وضعیت مساجد یکی از شاخصهایی است که ناخواسته سبب قضاوت ما نسبت به دورههای تمدنی پیشین در سرزمینهای اسلامی است. دولتهای عثمانی، صفوی، گورکانی، فاطمی و جز آن در سرزمینهای خود مساجدی را برپا میداشتهاند که در قیاس میان آنها حقانیت خود را نسبت به ادعای دولت اسلامی بودن به اثبات میرساندهاند. زمینه این رفتار اما ریشه در جایگاه مسجدالنبی در تمدن پی افکنده شده از سوی پیامبر خاتم(ص) دارد. گویا مسجد همواره شاهدی صادق بر مدعای حکومتها پیرامون اسلام بوده است. در این یادداشت نویسنده، مسجد را نه در مقام شاهد، بلکه در مقام عامل تمدنی بررسی میکند.ادامه متن
در مناقشه مسجد، آنکه همیشه غایب است و یا از او به مثابه موجودی مجرد و بیپیشینه یاد میشود، مخاطب است. مخاطب که در منظر هر نظریهپردازی و در دست هر طراحی، همچون خمیره گل، به شکل دلخواه تعبیر میشود و به تقریب هرگز آراي او و باورهای او مورد بررسی قرار نگرفته است. بررسی جایگاه مخاطب به عنوان غایت اثرگذاری فضای کالبدی مسجد، ضرورتی است که میتواند مبین کارایی و روایی رویکردهای نظری و عملی به مقوله مسجد باشد. این مقاله به بررسی نسبت دو جریان غالب (بدون در نظرگرفتن خردهجریانات) و نسبت آنها با مخاطب مسجد میپردازد.
ادامه متن
دبیران: محسن اکبرزاده، محمد یاراحمدی هر روز خبر ساخت مسجد تازهای میرسد و هر مؤمنی باید از این خبر دلشاد... ادامه متن
سنت مجموعهسازی و قرارگیری مسجد جامع در کنار مقبره علما و بزرگان مذهبی (اولیاءالله) علاوه بر همه دلایل ساختاری و کالبدی معمارانه و شهرسازانه خود، دارای دلایل باطنی و معنایی خاصی است که ریشهای عمیق دارد در برخی روایات اسلامی و اعتقادات خاص معماران و مردم در نحوه تعامل انسان با روح حاکم بر مکان و اثر جاری انسانهایی که روزگاری در مکانی حضور داشتهاند - و امروز دیگر حضور کالبدی در آن مکان ندارند. مجموعه مسجد جامع و مقبره و خانقاه شیخ عبدالصمد نطنزی، یکی از مهمترین نمونههای قرارگیری مقبره یک «پیر» در جامعه انسانی در کنار یک «پیر» در جامعه کالبدی معماری (مسجد جامع) است.ادامه متن
مسئله کالبد مسجد علیرغم تواتر حضور آن در شهرهای ایرانی و اسلامی، یکی از مهجورترین موضوعات، هم در محافل آکادمیک و هم در مطبوعات معماری است. این وضعیت شاید از اقبال بد جمعیت معماری ایران و اقبال خوش مسجد (به عنوان موضوعی تقریبا انحصاری در این بومزیست) است که به دلیل ریشه دیرین این کالبد در مناطق اسلامی (از غرب چین تا شرق اروپا) منابع خارجی درباره آن اندک و آفت رونوشت از آنها (چون اتفاق معمول درباره خانه، مجتمعها، فضاهای آموزشی و...) محدود شده است. از همین رو است که جز معدود پرداختهای محتوایی که اکثرا در محافل اهل سنت نگاشته شده است، نگاه معمول به این موضوع در دانشگاه و مطبوعات پرداختهای مصداقی و خصوصا نوستالژیک به دوره طلایی امپراتوریهای اسلامی است. مجموعه این دلایل انگیزه تلاشی برای بازاندیشی درباره این مسئله است؛ و این سطور توصیفی بر انگیزه شکلگیری این پرونده متفاوت، موضع تدوینکنندگان آن و شرحی کوتاه بر جایگاه م ادامه متن