۳۷اُمین شمارهی «همشهری معماری» در ۱۴۸ صفحه و با قیمت ۱۲هزار تومان منتشر شد. این شماره آخرین مجلد از فصلنامهی معماری موسسهی همشهری است و این نشریه زین پس دیگر منتشر نخواهد شد. همشهری معماری از سال ۸۹ ابتدا به صورت ماهنامه و سپس به صورت فصلنامه منتشر میشود و از پاییز ۹۱ تا به امروز مدیریت و سردبیری آن بر عهدهی محمد یاراحمدی است. یاراحمدی علاوه بر فصلنامهی همشهری معماری، سردبیری پایگاه رویدادهای معماری را نیز بر عهده دارد.
ادامه متن
84 نتیجه برای
همشهری معماری
[cbtabs][cbtab title=”مشخصات”]فصلنامه همشهری معماری فصلنامه معماری و شهرسازی شماره ۳۶، پاییز۹۶ تعداد صفحات: ۱۸۴صفحه قیمت: ۱۲۰۰۰ تومان[/cbtab][cbtab title=”آنچه در این... ادامه متن
[cbtabs][cbtab title=”مشخصات”]فصلنامه همشهری معماری فصلنامه معماری و شهرسازی شماره ۳۵، تابستان ۹۶ تعداد صفحات: ۱۸۴صفحه قیمت: ۱۲۰۰۰ تومان[/cbtab][cbtab title=”آنچه در... ادامه متن
كتاب «معماری و سرمایهداری: از ۱۸۴۵ تا امروز» به ویراستاری پگی دیمر، مورخ معماری آمریکایی، حاصل گردآوری مجموعهمقالاتی است که به ارتباط دو امر معماری و سرمایهداری در بستر جوامع غربی پرداختهاند. پس از برگزاری جلسهی رونمایی این کتاب، راس ولف، وبلاگنویس و منتقد، در گزارشی از این جلسه آرای سخنرانان را نقد کرد. كیلیان ریانو، یکی از سخنرانان آن رویداد، متنی در پاسخ به ولف نوشت و تلاش کرد منظور خود را روشن کند. او در نوشتهاش توضیح میدهد كه منظورش از «سیاسیبودن كل طراحی» چه بوده است. راس ولف در یادداشت دیگری با عنوان «آیا بهراستی کل معماری سیاسی است؟» به ادعای ریانو پاسخ میدهد. نظر به ارتباط این مباحثهی پربار با موضوع پرونده، هرسه مقاله ترجمه شدهاند.ادامه متن
«این مسئلهی بناست كه در بنیادِ ناآرامی اجتماعی امروز خفته است - معماری یا انقلاب». قریب به یك قرن از نگارش این جمله به دست لوكوربوزیه میگذرد و بااینحال اگر كسی پا در راه تبیین نسبت معماری و امر سیاسی بگذارد، نمیتواند نسبت خود را با این ادعای اضطرابآور معین نكند: نقش معماری در ناآرامیهای اجتماعی امروز چیست؟ حد و حدود تاثیرگذاریاش تا كجاست؟ آیا معماری میتواند به معنای دقیق كلمه «انقلابی» باشد و وضع موجود را بهطور كلی تغییر دهد؟ یا در یك كلام معماری با انقلاب چه نسبتی دارد؟ مقالهی پیش رو به مصاف این سوالات رفته است. ادامه متن
مقالهی پیش رو در سالهای پایانی قرن بیستم و در دورهی تركتازی نظریهپردازان پستمدرن معماری نوشته شده است. نثر مقاله پیچیده و مملو است از ارجاعات و مفاهیم ماركسیستی و عموما ناآشنا برای مخاطب معمار. مترجم وظیفهی خود میداند از كیوان مهتدی قدردانی كند كه ضمن یاری او در فهم برخی از آن مفاهیم، سخاوتمندانه بازخوانی متن را نیز بر عهده گرفت. همهی پانویسها (جز اسامی و معادلهای انگلیسی) از نویسندگان مقاله است؛ اما لیدها، تصاویر و توضیحات آنها از مترجم است كه به دلیل الزامات صفحهبندی مجله، ناچار از الصاق آنها بود. ادامه متن
نویسنده: ریموند گوس۲ | استاد ممتاز فلسفه در دانشگاه کمبریج مترجم: نیلوفر رسولی | دبیر سرویس «ترجمان» پایگاه رویدادهای معماری در... ادامه متن
