همانطور که نامگذاری یک روز به نام زنان در میان انبوه روزهای سال نمیتواند به تنهایی بار طرح مسائل معطوف... ادامه متن
كتاب «معماری و سرمایهداری: از ۱۸۴۵ تا امروز» به ویراستاری پگی دیمر، مورخ معماری آمریکایی، حاصل گردآوری مجموعهمقالاتی است که به ارتباط دو امر معماری و سرمایهداری در بستر جوامع غربی پرداختهاند. پس از برگزاری جلسهی رونمایی این کتاب، راس ولف، وبلاگنویس و منتقد، در گزارشی از این جلسه آرای سخنرانان را نقد کرد. كیلیان ریانو، یکی از سخنرانان آن رویداد، متنی در پاسخ به ولف نوشت و تلاش کرد منظور خود را روشن کند. او در نوشتهاش توضیح میدهد كه منظورش از «سیاسیبودن كل طراحی» چه بوده است. راس ولف در یادداشت دیگری با عنوان «آیا بهراستی کل معماری سیاسی است؟» به ادعای ریانو پاسخ میدهد. نظر به ارتباط این مباحثهی پربار با موضوع پرونده، هرسه مقاله ترجمه شدهاند.ادامه متن
در جنگ با ترکیه، آتن پذیرای حضور و ساختمانسازی بخش اعظمی از مهاجران بود. این ساختوسازها با اینکه عنوان غیرقانونی به خود گرفته بودند، بعد از مدتی بدل به منبع درآمد بزرگ برای دولت شدند. در کمتر از چند سال ساختمانهای غیرمجاز چهرهی آتن را به شدت تغییر دادند. در این متن علاوه بر بررسی تاثیر این قوانین به چهرهی معماری شهر آتن، از منظری دیگر ساختمانهای شهری را به عنوان سند زندگی مردمانش مورد بررسی قرار میدهیم. ادامه متن
نویسنده: ریموند گوس۲ | استاد ممتاز فلسفه در دانشگاه کمبریج مترجم: نیلوفر رسولی | دبیر سرویس «ترجمان» پایگاه رویدادهای معماری در... ادامه متن
تحصیلات عالی در شرف مواجه با دگرگونی عظیمی است. بسیار محتمل است که آموزش تخصصی معماری، شامل آموزشهای ضروری برای معمار شدن، در آیندهی نزدیک عمدتا به صورت مجازی صورت گیرد. به این معنا که آتلیههای طراحی که همانا مُهر و مدال تجربیات هر معمار محسوب میشود، به صورت مجازی و احتمالا بدون ارتباط دیداری و حضوری که مشخصهی آن تجربه است، برگزار خواهد شد. این تحول، بسیاری از جنبههای شکستخوردهی آتلیههای امروزی را جبران خواهد کرد، ولی مضرات بالقوهی خود را دارد که باید پیش از رواجِ شکلِ نادرست این فرهنگ جدید مشخص شوند. این امر با شکلدادن فعالانهی روشهای جدید آموزشی و کاری میسّر خواهد بود که ظرفیتهای آموزش دیجیتال را برای ارتقای روابط اجتماعی سازنده بین دانشجویان به کار اندازند. ادامه متن
در بستری معمارانه که بیش از ناشناختهها، به بنیانهای مرسوم بها میدهد، معماران نوظهور باید بتوانند تعادلی مناسب بین خلاقیت، دانش و تجربهی خود برقرار کنند. پاول فینچ در این متن به حمایت از ایدههای بلندپروازانه، معماران جوان را به تجربه، بلوغ و جسارت دعوت میکند. ادامه متن
تاریخ متناقض معماری زنان بسیاری را از این عرصه ناپیدا کرده است. مالکیت معنوی آثار معماری در ارتباط با آثاری که در همکاری با معماران زن و مرد به انجام میرسد، تنها به نام مردان تمام میشود. منع از حق معنوی، معماران و دانشجویان زن جوان را بدون الگویی وامینهد و باعث میشود آنها عملاً فکر کنند که زنان در تاریخ این حرفه غایب بوده اند. در این متن نگاهی داریم به چالشها و موانعی که در ناپیدایی زنان در تاریخ معماری نقش دارند. ادامه متن
امروزه ما معماران متوجه ارزشی که برای جامعه پدید میآوریم نیستیم؛ کار میکنیم، اما خودمان را کارگر نمیدانیم؛ استثمارمان میکنند و از کارمان منتفع میشوند اما بیخبریم. بااینحال همیشه چنین نبوده است. مبارزهی کارگری در حرفهی معماری پیشینهای دارد که باید آن را بازیابیم؛ بلکه آگاهانهتر با عادات کاری، دستمزدها و عرفهای استخدامیمان مواجه شویم و «کار» معماری را از این بیزبانی بهدرآوریم. با پروردن چنین آگاهی بنیادی و فهمی از ارزش است که میتوانیم به کارگزاران تیزبینی در دل اقتصاد سیاسی روزگارمان بدل شویم و سرانجام آن را از منظر حرفهی خودمان دگرگون کنیم.
