«در جهان پیشامدرن قلعه و قصر و دیگر ساختمانهای عظیم، به همان اندازهی دین و قانون و اقتصاد از اجزای اصلی ساختار سیاسی بودند. در جهان مدرن، معماری و سیاست سیستم کارکردیِ جدایی دارند.»
نظریات پاتریک شوماخر، نویسنده و همکار اسبق زها حدید، چه زمانی که دفاعیهای از سرمایهداری ارائه میداد و چه زمانی که پارامتریسیسم را به عنوان خوانشی از معماری قرن بیستویکم معرفی میکرد، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. در این متن جک سلف، معماری، سیاست و پارامتریسیسم را در اندیشهی شوماخر بررسی میکند ادامه متن