در دههی ۱۹۹۰ بار دیگر به نظر میرسد كه حرفزدن بیپرده از تعهد اجتماعی ممكن شده است. ما معماران دیگر نباید خود را به این حماقت بزنیم كه میان كوششهای هنری و تعهد اجتماعی گسستی ذاتی وجود دارد. بیشتر جنبشهای هنر و معماری در صدوپنجاه سال گذشته بر پایهی برنامههای اجتماعی استوار بودند. حتی باید بسیار دورتر رویم و بگوییم كه باور به مسائل اجتماعی شكل ابتدایی ممكنِ معماری بزرگ است. این باور نه مانع، كه كاتالیزور خلاقیت است. پس چرا معماران امروز از ایدهی تعهد اجتماعی اجتناب میكنند؟ علتهای زیادی برای این بیباوری ما در كار است. بخش بزرگی از آنها به اسطورههایی بازمیگردد كه این حرفه با خود به همراه دارد. نوشتار حاضر این اسطورهها را به بحث میگذارد و دربارهی اینكه معماران چگونه باید از آنها فرابگذرند، پیشنهادهایی را طرح میكند تا معماری در دهههای پیشِ رو بتواند بار دیگر برای بخشیدن فرمی بصری به تعهد اجتماعی چراغی فراهم آورد. ادامه متن
متفکران غربی سالهاست که در بستر اجتماعی-اقتصادی ویژهی خود دربارهی ارتباط دو مقولهی «معماری» و «سیاست» اندیشیدهاند و حاصل تأملاتشان را مکتوب کردهاند. بااینحال متون اغلب این متفکران تاکنون به زبان فارسی ترجمه نشده است. با عنایت به همین فقدان، در این پرونده کوشیدهایم مقالاتی را گردآوری و ترجمه کنیم که هریک از منظری خاص رابطهی «معماری» و «سیاست» را در مرکز توجه خود قرار داده باشند. این مقالهها از ارتباط میان «معماری» و «انقلاب» سخن میگویند؛ از سرشت سیاسی معماری میپرسند، سیاست را درون روابط کالایی حاکم بر رشتهی معماری جستوجو میکنند، نسبت معماری و سیاست را مسئلهدار میکنند و از چگونگی تولید نظریههای سیاسی پیرامون معماری سخن میگویند. گرچه بستر اجتماعی خالقان این آثار با ایران تفاوت دارد، نوشتههای آنان میتواند برای جامعهی معماری ایران آموزنده و خواندنی باشد. ادامه متن
ز همان خیابان اصلی و گذرهای اطراف و درون گورستان وادیالسلام، موکبها از زمین سر برمیآورند و صدای «هله بزوار الحسین» میزبانان شنیده میشود. بومیان به اصرار زائران را دعوت به حضور در موکبها یا حداقل ایستادنی به اندازه نوشیدن «شای عراقی» میکنند. از همین جاست که با تولد کالبدهای جدیدی در جداره بزرگراه نجف-کربلا و خیابانهای منتهی به آن میشوید که پیش از این نهتنها در جای دیگری که حتی به این صورت در همین بزرگراه نیز حضور نداشتهاند.
ادامه متن
کلبه چوبی بومی هایدگر نمایش نوعی از ایدهآلی است که مدرنیستهای اولیه تلاش میکردند آن را به دست آورند. کلبهای که در آن وجود هر عنصری ضروری است و هیچ چیز آن را نمیتوان نادیده انگاشت. این کلبه چوبی تأکیدی بر یک جایگاه بینقص برای تبلور تفکر هایدگر در همبندی بنیادی مابین زمین و آسمان، سکونت، بنا و هستی بود و به نظر میرسید بسیار به آنچه که یک کودک ممکن است از یک خانه ترسیم کند شباهت داشته باشد. ادامه متن
«هنر معمار، هنر تزیینات است»، این گفته حسین لرزاده، معماری است که ما سالها است ترجیح دادهایم فراموشش کنیم. شناخت ما از لرزاده، عموماً به شنیدن اسم چند بنایی محدود میشود که کمتر فرصت دیدنشان را داشتهايم. واقعیت تلخ این است که حسین لرزاده، برای ما ناشناخته است و این یادنامه کوتاه تلاشی حداقلی برای یافتن چرایی اهمیت و گرامی داشت خدمات فراموششده ایشان است.ادامه متن