احتمال آسیب سازه ای در ارگ تبریز جدی است!

najadebrahimiدکتر احد نژادابراهیمی: عضو هیات علمی دانشگاه هنر اسلامی تبریز و مدیرعامل انجمن دوستداران میراث فرهنگی تبریز است. با توجه به نامه ای که اخیراً این انجمن خطاب به ریاست جمهوری و به معاونت میراث فرهنگی نسبت به خطرات ساخت و ساز در حریم ارگ تبریز منتشر کرده، با ایشان گفتگو کرده ایم تا جایگاه چنین کنش هایی را از سوی متخصصین امر دریابیم.


 مخاطبین ما به واسطه‌ی فعالیت شما بزرگان و گزارش‌ها و تحلیل‌هایی که در پایگاه رویداده‌های معماری صورت گرفته است با این مهم آشنایی پیدا کرده‌اند، اما این نگرش که ارگ تبریز را بیشتر از یک مزیت فرهنگی یک مشکل فرهنگی قلمدار می کند ریشه در چه مسائلی دارد؟

اگر بخواهیم به‌صورت ریشه‌ای به این موضوع بپردازیم بخش اعظمی از آن به روابط اجتماعی و سازمانی گذشته برمی‌گردد و این مشکل امروز و دیروز نیست. از سال‌های گذشته حفاظت از بناهای تاریخی صورت می‌گیرد و به‌موازات آن دو طیف شکل‌گرفته است. عده‌ای بر این نظرند تا عناصر سنتی حفظ شود و از آن‌ها به‌عنوان ابزاری برای توسعه آینده استفاده شود وعده‌ای نیز بر این باورند که اضافه کردن عناصر مدرن بر شهر موجب توسعه آن می‌شود. ولی در عمل این دو گروه باهم تعاملی ندارند. طیف فرهنگ گرا بر این نظرند که هدف و نهایت توسعه در حفظ این آثار هست، در این شکی نیست و من هم با این موضوع موافقم. در مقابل مدرن گراها استفاده از عناصر جدید را نشانه توسعه‌یافتگی می‌دانند؛ و هرکدام برای خودشان دلایلی دارند. بعضاً اغراض سیاسی وارد این موضوعات می‌شود و همیشه قربانی، آثار باستانی بوده‌اند تا عده‌ای به مقاصد سیاسی خود برسند.

۸۶ سال پیش قانون حفاظت از آثار باستانی شکل‌گرفته است و حریمی برای ارگ تعریف‌شده، درست در همان زمان سال ۱۳۱۰ حریم این مجموعه شکسته می‌شود و تبدیل به پارک می‌شود. این اولین اشتباه ما بود و در همان موقع آن قانون وجود داشت؛ و سپس کاوشی که در سال ۱۳۵۶ صورت می‌پذیرد بقایای گورخانه و لایه‌های تاریخی گذشته را نمایان می‌کند در سال ۱۳۵۷ حریمی برای این مجموعه در نظر گرفته می‌شود. بعد از انقلاب اسلامی از سال ۱۳۶۱ طرح مصلی مصوب می‌شود و این شاید دومین اشتباه صورت گرفته باشد. به دلیل حساسیت‌ها بعد از انقلاب میراث فرهنگی نیز قدرت مداخله نداشته و این مجموعه تبدیل به مصلی می‌شود. حال اعتراض ما این هست که آیا این حریم رعایت شده یا نه؟! این‌جانب روز شنبه نامه‌ای به سازمان فرستادم و منتظرم تا پاسخی دریافت کنم. متأسفانه این مسئله در حال حاضر تشویش در جامعه ایجاد کرده و بنا به اظهارات آقای آبدار، ریاست میراث فرهنگی استان، این عملیات تا بررسی کارشناسان متوقف است. در این شرایط نمی‌توان تصمیم درستی گرفت.

 

ورود سازمان میراث فرهنگی در صیانت از ارگ با رفتار این سازمان در شهرهای دیگر متفاوت است. ریشه این تفاوت را جایگاه منطقه‌ای سازمان می‌دانید؟ یا با یک چالش حقوقی مواجه هستیم؟

موافق نیستم در سایر شهرها هم همین موضوعات مطرح هست. سازمان تلاش خودش را می‌کند. جایگاه حقوقی سازمان تعریف‌شده است. در عمل مسئولیت بزرگی به دوش سازمان است ولی ابزار اجرایی آن در دست نیست. برای مثال بیش از سه هزار بنای ثبت‌شده تاریخی در استان وجود دارد اما باستان‌شناس خبره و فعال کمتر از ۵ نفر است.

اگر شما مسئول بودید چه تدبیری می‌اندیشید؟

تلاشم را می‌کردم تا قانون رعایت بشود. بحث آموزش شهروندی و توسعه آموزش را جدی می‌گرفتم. به صورتی که هر شهروند یک میراث‌بان باشد نه میراث خور!

در قضیه ارگ عده‌ای میراث خور هستند تا به مقاصد سیاسی خود برسند. اگر شهروندان آموزش لازم را ببینند مطمئناً مسئله اندر سخت نخواهد شد.

