نویسنده: سجاد مؤذن|پژوهشگر دکتری مرمت ابنیه و بافتهای تاریخی، دانشگاه هنر اصفهان
بررسی کیفیت مکان مسجد با نگاه به برهمکنش تکوینی مقبره شیخ عبدالصمد و مسجد جامع نطنز
سنت مجموعهسازی و قرارگیری مسجد جامع در کنار مقبره علما و بزرگان مذهبی (اولیاءالله) علاوه بر همه دلایل ساختاری و کالبدی معمارانه و شهرسازانه خود، دارای دلایل باطنی و معنایی خاصی است که ریشهای عمیق دارد در برخی روایات اسلامی و اعتقادات خاص معماران و مردم در نحوه تعامل انسان با روح حاکم بر مکان و اثر جاری انسانهایی که روزگاری در مکانی حضور داشتهاند – و امروز دیگر حضور کالبدی در آن مکان ندارند. مجموعه مسجد جامع و مقبره و خانقاه شیخ عبدالصمد نطنزی، یکی از مهمترین نمونههای قرارگیری مقبره یک «پیر» در جامعه انسانی در کنار یک «پیر» در جامعه کالبدی معماری (مسجد جامع) است.
مسجد اولیه مربوط به دوره دیلمی (قرن چهارم هجری قمری) است که گنبدخانه فعلی را شامل میشود؛ اما کلیت ساختار امروزی مسجد (صحن و چهارایوان و نماهای پیرامون صحن، گنبد رک مقبره، منار، خانقاه که تخریب شده و با مسجدی نو جایگزین شده و ورودی فاخر خانقاه) مربوط به دوره ایلخانی (قرن هشتم؛ مسجد بین سالهای ۷۰۴ تا ۷۰۹ ه.ق، بقعه شیخ عبدالصمد سال ۷۰۷ه.ق، ایوان ورودی خانقاه سال ۷۱۶ه.ق و مناره که تاریخ پایان بنای آن سال ۷۲۵ ه.ق نوشته شده) است.
نکته مهم این است که در این مجموعه، ساخت مسجد چهارایوانی موجود و مقبره مربوط به اوایل قرن هشتم هجری و چند سال بعد از وفات شیخ عبدالصمد (سال ۶۹۶ه.ق.) است. «در اواخر قرن هفتم شیخ عبدالصمد از مسجد خشتی اولیه به منزله پایگاه تدریس و تشرف به طریقت سهروردیه استفاده کرد… پس از وفات شیخ یکی از مریدان توانگرش (زینالدین ماستری) بر آن شد که آن مکان را به مجموعه مزاری بزرگ تبدیل کند».۱ حضور عارفی بزرگ که عبدالرحمان جامی در کتاب «نفحاتالانس» درباره او چنین فرموده: «عالم بود به علوم ظاهری و باطنی، شیخ عزالدّین محمود کاشی و شیخ کمالالدّین عبدالرزّاق کاشی هر دو مرید وی بودند»۲ در کنار مسجدی شریف متذکر به سنتی خاص در انتخاب موقعیت ساختمان مساجد است؛ مکان مساجد انتخابشده از جانب خداوند و مرتبط با حضور یکی از اولیاءالله است. حضرت صادق(ع) این سنت را چنین بیان فرمودهاند:
ابن ابیعمیر نقل کرده: به امام صادق(ع) گفتم: من اقامه نماز را در مساجد ایشان (دیگر مذاهب و ادیان) مکروه میدارم. فرمودند: چنین مکن، زیرا هیچ مسجدی نیست مگر اینکه به روی قبر پبامبری یا وصی او که به قتل رسیده است ساخته شده باشد و قطرهای از خون او بر آن نقطه از زمین ریخته شده باشد و خداوند دوست میدارد که در آن نماز خوانده شود.۳
دالانی مستقیم جداکننده مسجد در شرق و بقعه و خانقاه در غرب است. نکته مهم در مورد بقعه، کتیبه گچی است که دورتادور جرز در ۲۰ ضلع و در تراز ارتفاعی نقطه شروع مقرنس سقف داخل فضای بقعه کار شده است. در این کتیبه خط ثلث بخشهایی از سه آیه ۱۶۸ تا ۱۷۰ سوره آلعمران نوشته شده است؛ و پس از آن ذکر شده که این بنا را زینالدین برای استاد خویش شیخ عبدالصمد نطنزی اصفهانی برپا کرد:
[…] قُلْ فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِکُمُ الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ (۱۶۸) و لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ (۱۶۹) فَرِحینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ… هذه القبه المشرفه مزار الشیخ الربانی نور المله و الدین عبدالصمد ابن علی الاصفهانی المقیم بنطنز امر ببنائها الصاحب الاعظم زین الدنیا و الدین خلیفه الماستری فی سبع و سبعمائه.
