دوسالانهی ونیز امسال صدوبیست ساله شد و امروز علاوه بر شهرتش، این سازمان غیرانتفاعی تحت حمایت دولت ایتالیا به تاریخ و قدمتش هم افتخار میکند. نمایشگاه گردان بخش بینالمللی فستیوال، اوکوی انوزور، هم امسال عنوانی دوپهلو و بیشک متمرکز بر نگاهی تاریخی برگزیده است: «همهی آیندههای دنیا» (All the world’s Futures) عنوان پنجاهوشش مین دوسالانهی هنر ونیز است.
از ۱۹۹۸ به بعد، ساختار بینال به دو بخش تقسیم شد: بخش اول نمایشگاه بینالمللی که نمایشگاه گردان دوسالانه آن را ایده پردازی و هدایت میکند؛ بخش دوم نمایشگاه پاویونهای ملی شرکتکننده که هر یک نمایشگاه گردان و پروژهی منحصربهفرد خود را، معمولاً با توجه بهعنوان و تم مطرحشدهی نمایشگاه گردان اصلی، برنامهریزی میکنند.
نمایشگاه گردان نیجری درصحنه
نمایشگاه گردان دوسالانه کنفرانس مطبوعاتیاش را، با نقلقول از والتر بنیامین، اینگونه آغاز میکند: «عنوان تابلویی از پُل کله «فرشتهی نو» است. فرشتهای را میبینیم در حال دور شدن از چیزی که گویی خیره به آن نگاه میاندازد. چشمهایش از حدقه بیرون زده، دهانش باز وبالهایش گشودهاند. فرشتهی تاریخ میبایست چنین ظاهری داشته باشد. صورتش به عقب مینگرد. به زنجیرهای از اتفاقات؛ فاجعهای واحد که پیوسته زیر پایش خرابه بر خرابه تلنبار میکند. فرشته میخواهد بماند تا مردهها را بیدار کند و همهی آنچه درهمشکسته از نو بسازد. اما باد سهمگینی از بهشت فرامیخواندش وبالهایش را چنان میفشرد که دیگر قادر به بستنشان نیست. ناتوان از مقابله در برابر طوفان به جلو رانده میشود، به آینده درحالیکه نگاهش رو به گذشته است، به ویرانهای که در زیر پایش سر به فلک میکشد. آنچه ما پیشرفت مینامیم، این باد سهمگین است.
شاید «فرشتهی نو» پاول کله هرگز خبر نداشت که روزی به «فرشتهی تاریخ» به زبان والتر بنیامین بدل خواهد شد. در حقیقت بنیامین این نقاشی را در عصر خود به دنیایی که در مقابل چشمان گشودهاش رو به تخریب است باز تعبیر میکند. بهنوعی میتواند یادآور دغدغهی امروز تاریخ هنر برای بازنویسی تاریخ در عصر معاصر باشد؛ اشاره به اینکه مهم نیست تا چه اندازه مؤلف اثر با خوانش بنیامین موافق بوده است بلکه توجه به این نکته که دنیای هنر قادر است محرکی باشد برای تجسمی فراتر از ظاهر کسلکنندهی چیزها.
انوزور سخنش را با تاریخچهی دوسالانهی ونیز آغاز میکند؛ تولد دوسالانهی ونیز در ۱۸۹۵ مصادف با دورانی بود که تسلط مدرنیسم صنعتی و سرمایه، پیشرفت تکنولوژی و رژیمهای استعماری نقشهی جهان و قواعد قدرت را بازنویسی میکردند. خاطرنشان میکند که چشمانداز دنیای امروز صدسال پس از جنگ جهانی اول و تجارب جنگ دوم، همچنان درهمشکسته و آشوبزده است: «این بار از وحشت بحران اقتصادی، سردرگمی از سیاستهای تجزیهطلبانهی بیمارگونه و فجایع انسانی که در دریاها، بیابانها و مناطق مرزی رخ میدهد. درحالیکه مهاجران، پناهندگان و مردمان بیپشتیبان در اراضی بهظاهر آرام و مرفه پناه میجویند.»
