نویسنده: پُل فینچ[۱]
مترجم: الیاس کهنسال
آیا ساختمان بد همان ساختمان زشت است یا نما فقط یک مسئله ظاهری است؟
برخلاف این ترجیعبند آشنا که معماریِ «مدرن» در قیاس با سبکهای معماری گذشته ارزشهای زیباییشناسانه کمتری دارد و بسیاری از ساختمانهای معاصر، محیطهای تاریخی (یا صرفاً آشنای) دنیا را نابود یا حداقل زمخت کردهاند، جان کنستابلِ[۲] هنرمند، همراه با نگاهی تردیدآمیز به موضوع زیبایی نگاه میکند: «هیچ چیزِ زشتی وجود ندارد؛ من هرگز در زندگیام چیز زشتی ندیدهام: چرا که فرم یک شئ هر چه که باشد، همیشه نور، سایه و پرسپکتیو باعث میشوند که زیبا شود.» خود معماران اولین کسانی هستند که تأیید میکنند ساختمانهای جدیدِ بدِ بسیار زیادی طراحی میشوند ولی آیا ساختمان بد و ساختمان زشت، یک چیز هستند؟
این موضوع به بحثی منجر میشود که استاد و منتقد [معماری]، مارک کازینز[۳] در مجموعه سخنرانی درباره ی زشتی در «انجمن معماری»[۴] مطرح میکند. یکی از نکاتی که او اشاره میکند این است که گزاره کیتسیِ[۵] «حقیقت زیبایی است و برعکس»، نسخه خطرناکی است. قبول این گزاره، با این معنیِ تلویحی همراه است که زشتی اهریمنی است و فقط یک قدم با ساحرهسوزی و دیگر وحشتهای کلکتیویستی[۶] فاصله دارد. تهمت زشتبودن ساختمانی، گاهی بیشتر شبیه به فرافکنی هراسها و تعصبات بر روی یک شیء فیزیکی است که ربط چندانی به معماری ندارد، بلکه بیشتر به شرایط فرد شاکی مربوط است.
این پرسش که یک ساختمان «چگونه به نظر میرسد»، به یک سری دیگر از سوالها منجر میشود که یادآور پیچیدگی ذاتی بحث در مورد جدارهها، نماها و دیوارهای پردهای و تأثیراتی که خود زبان بر روی بحث میگذارد است. در چه نقطهای یک جدار (معنی ضمنی: پوسته و ظاهری) به یک نما (معنی ضمنی: سازهای) تبدیل میشود؟ دیوار شیشهای چیست؟ آیا شفافیت خصوصیت مطلوبی است یا همیشه چنین پیام ثانویهای را به همراه دارد که «تحت نظر هستید»؟ به علاوه، وقتی به یک ساختمان یا خط آسمان نگاه میکنیم، دقیقاً چه چیزی را میبینیم؟
سوال آخر وابسته به مجموعه عواملی است که شاید در حیطهی اختیار بیننده باشند یا نباشند. خیرهشدن به خط آسمان منهتن[۷] در راه بازگشت از فرودگاه در فصل بهار، به خصوص در شب نمیتواند تجربهای مشابه با دیدن تکتک ساختمانها از فاصله نزدیک در یک روز سرد و بارانیِ ماه نوامبر قلمداد شود. آنچه خط آسمان به ما میگوید، اگر اصلاً چیزی بگوید، پیامی نیست که بتواند از فاصله نزدیک منتقل شود. در فاصلهی نزدیک خصوصیات فردی [هر ساختمان] مهمتر میشوند و فرض بر این است که بیننده میتواند ذات ساختمان را درک کند بدون آنکه نیازی باشد با نورهای نئون راهنمایی شود.
برخلاف نمادهای سادهی کلیساهای جامع و تالارهای شهری، معماری معاصر هویت را به زبان مبهمتری بیان میکند. با اینکه برخی ساختمانها، به دلیل فرم و حجمشان، [از لحاظ کاربری] مشخص هستند (برای مثال، برجهای مسکونی باریک و بلند اداری نیستند)، [اما] معمولاً ابهام زیادی در مورد تجاری یا مسکونیبودن یک ساختمان وجود دارد. تلفیق لندسکیپ یا عناصر تعدیلکنندهی اقلیمی با نماها، هویت [ساختمان] را، و گاهی واقعاً خود ساختمان را، بههمریختهتر میکند. گرایش روزافزون به پروژههای بهسازی که میتواند به خاطر دلایل محیطزیستی باشد، حاکی از آن است که این ابهام تا مدت مدیدی وجود خواهد داشت.
در واقع نوع نوظهوری از ساختمانها هستند که گاهی با نام «فضای جهانی» توصیف میشوند. [این ساختمانها] با در نظر گرفتن بهسازی در آینده، تغییر از یک کاربری به [کاربری]دیگر را تا حد امکان تسهیل می کنند. ساختمانی تجاری به نام وایت کالِر فکتوری[۸] (کارخانه یقه سفیدها) در نزدیکی یکی از دفاتر «آرکیتکچرال ریویو» در شوردیچ[۹]، در شرق لندن واقع شده است که ارتفاع کفتاکف ۴ متری دارد. در حالی که این ساختمان در اولین دوره از حیاتش با کاربری اداری و با فضاهای کاری با امکانات و خدمات کاربرپسند استفاده میشود ولی انتظار و آمادگی هرگونه استفادهی ممکن در آینده را دارد. آیا این ساختمان طراحی شده تا «زیبا» باشد یا روایتی شهری مهیا کند؟ من میگویم نه، ولی این ساختمان قطعاً به خوبی طراحی شده است. هیچ چیز زشتی در یک طراحی خوب وجود ندارد.
[divider]پینوشت[/divider]
[۱] Paul Finch
[۲] John Constable
[۳] Mark Cousins
[۴] Architectural Association
[۵] Keatsian: اشاره دارد به آرا و نظریات جان کیتس، شاعر انگلیسی و از چهره های شاخص جنبش رمانتیک
[۶] Collectivist
[۷] Manhattan
[۸] White Collar Factory
[۹] Shoreditch
[divider]منبع[/divider]
[button color=”red” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”https://www.architectural-review.com/rethink/letters-from-the-editor/editorial-does-it-matter-what-it-looks-like/10022596.article?blocktitle=Most-popular&contentID=-1″]Architectural Review[/button]