربرانی که همواره در تحلیلها نادیده انگاشته شدند یا به دلیل عدم سپاسگذاری در برابر این اثر مورد طعن و کنایه بودهاند. نگارندهی این جستار انتقادی از قضا در این پروژه زیسته و شرایط آن را به صورت ملموس تجربه کرده است. ادامه متن