ایدهی این نمایشگاه با پرسش از وضعیت پیچیدهی دنیای امروز سرچشمه میگیرد؛ برای یافتن تعبیری از وضعیت مشوش این عصر، چگونه و از چه طریقی هنرمندان، فلاسفه، نویسندگان، موسیقیدانان، نوازندگان و پرفورمرها میتوانند از طریق تصویر، کلمات، صداها و حرکات، مخاطب را به دیدن، شنیدن، فعالانه شرکت کردن و سخن گفتن ترغیب کنند؟
«همهی آیندههای دنیا» فضایی بهغایت میانرشتهای است، به تعبیر ایده پردازش «پارلمانی از فرمهاست». به باور او هنرمندان، شخص نمایشگاه گردان، فعالان سیاسی و اجتماعی و تمام مخاطبان با هر گرایشی، سازندگان اصلی این ارکستر بزرگ خواهند بود. ایدهی صحنهی اجرا در مرکزیت این بخش از دوسالانه قرار دارد.
به همین منظور فضای این بخش به فعالیتهای زنده در زمان و مکان، اجرا، آواز و حتی داستان خوانی اختصاص دادهشده است. فعالیتهایی که بقول نمایشگاه گردان خاصیتی حیاتی دارند، ایدههایی که ناتمام هستند و در «زمانی حماسی» در حال شکل گرفتن. تأکید نمایشگاه گردان بر این مهم است: روند پدیدار شدن آثار را در زمان و مکان به وقوع پیوستنشان و بهصورت زنده پیگیری کنیم. اینگونه در مقام بیننده فرصت میکنیم تنها در قطعههایی پراکنده و غیرمتمرکز شرکت کنیم.
فضای نمایشگاه کنایهای است از درامی زنده در اجرای پیوسته و بیوقفه. به تعبیری دیگر به گفتهی ایده پردازش، «باغهایی بینظم» هستند. ایدهی اصیل باغ از ایران باستان آغاز میشود؛ محوطهای بسته ولی باشکوه و آرام یادآور بهشت معهود. درگذر قرنها، این مفهوم به زویایی در جستوجوی نظم و ثبات بدل شد. یکی از فضاهای اصلی نمایشگاه ونیز، همهساله در فضای جاردینی (در ایتالیایی به معنی باغ) واقع است. در دوسالانهی ۲۰۱۵ به این مفهوم آنتیک از نظم بازمیگردیم تا تحولات جهانی رو به بینظمی و آشوب را بررسی کنیم. از هنرمندان دعوتشده تا از مفهوم باغ آغاز کنند و مجسمه، فیلم، نمایش و چیدمان جدیدی از باغهای معاصر به نمایش گذارند؛ بخشی که استعارهای است از اختلالات جغرافیای سیاسی، طبیعی و اقتصادی جهان ما.
علاوه بر این، بخش بزرگی از فضای نمایشگاه به خوانش زندهی «سرمایه: نقادی اقتصاد سیاسی» کارل مارکس اختصاص دادهشده است. به نقل از نمایشگاه گردان «قاعدتاً همگی ما «سرمایه …» را خواندهایم و میخوانیم… از زمانی که به دنیا آمدهایم در نوشتهها و سخنرانیها در شرایط بد و خوب، شخصیتهای زنده یا مرده برایمان روایتش کردهاند؛ از زبان انگلس، لنین، رزا لوکزنبورگ، تروتسکی، استالین، گرامشی، رهبران حزبهای کارگری، مخالفان و موافقانشان، فلاسفه، اقتصاددانان، سیاستمداران. اینگونه تکههایی از سرمایه را برایمان روایت و گزینش کردهاند.اما ضروری است که روزی «سرمایه …» به معنای واقعی کلمه خوانده شود، که خودِ متن خوانده شود؛ همهی کتاب در سه جلد، تمام و کمال، خط به خط، دهها بار به نخستین فصول کتاب برگردیم پیش از اینکه به جلد دوم و سرزمین موعود خود برسیم.»
به همین منظور به مدت هفت ماه (مدتزمان دوسالانه) خوانش زندهی «سرمایه …» نوشتهی مارکس بهصورت یکپارچه در این بخش از نمایشگاه ادامه خواهد داشت.
برندهی بهترین هنرمند در این بخش از میان ۱۵۳ هنرمند شرکتکننده از ۵۳ کشور جهان (بسیاری از کشورهای در حاشیه جریان اصلی بازار هنر)، به آدریان پاپر داده شد؛ هنرمند مفهومی و فیلسوف زن متولد ۱۹۴۸ در نیویورک و جایزهی هنرمند امیدهای جوان به ایم هانگ سونگ، هنرمند کرهای، متولد ۱۹۶۹٫
در بخش بینالمللی پنجاهوشش مین دوسالانهی ونیز درمجموع ۸۹ کشور و ۴۴ نمایشگاه جانبی شرکت داشتند. بهرسم همیشه نمایندهی ملی خیلی از کشورها تنها یک هنرمند بود: انگلستان، استرالیا، آرژانتین، امریکا، استونی، فرانسه، یونان، کره، ژاپن و خیلیهای دیگر.
