نقش مهم‌تر توسعه حمل‌ونقل عمومی به جای بسازوبفروشی در افزایش رشد تولید ناخالص داخلی

نویسنده:حسین ایمانی جاجرمی


دو اقتصاد دان به نام چانگ تای هسیه از دانشگاه شیکاگو و انریکو مورتی از دانشگاه کالیفرنیا در برکلی در مطالعه ای پراستناد و بسیار پرنفوذ تخمین زدند که مقررات سفت و سخت کاربری زمین در شهرهایی چون نیویورک و سان فرانسیسکو درکل تولید ناخالص داخلی آمریکا را تقریبا ۹ درصد در سال کاهش داده است. تقریبا ۱.۵ تریلیون دلار در سال به ارزش امروز. همچنین مقررات سخت گیرانه ساخت مسکن رشد کل را بیشتر از نیم میان سال های ۱۹۶۴ و ۲۰۰۹ کاسته است. این قسمت از مطالعه به احتمال طرفداران تراکم و شهر فروشی را خوشحال می کند اما باید صبر کرد و بقیه داستان را هم شنید. از نظر ریچارد فلوریدا مطالعه آن ها اما دو یافته بسیار مهم هم دارد که عمدتا نادیده گرفته شده اند. نخست، مورد مهمی که توان تغییر قواعد بازی را دارد و آن سرمایه گذاری در حمل و نقل انبوه، ریل سبک، مترو و حتی خطوط ریلی سریع السیر است. هسیه و مورتی در آخر مطالعه خود به این اشاره می کنند که چنین سرمایه گذاری در حمل و نقل به احتمال تاثیر اقتصادی مثبت بزرگتری نسبت به حذف مقررات کاریری زمین داشت. چرا؟ زیرا حمل و نقل می تواند مناطق پیرامونی را، جایی که زمین به نسبت ارزان است و مسکن ارزان تر وجود دارد، به مراکز گران تر وصل کند. آن دو می نویسند: «یک جایگزین، توسعه حمل و نقل عمومی است که بازارهای کار محلی را با مشخصه ی بهره وری بالا و دستمزدهای اسمی بالا به مراکز کار محلی با مشخصه دستمزدهای اسمی پایین وصل می کند. برای مثال، یک نفع ممکن قطار سریع السیر که اکنون در کالیفرنیا در حال ساخت است اتصال شهرهای با دستمزد پایین در دره مرکزی کالیفرینا-ساکرامنتو، استاکتون، مودستو، فرزنو- به مشاغل با بهره وری بالا در ناحیه خلیج سانفرانسیسکو است. این اقدام می تواند به سرعت عرضه نیروی کار را به اقتصاد سان فرانسیسکو بیشتر کند بدون آن که مقررات عرضه مسکن سان فرانسیسکو را تغییر دهد. یک مثال واضح ناحیه کلان شهر لندن است. یک شبکه وسیع قطارها و اتوبوس ها اجازه داده ساکنان شهرهای زیادی در جنوب انگلستان- شهرهای دوری مانند ریدینگ، برایتون و بریستول- به مراکز کاری که در مرکز لندن هستند، آمد و شد کنند. مثال دیگر ناحیه کلان شهر توکیو است. گرچه دستمزدها در لندن و توکیو بالاتر از میانگین بریتانیا و ژاپن هستند، اما همین ها بدون شک در نبود چنان شبکه های حمل و نقل توانمندی حتی بالاتر بودند. این استدلال اشاره به این موضوع دارد که تولید ناخالص داخلی بریتانیا و ژاپن به شکل معناداری به سبب این شبکه حمل و نقلی بیشتر هستند». بیشتر اقتصاد دانان برجسته، ریل سریع السیر را به این سبب که هزینه های کوتاه مدت فوری آن از منافع کوتاه مدت فوری اش بیشتر می شود نادیده می گیرند. (طبق آخرین برآورد ساخت خط کالیفرنیا ۶۴ میلیارد دلار هزینه دارد). اما هسیه و مورتی به شکل موثری استدلال می کنند که دست آوردهای بلند مدت در بهره وری و رشد اقتصادی- و در ایجاد مشاغل بیشتر و بهتر- بی شمار هستند به اضافه سهم بزرگی از بهره وری و رشد اقتصادی که به یقین اتفاق می افتد.
به این ترتیب سرمایه گذاری ها را در حمل و نقل باید بیشتر از صرف محرک کوتاه مدت یا شیوه ای برای کاهش تراکم دانست: آن ها شیوه ای برای بهبود ظرفیت بلند مدت اقتصاد برای ایجاد بهره وری بیشتر، افزایش رشد و ایجاد مشاغل خوب بیشتر هستند. 
یافته بزرگ دوم این مطالعه این است که مقررات سخت گیرانه کاربری زمین در شهرهای سوپر استار و مرکز فن آوری مانند نیویورک و سان فرانسیسکو در جهت تغییر رشد اشتغال به مناطق دیگر عمل کرده و تا اندازه ای رشد نابرابری جغرافیایی را کاسته و به تاخیر انداخته اند. به عبارت دیگر اگر این مقررات نبودند، مناطق پیرامون نمی توانستند رشد چندانی داشته باشند.

[divider] یافته های مطالعه هسیه و مورتی و مورد تهران و پیرامونش[/divider]
اما آن چه که می خواهم از این مطالعه در مورد نقش تهران و رشد تولید ناخالص داخلی ایران بگویم این است که درآمدهای ناشی از ساخت و ساز مسکونی و تجاری در تهران و سایر شهرهای بزرگ تقریبا چشم همه را در سال های گذشته کور کرده بود. مساله ای که سبب شده بود به امکان های دیگر توسعه از جمله توسعه مناطق پیرامونی و ضرورت های آن توجه نشود. رها کردن تهران از مقررات ساخت و ساز و اجازه هر گونه ساخت و افزایش تراکم سبب شد که سرمایه های زیادی به این شهر سرازیر شود و سوای عده محدودی که سودهای آن چنانی از این وضعیت بردند، نتیجه نهایی آن از میان رفتن کیفیت زندگی در این شهر و خالی ماندن تعداد زیادی از برج های گران قیمت مسکونی و تجاری است که آینده هم حکایت از بی مشتری ماندن آن ها دارد. حال اگر با سیاست گذاری درست این سرمایه ها به سمت امکان های دیگر مثل توسعه خطوط ریلی می رفت می توانست مناطق پیرامونی را به تهران وصل کند. به عبارت دیگر مسکن قابل استطاعت و با کیفیت به راحتی و سهولت در اختیار نیروی کاری قرار می گرفت که به آسانی مانند نواحی کلان شهری لندن و توکیو رفت و آمد می کرد نه مانند وضعیت فعلی که با هزار مشقت مجبور به آمد و شد همه روزه به تهران است و از نبود امکانات در پیرامون تهران در رنج. در چنین صورتی به یقین شاهد تهران از دست رفته و مناطق فقر زده اطراف نمی بودیم و شاید همان گونه که هسیه و مورتی استدلال می کنند تولید ناخالص داخلی بیشتری هم داشتیم. 

 

منبع: کانال دکتر ایمانی جاجرمی

مطلبی دیگر
جابجایی ایستگاه راه‌آهن تهران: وقتی شهر قربانی مدیریت جزیره‌ای می‌شود