 

علی‌رغم اینکه سنت و شریعت در تبریز پیوندی دیرینه دارد اما به نظر می‌رسد در صیانت از ابنیه سنتی به این پیوندها توجه نمی‌شود. چرا سرمایه اجتماعی ما در این حوزه‌ها اندک است؟

این را قبول نمی‌کنم نباید به‌واسطه یک اقدام همه را زیر سؤال برد. مردم شریف تبریز همان مردمی هستند که از تخریب بازار توسط رضاخان جلوگیری کردند در دهه ۴۰ استاندار وقت می‌خواست تا طاق و گنبدهای بازار رو تخریب کند اما به‌واسطه مردم این اتفاق نیفتاد. این مردم همان مردم‌اند که خودشان بازار تاریخی‌شان را مرمت کردند این سازمان ۹۰ سال هست که فعالیت می‌کند درحالی‌که آثار تاریخی قدمتی ۷۰۰ ساله دارند و به‌واسطه محافظت آن‌ها بوده که تا الآن این آثار برجا مانده‌اند.

همین‌که عده‌ای پاک و آگاهانه در مقابل خاک‌برداری از محوطه حساسیت نشان می‌دهند خود نشان‌دهنده این است که مردم ما آگاهانه دنبال صیانت از آثار ارزشمند و ملی و فرهنگی خود هستند.

با توجه به فوریتی که در صیانت از حریم ارگ وجود دارد فکر می‌کنید چه سیاست مردمی یا رسانه‌ای توان جلوگیری از این تخریب‌ها را دارد؟

در وهله اول خود سازمان میراث فرهنگی باید از مجاری قانونی وارد شود، من در جریان تلاش‌ها صورت گرفته هستم و امیدوارم نتیجه‌بخش باشد. در وهله دوم سازمان‌های مردمی می‌تواند مؤثر عمل کند.

طی مکاتباتی که بنیاد خیریه مصلی به آقای طالبیان نوشته است اذعان شده که هماهنگی‌های لازم با میراث فرهنگی به‌عمل‌آمده است. البته میراث فرهنگی اعلام کرده که مجوزی برای این کار صادر نکرده و این عملیات در حریم تصویب‌شده ارگ صورت نمی‌گیرد و در عرصه ارگ و در کد زیر صفر انجام خواهد شد.

photo_2016-11-19_12-35-06

در نقشه مصوب، قسمت احداث پارکینگ، عرصه معرفی‌شده و نه حریم. به فاصله ۱۰ متری از خانه فتح اله‌یف و فاصله ۶۰ متری از ارگ. در قانون آمده است که این ساخت‌وساز تا ارتفاع ۷ الی ۸ متر و در دوطبقه مانعی ندارد اما به شرطی که قبل از احداث کاوش‌های باستان‌شناسی عدم وجود لایه‌های تاریخی را تائید کند؛ که اگر غیرازاین بود باید عملیات ساختمانی صورت نگیرد.

احداث بنای جدید در فاصله نزدیک به ارگ چه تأثیرات سازه‌ای و منظری‌ای بر بنای ارگ علیشاهی دارد؟

به دلیل حفاری‌ها آسیب سازه‌ای قطعاً وجود خواهد داشت… و من ساخت‌وساز را تائید نمی‌کنم. امیدوارم در چهارچوب قانونی ابتدا انجام کاوش‌های باستانی و سپس اقدامات بعدی صورت بگیرد. پیشنهاد ما برای احداث پارکینگ قسمت جنوبی ارگ است زیرا قبلاً در این قسمت مصلی موقت احداث‌شده و گزارشی مبنی بر کشف لایه‌های تاریخی نبوده است.

photo_2016-11-19_12-35-46

خوش‌بینانه‌ترین اتفاق برای ارگ چه می‌تواند باشد؟

با دیدی واقع‌بینان به موضوع، ساختمان مصلی ساخته‌شده و حال مسئله این است که چگونه شرایط را مدیریت بکنیم. باید تمهیداتی صورت بگیرد تا آسیبی به عملکرد هیچ‌کدام از بناها وارد نشود و من امیدوارم این پارکینگ در آن قسمت ساخته نشود زیرا منظر ارگ و خانه فتح اله‌یف را تحت تأثیر قرار خواهد داد. باوجود ۴ مسیر، یک جداره شهری به نام خانه فتح اله‌یف، ارگ و از سوی دیگر مصلی، می‌توان با یک پاسخ طراحانه و هوشمندانه معماری و شهرسازی مسئله را به بهترین نحو حل کرد. تا علاوه بر زنده کردن مجموعه آسیبی به عملکرد بناها وارد نشود. تا مردم هم از مصلی استفاده کنند و هم از منظر ارگ لذت ببرند. با احیای خانه فتح اله‌یف و تعیین کاربری فرهنگی نظیر موزه برای آن، می‌توان در حفظ این آثار ارزشمند مؤثر بود. همه این‌ها مدیریتی جامع می‌طلبد.

آیا به نظر شما تشکیل کمیته‌ای متشکل از سازمان‌های مرتبط با این قبیل مسائل می‌تواند مفید باشد؟

 البته! نه‌فقط برای ارگ بلکه برای صیانت از حریم و بافت اطراف تمام آثار باستانی. ما در کشور مدیریت تاریخی نداریم! امیدوارم در آینده شاهد تأسیس کمیته‌ای متشکل از متخصصان معماری و شهرسازی، میراث فرهنگی، شهرداری، مسکن و شهرسازی، سازمان نوسازی و بهسازی و… تا برنامه‌ای برای مدیریت تاریخی شهر ارائه دهند تا شاهد این قبیل مسائل نباشیم.

  

مطلبی دیگر
فریب عکس‌ها را نخورید، من در «شوشتر نو» زیسته‌ام!