…ای پیغمبر به چنین مردم منافق بگو شما اگر راست میگویید مرگ را از خود دور کنید (۱۶۸) گمان نکنید آنها که در راه خدا شهید شدهاند مردهاند بلکه زنده هستند و در نزد خدا متنعم هستند (۱۶۹) آنان به آنچه خدا نصیبشان کرده شادند…
تلفیق کالبدی و همزمانی ساخت بقعه و مسجد (۱)، روایت حضرت صادق(ع) در خصوص حضور قبر پیامبر یا وصی او در مسجد (۲) و کتابت آیه مذکور در مهمترین کتیبه بقعه که آیهای در وصف حال شهدا و حیات جاری آنها در نزد پرودگار خویش است (۳)، برانگیزاننده این ایده است که شیخ عبدالصمد که پیر و مرشد جماعت سهروردیه بوده، همانند بسیاری شیوخ شیعه توسط ایلخانان مغول به شهادت رسیده است و حضور همین شهید در این مکان نیز زمینهساز تجدید بنای مسجد به هیئت کنونی از مسجد خشتی اولیه بوده است.
شایان ذکر است که در جهت تأیید روایت فوق در مسجد نطنز، خانم شیلا بلر در مورد گنبدخانه مسجد اعتقاد دارد: «قدیمیترین بنای شناختهشده در این محل، کوشکی هشتضلعی بوده است با غلامگردشی با تاریخ ۳۸۹ه.ق.؛ این بنا احتمالاً بنای یادبودی بوده است برای یکی از اولاد پیامبر»۴؛ اما برای این قول سند قوی ارائه نشده است.
آرامش حاصل از حضور در جوار مقبره پیر
فراتر از وصف دلیل مقارنت، همجواری این دو پیر (مسجد و بقعه شیخ شهید) نهتنها آرامش حضور مرید در محضر پیر و مرشد را برای حاضران به همراه دارد، بلکه از شعف پیر در مقام «عند ربی»اش هم بیبهره نمیمانند. بر اساس آیه ۱۷۰ آلعمران که در کتیبه خط ثلث بقعه مکتوب شده شخص مدفون در این مکان شاد است و ادامه آیه که در کتیبه ذکر نشده، به کسانی که هنوز به او ملحق نشدهاند مژده وصل میدهد. آرامش جاری در مسجد و فرح حاصل از اندکی درنگ در ایوانها و حیاط آن حاصل همین نوایِ نهانیِ حضورِ همیشگی شیخ در فضای مجموعه است. هرچند چند قرن از ترک دنیای کالبد شیخ میگذرد، اما مصداقی از «وجودِ حاضرِ غایب»، حضور معنوی شیخ در مجموعهای است که وی در آن مدفوناند. همین حضور معنوی، کلاس درسی است همیشه دایر و برقرار و هرکس – ولو فقط با حضور کالبدی- در مجموعه حاضر شود، بهقدر استحقاق خود از مجلس شیخ بهره میبرد، یکی حظ بصری میبرد و دیگری مژده وصل و هردو به مرتبهای از آرامش دست میبایند. هرگز وجود حاضر غایب شنیدهای من در میان جمع و دلم جای دیگرست ابنای روزگار به صحرا روند و باغ صحرا و باغ زندهدلان کوی دلبرست
توافق یا تعارض مکان و کالبد مسجد
بر اساس روایتی که در بالا ذکر شد، مکان همه مساجد، شریف است و یادگاری است از حضور پیامبر یا وصی او؛ بر همین اساس هم خداوند مردم را به حضور و عبادت در مساجد دعوت میکند؛ اما مداخله انسان معمار در مکان و ایجاد کالبد در دو حد قابل بررسی است:
۱. شکوفا کردن نیروهای بالقوه موجود در مکان در جهت ایجاد آرامش؛
۲. ایجاد اغتشاش فضایی و سرپوش نهادن بر امکانات موجود در مکان.
بنابراین میتوان گفت همه مساجد در مکانت خویش مسجدند، اما در برخی موارد نحوه مداخله انسان در آمادهسازی زمین و ساخت و ساز و جوانب آن – و در کل ایجاد کالبدی که مسجد نیست- در زمین مسجد، نامتناسب با مسجدیت زمینِ آن مسجد است. یا به بیان سادهتر زمین مسجد است، اما کالبد قرارگرفته بر فراز آن نه!
[divider]منبع[/divider]
[button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” ]فصلنامه همشهری معماری [/button]