زمانى که واژه «آرشیتکت» یا «طراح» را استفاده مىکنیم، چیزى که معمولاً مورد نظرمان هست، یک حرفه است، کسى که حقوق مىگیرد و ما تمایل داریم که فرض کنیم که کار این افراد از آن دسته مشاغلى هستند که به ما در حل چالشهاى طراحى سیستماتیکِ واقعاً بزرگى که مواجمایم از قبیل تغییرات آب و هوایى، شهرسازى و نابرابرى اجتماعى کمک مى کنند. آن نوعى از پیش فرض ما براى کار کردن است. و راستش، فکر کنم اشتباه است.