عنوان این نوشتار شاید واقعبینانهترین توصیف از وضعیت کنونی جامعۀ معماری ایران باشد. بیشک مهمترین تحول و عامل موثر در جامعۀ معماری ایران در پانزده سال اخیر، افزایش بیحساب و کتاب و غیرمسئولانۀ ظرفیت پذیرش دانشجوی معماری بوده است که باعث شده است جامعۀ معماری ایران چندین برابرشدن جمعیت را در مدتی کوتاه تجربه کند. طبیعی است که این افزایش عددیِ بیبرنامه و بیپشتوانه باعث افت و کاهش سواد و سطح دانش دانشجویان و فارغالتحصیلان معماری گشته است. در واقع با نمونۀ بارزی از فداکردن کیفیت آموزشی برای بالابردن کمیت روبهرو هستیم؛ بهگونهای که در حال حاضر درصد بسیار اندکی از جمعیت جامعۀ معماری کشور دارای حداقلهای معمارانۀ لازماند.ادامه متن
اگر بزرگترین بنای فرهنگی شهر نباشد، یکی از بزرگترینهاست. معمار آن مهندس صارمی بود و ما کرمانشاهیها از اینکه بعد از مدتها پروژهای را به یک معمار دادهاند خوشحال بودیم؛ چه چیزی بهتر از این که میتوانستیم از این پس ساختمانی را از نزدیک ببینیم که تا قبل از آن آثار معمارش را فقط در مجلهها دیده بودیم. منتظر بودیم، انتظار میکشیدیم همچون اسمی که بعدها روی آن گذاشتند. بالاخره انتظارها به سر آمد و ساختمانش افتتاح شد، اما این بود بنایی که انتظارش را میکشیدیم؟! قرار بود محلی برای جمع شدن باشد، برای مشارکت، حتی برای گرفتن عکس یادگاری؛ از آن جنس ساختمانهایی که اطرافشان همیشه شلوغ است. اما باید پرسید که آیا این ساختمان در تحقق اهداف خود موفق بوده است؟ ادامه متن
ساختار برنامهی ایتالیا در دست ساخت طوری است که پذیرای دو نوع متفاوت از نمایشگاهها باشد: تکنگارانه و تممحور. نوع اول بر آثار معماران کارکشتهتر تمرکز دارد و نوع دوم چند اثر را از شرکتهای مشاور مختلف که بر اساس مضامین مشترکشان انتخاب شدهاند به نمایش میگذارد. نمایشگاههای تکنگارانه به صورت نمایشهای پشتبهپشت برنامهریزی میشوند. ما دو معمار را با دو رویکرد متفاوت به طراحی معماری کنار هم میگذاریم. یک معمار با رویکرد نظری و دیگری کمی پراگماتیکتر. معتقدم این کنار هم گذاری تدبیر خوبی برای برجسته کردن همسانیها و تفاوتهاست و باب گفتگویی را میان آنان باز میکند و همزمان، سبب فهم نگاه ویژهی آنان میشود.ادامه متن
در خیابان ولیعصر، کمی بالاتر از تقاطع طالقانی، سالهاست که ساختمانی با یک برآمدگی منحنی شکل رو به خیابان و شیشههایی که در بخشهایی شکسته شدهاند، متروکه رهاشده است. در قلب شهر تهران، در مجاورت چندین دانشگاه، پارک و سالنهای تئاتر. این ساختمان، سینما رادیوسیتی تهران است. یکی از سینماهای ممتاز پیش از انقلاب. گذر سالها و متروکه ماندنش هم باعث نشده که تخریب شود. سینما رادیو سیتی در جدال بین فراموشی و یاد، همچنان در ذهن شهر است. ادامه متن
حسین امانت متولد ۱۳۲۱ شمسی است. آثار معدودی از او متعلق به دوران پهلوی دوم در ایران بر جای مانده... ادامه متن
نویسنده: شهابالدین تصدیقی | دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران در دانشگاه تهران میگویند سالیِریِ آهنگساز، شهرت بیشتری مییافت اگر با... ادامه متن
کشـکول، کتابی است تألیف «شیخ بهایـی» که آن را در سنین شصت سالگی خویش به انجام رساند؛ و آن، مجموعهی گرانسنگی است از علوم و معارف مختلف که آیینه تمامنمای افکار و گرایشهای باطنی و معلومات مؤلف است. دقیق شدن در این تألیف و یادکردی که شیخ بهایی از علوم مختلف در آن دارد، می تواند بر درستی احاطهی او بر آن علوم گواه باشد. نگارنده را سعی بر آن بوده است که در پی دلبستگیهای مؤلف به دانش ریاضیات و معماری در کشـکول برآید و با بررسی دقیق این موارد، رأیی بر درستی نامیدن مقام شیخ بهایی به عنوان ریاضیـدان یا معمـار صادر کند. نتیجهی چنین مداقهای، بر درستی عنوان و مقام نخست (ریاضیـدان) گواهی دهد و عنوان و مقام دیگر (معمـار ) را کمرنگ سازد. ادامه متن
خرابهها بیان فیزیکی سختی زندگی در حضورِ گذشتهی انسانها هستند، مخصوصاً گذشتهای خشونت بار. باخرابههای جدید چه باید کرد، آیا باید آنها را بازسازی یا جایگزین کرد یا نگه داشت؟ در این متن نگاهی داریم به رویکردی بدیع در نگاهداری خاطرات خشونت. کلیسای کایزر اصلی در قرن نوزدهم به مثابهی نوعی از یادمان بود که در قرن بیستم به عنوان ویرانه و از طریق تأثیر خشونت و شرایط، به نوعِ دیگری از یادمان تبدیل شده است، یادمانی بیانگر مقیاس خسرانی که امروز غیرقابل تصور به نظر میرسد. ادامه متن
مترجم: سیده رکسانا جز دره یی | دانشجوی کارشناسی ارشد معماری موسسه آموزش عالی آ.ب.آ آبیک به عنوان بخشی از زنجیره... ادامه متن
نام نادر خلیلی کمتر در همنشینی با نام همسر و همکارش مویرا موزر خلیلی[۱] ذکر میشود[۲]. با این حال، این... ادامه متن
نویسنده: علی پوررجبی | دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران، دانشگاه تهران محمدکریم پیرنیا از خانوادهای نایینی در شهر یزد... ادامه متن
نخستین زن معمار و از نخستین دانشجویان معماری دانشگاه تهران، صفاتی است که به نکتار پاپازیان آندرف، معمار ارمنی اراکی تبار وجههای متمایز از سایر معماران زن زمانهاش میدهد؛ با توجه به همکاری مشترک پاپازیان با سایر معماران، دشوار بتوان ویژگی خاصی را معطوف به معماری وی و تنها مختص به وی برشمرد، از طرفی کمبود منابع قابل رجوع هم بستر قابل اتکایی را برای تحلیلهای دیگر محیا نمیکند. با این حال مشخصههایی از پیروی از سبک بینالملل در آثار او و همکارانش مشهود است. با اینکه اشارات فرمی به بخشی از یادوارههای معماری در ایران، مانند قوس، در کارهای وی دیده میشود، پاپازیان و همکارانش در استفاده از مصالح کاملا مدرن عمل کردهاند. سیمان، بتن و آهن مصالحی هستند که در بیشتر پروژههای با تاکید بر اندامهای باربر بنا، خودنمایی میکنند. ادامه متن