در تقاطع خیابان جمهوری و خیابان حافظ در تهران، دوتا از مهمترین مجتمعهای تجاری تهران واقع شدهاند: در یکسو، پاساژ علاءالدین با نمایی از کامپوزیت و شیشه، بدون هیچ بازشو و گشودگی به بیرون، با راهروهایی تنگ و مغازههایی کوچک و چسبیده به هم و در سوی دیگر، مجتمع تجاری و فرهنگی چارسو، در مقیاسی بزرگتر از علاءالدین، با نمایی از شیشه و فلز و راهروهایی عریض، مغازههایی بزرگ، وویدی سرتاسری در میانه و بالکنی در طبقهی پنجم که میتوان غروب تهران را در آن تماشا کرد. در قلب شهر تهران و درجایی که هر متر زمین تجاری بسیار باارزش است، دو رویکرد متفاوت نسبت به ساخت یک مجتمع تجاری را مشاهده میکنیم. این یادداشت تأملی در این تفاوت و نسبت این دو رویکرد است. ادامه متن
کالبد شهری
واژگانی چون «فرهنگ» و «تمدن» همواره برخاسته از «جوامع بشری» بودهاند و مفاهیمی تعریفشده برای اجتماعات انسانی قلمداد میشدهاند؛ به عبارت دیگر فرهنگ هیچگاه مفهومی جدای از جامعه و افراد آن نبوده است. فرهنگ با مردم بالیده و بهعنوان مفهومی پویا در طول تاریخ شکل گرفته است؛ بنابراین هیچ اقدام یا حرکت فرهنگی بدون حضور فعال مردم موفق نخواهد بود. پس میتوان گفت در سطح شهر نیز هیچ فضای فرهنگی یا فعالیتی که بهعنوان فعالیت فرهنگی در شهر انجام میگیرد، بدون حضور پویا و تعامل افراد در آن کامل نخواهد شد. فرهنگ زمانی ارتقا مییابد که امکان گفتمان و تضارب آرا در جامعه ایجاد شده باشد؛ اتفاقی که امروز در شهر تهران بهصورت غالب دیده میشود، ساخت فضاهایی با کاربری و ادعای فرهنگی است؛ اما این فضاها از کوچکترین فضای جمعی بیبهرهاند. ادامه متن
دبیر پرونده: سید فاطمه مردانی | معمار ارشد استودیو میمفا، کارشناس ارشد معماری از دانشگاه هنر تهران زندگی در کالبد شهر،... ادامه متن
نویسنده: محمدحسین عباسی|متخصص معماری پایدار، شیکاگو برای نوشتن این مطلب خیلی سبکسنگین کردم که آیا اصولاً نیازی به حرف جدیدی... ادامه متن
تجربه شهرهای اروپایی بیانگر این موضوع است که اگر ما خیابانها را برای مردم بسازیم، به مکان بهتری برای همه (پیاده، دوچرخه، خودرو) دست خواهیم یافت. ادامه متن
در زمانهای که ندیدن، نشنیدن و سخن نگفتن فضیلت است، چگونه باید دید، سخن گفت و شنید؟ چگونه باید چشم در چشم مردمی دوخت که معاصر ما هستند و از تمام مردمان همهی زمانها و مکانهای دیگر به ما نزدیکتر هستند؟ بیایید این پرسش را از شهر بپرسیم. فضاهای عمومی شهری، پاتوقها، میدانها و هرجای دیگری که مجال این دیدن و شنیدن و سخن گفتن را فراهم کنند قلب تپندهی هر شهرند. چنین فضاهایی مظهر شهروندان آن شهرند، جایی برای تأثیر و تأثر و کنش و واکنش. از این نقطهنظر، نه ادارهها، نه کارخانهها، نه خیابانها و نه بازارها، بلکه این عرصهها مهمترین فضاهای هر شهرند. پروندهی «پاتوقهای شهری در ایران» تلاشی برای نمایاندن، تحلیل، واکاوی و توصیف این فضاها در ایران است؛ تلاشی برای رسیدن به پاسخ سوالهایی از این دست که: این فضاها کجایند؟ چگونهاند؟ بر زیست شهروندان چه اثری میگذارند؟ چگونه محمل رویداد میشوند؟ ادامه متن
باید گفت با وجود تمام تمهیدات درنظرگرفتهشده برای دستیابی به نتایج ملموس و قابل مشاهده در بافتها و محلههای شهری، همچنان سؤالاتی در ذهن متبادر است که این واژه نیز عینا همانند «توسعه پایدار» چگونه خواهد توانست از مقیاس کلان یک رویکرد، خود را به پایینترین و نزدیکترین سطوح اثرگذاری و اجرائیشدن در امر ارتقای کیفیت زیست در شهرها برساند؟ ادامه متن
رشد افقی یا اسپراول (پراکندهرویی) یکی از معضلات شهرنشینی امروز در سطح جهانی است. انتظار میرود تا سال ۲۰۲۵ حدود... ادامه متن
ما انسانها در دورههای مختلف زندگی با انواع مختلفی از تنهایی مواجه میشویم که هرکدام به شکل مقطعی یا دائم بر روحیات ما، دریافت ما از زندگی و نگرشمان به آن تاثیر میگذارند. بسیاری آن را مترادف با درد و ناراحتی دانستهاند و بیشتر از دیدگاه روانشناسی و جامعهشناسی راهکارهایی برای آن ارائه کردهاند. اما به نظر کمتر به این مسئله در شهرهایمان توجه کردهایم. از تجربهی فضایی آرام و بیدغدغه که امکان اندیشیدن را فراهم کند یا از بستری برای سرگرمشدن، گفتوگو کردن و قرار ملاقات گذاشتن و دوستهای جدید پیدا کردن. ادامه متن
دبیر شورایعالی شهرسازیومعماری ایران در نامهای به استانداری خراسانرضوی مصوبه ۱۱ بندی شورا را درباره طرح بافت پیرامونی حرم مطهر... ادامه متن
چند محقق دانشگاه کارولینای جنوبی هنگام مطالعۀ رفتار آدمها در یک مرکز خرید متوجه نکتۀ عجیبی شدند: میزان احتمال کمک مالی به دیگران، در میان کسانی که از پلهبرقی بالا میرفتند، دو برابر کسانی بود که از پلهبرقی پایین میآمدند. آنها نتیجه گرفتند صعود نوعی حس سخاوت و مناعتطبع به آدمها میدهد، هرچند بهصورت ناخودآگاه. این تنها یک مثال است از تأثیرات شگفتآوری که تجربههای محیطی بر رفتارهای اجتماعی ما میگذارد.
ادامه متن
نویسنده: ریحانه حجتی | کارشناس ارشد معماری منظر دانشگاه تهران با گذشت شش سال از طراحی پروژه پل طبیعت و یک... ادامه متن