اکثر پاویونها، با توجه به تم اصلی مطرحشدهی اوکوی انوزور، نگاهی تاریخی اتخاذ کرده بودند. برای مثال روسیه که همیشه چیدمانی پرخرج و پرطمطراق دارد، به تاریخچهی معماری بنای پاویون، تاریخ هنر آوانگارد روس و تاریخ سیاسی کشورش نگاهی خلاقانه کرده بود. پاویون استرالیا پر بود از ویترینهای اشیائی از دوران پیشازتاریخ تا امروز و ساعتهای دیواری متنوع، ماسکهای قبیلهها و مجسمههایی از حیوانات خیالی؛ عنوان نمایشگاه نیز «موقعِ بد» بود. تمام فضای جمهوری چک چیدمانی بود از پرچمهای رنگی، پاره و تکهتکه و روی زمین، روی دیوارها اسامی کشورهایی که دیگر وجود خارجی ندارند و عنوان نمایشگاه این بود: ملل مردهی متحد. یا برای مثال در پاویون فرانسه، که مستقیماً اشارهای به زمان محسوس و غیر محسوس داشت، تمام فضای نمایش خالی بود و در مرکز فضا و در ورودی پاویون سه درخت وجود داشت، درختها با مکانیسمی ساده بیاینکه برای بیننده محسوس باشد حرکت میکردند!
شیر طلایی شرکتکنندهی برتر از میان ملل از آنِ جمهوری ارمنستان شد. موضوع و تم این پاویون یادبودی از قربانیان نسلکشی ارمنیان در صدسالگی این فاجعه بود. نمایشگاه گردان ارمنیالاصل و شهروند کشور سوییس از هنرمندان با ملیتهای مختلف و مهاجر در کشورهای دیگر دعوت به شرکت کرده بود؛ شانزده هنرمند که هر یک با آثارشان نمایندهای از میراث فرهنگی و جغرافیایی خود بودند. این غرفه به باور داوران سنگنوشتهای چندصدایی بود که با مواضع معاصر به یک منطقهی محافظت تاریخی و تبادل و گفتوگوی میان فرهنگها بدل شده بود.
دو سال پیش کشورمان در دوسالانه غایب بود و امسال با ۴۹ هنرمند ایرانی و غیر ایرانی (گویی به جبران همهی آن سالها که غایب بودیم) و نمایشگاه گردان ایتالیایی، مارکو منگوتزو و کمک نمایشگاه گردانی مزدک فیض نیا در نمایشگاهی با عنوان «بازی بزرگ» شرکت کرد. آیا آثار قابلتوجهی انتخابشده بودند؟ آیا فضای نمایش ملی را با بازار فروش آثار اشتباه گرفته بودیم؟ آیا چیدمان فکر نشده بود؟ آیا تعداد آثار سرسامآور و بیربط به هم بود؟ آیا ارائهی اطلاعات اثر، که بدیهیترین نکتهی نمایش اثر هنری است، بهدرستی انجامشده بود؟ همهی اینها را باید بهتفصیل بررسی کرد.
منبع: [button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”http://www.aftabnetdaily.com/category/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%88-%D9%87%D9%86%D8%B1/%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%AC%D8%B3%D9%85%DB%8C/”]شبکه آفتاب[/button]
[divider]پی نوشت[/divider]
* برای مرور دوسالانه اگر به سایت رسمی دوسالانهی ونیز (www.labiennale.org) مراجعه کنید در سمت چپ تصویر و در بخش National Participations به ترتیب حروف الفبا تمام اطلاعات کشورهای شرکتکننده را مییابید: کشور، نام پروژه، نام هنرمندان و نام نمایشگاه گردان و لینک ورود به سایت هر پاویون برای بهتر شناختن هنرمندان و پروژه. اما متأسفانه ایران و عراق تنها کشورهایی هستند که سایت معرف ندارند. در بخش دوم این گزارش بهطور مشخص از آثار و هنرمندان خواهیم گفت.