ادامه متن
«این مسئلهی بناست كه در بنیادِ ناآرامی اجتماعی امروز خفته است - معماری یا انقلاب». قریب به یك قرن از نگارش این جمله به دست لوكوربوزیه میگذرد و بااینحال اگر كسی پا در راه تبیین نسبت معماری و امر سیاسی بگذارد، نمیتواند نسبت خود را با این ادعای اضطرابآور معین نكند: نقش معماری در ناآرامیهای اجتماعی امروز چیست؟ حد و حدود تاثیرگذاریاش تا كجاست؟ آیا معماری میتواند به معنای دقیق كلمه «انقلابی» باشد و وضع موجود را بهطور كلی تغییر دهد؟ یا در یك كلام معماری با انقلاب چه نسبتی دارد؟ مقالهی پیش رو به مصاف این سوالات رفته است. ادامه متن
متفکران غربی سالهاست که در بستر اجتماعی-اقتصادی ویژهی خود دربارهی ارتباط دو مقولهی «معماری» و «سیاست» اندیشیدهاند و حاصل تأملاتشان را مکتوب کردهاند. بااینحال متون اغلب این متفکران تاکنون به زبان فارسی ترجمه نشده است. با عنایت به همین فقدان، در این پرونده کوشیدهایم مقالاتی را گردآوری و ترجمه کنیم که هریک از منظری خاص رابطهی «معماری» و «سیاست» را در مرکز توجه خود قرار داده باشند. این مقالهها از ارتباط میان «معماری» و «انقلاب» سخن میگویند؛ از سرشت سیاسی معماری میپرسند، سیاست را درون روابط کالایی حاکم بر رشتهی معماری جستوجو میکنند، نسبت معماری و سیاست را مسئلهدار میکنند و از چگونگی تولید نظریههای سیاسی پیرامون معماری سخن میگویند. گرچه بستر اجتماعی خالقان این آثار با ایران تفاوت دارد، نوشتههای آنان میتواند برای جامعهی معماری ایران آموزنده و خواندنی باشد. ادامه متن
بدون شناخت و بررسی زمینههای شکلگیری یک اثر تاریخی یعنی بررسی زمینههای داخلی و همچنین بررسی تأثیر تحولات معماری جهان در آن دوران، نمی توان برداشت صحیحی از اهمیت آن اثر در معماری دوران تحول داشت. بدون شک ساختمان پلاسکو با توجه به قرارگرفتن بنا در یک دوره انتقال، از نقاط عطف تاریخ معماری شهر تهران محسوب میگردد. بررسی تاریخ شکلگیری، حیات و مرگ این بنا و انتخاب جایگزینی برای آن، نیازمند مطالعات گستردهای است که میتواند در دورههای تخصصی معماری انجام پذیرد و نتایج آن به شکل «تجارب موردی» مکتوب و در اختیار همگان قرار گیرد. ادامه متن
پیش از این در تاریخ ۸ دیماه ۱۳۹۶، یادداشتی با عنوان «جایزه در وضعیت خاورمیانه» از دکتر محسن اکبرزاده از... ادامه متن