نویسنده: کریس ویلکینسون[۱]
مترجم: فرشته حسنی/
چرا ترسیم دستی بایستی همواره جزئی مهم از فرآیند طراحی محسوب شود؟
هنگامیکه هنرمندی طرحی از واقعیت میکشد، در حقیقت او چیزی را که میبیند از دیدگاه خود تفسیر میکند؛ بنابراین بیننده موضوع را از زاویهی دید هنرمند درک خواهد کرد. اما هنگامیکه یک معمار طراحی میکند، چیزی را میکشد که در فکرش میگذرد و ترسیمات او بخشی از فرآیند خلاقانهی طراحی محسوب میشود. اثر هنرمند، بهخودیخود مقصد است، درحالیکه اسکیسهای معمار شاید آغازِ خلق بنای باارزشی باشد.
فرآیند خلاقانه معماری پیچیده است و بهسختی میتوان آن را تعریف کرد؛ اما سادهترین شیوهی ارائه ایدهها، ترسیم آنهاست. همانطور که لوکوربوزیه میگوید: «من ترسیم را به سخن گفتن ترجیح میدهم. ترسیم کردن سریعتر است و مجال کمتری بهدروغ گفتن میدهد.»
ازنظر من، فرآیند طراحی بامطالعهی برنامهی فیزیکی و تحلیل سیاق[۲] سایت شروع میشود. پسازآن تعدادی اسکیس به هدف بررسی ایدههایی که میجوشند، میزنم. این ترسیمات اولیه ممکن است به نتیجهای ختم شود، یا تنها مولد فرآیند فکریای برای تبادلنظر با دیگر اعضای گروه طراحی باشد.
البته این ترسیمات تنها بخشی از فرآیند را تشکیل میدهند که شامل مدلسازی پارامتریک و فرمیابی[۳] بهعنوان جزئی مهم از طراحی میشود. نگرانی من ازاینروست که بسیاری از معماران مرحله ترسیم را نادیده گرفته و بهسرعت افکار اولیه خود را به سمت الگوهای باورپذیر و فریبنده سوق میدهند.
البته این رویکرد خطراتی را نیز به همراه دارد. بهعنوانمثال ممکن است طراحیها پیش از آنکه بهدرستی بازبینی شوند، تمامشده به نظر برسند. بازگشت و بازبینی طرح همواره دشوار است و نیز امکان دارد کارفرما باور داشته باشد که همهچیز بهدرستی پیش میرود، درحالیکه چنین نیست. یک اسکیس دستآزاد اغلب میتواند هدف و ایده طراحی را بیان کند درحالیکه همچنان زمینه را برای توسعه و بهبود طرح باز میگذارد.
من همچنین معتقدم که ترسیم کردن میتواند به ایده پردازی کمک کند. اگرچه یک کاغذ سفید ممکن است ترسناک به نظر برسد، اما بهتر است با ترسیم آنچه میدانید، شروع کنید و اجازه دهید ایدهها جاری شوند، که پیش از مراحل بعدی باید بهخوبی تجزیهوتحلیل شوند.
تفاوتی نمیکند که استخدامشده یا در مسابقه شرکت کرده باشند، امروزه معماران تحتفشار فزایندهای هستند تا راهحلهایی سریع و مطمئن پیدا کنند لذا باید بتوان بر فرایندی مطمئن تکیه کرد. استفاده از گزینههای مختلف معمول است، اما بهطورقطع ایدهپردازی از طریق اسکیسهای اولیه پیش از تصمیمگیری در مورد چگونگی پیشرفت کار، بسیار مؤثرتر است.
چهار پروژه از شرکت ویلکینسون ایر[۴] در نمایشگاه “تفکر از طریق ترسیم[۵]” به نمایش گذاشتهشده است. این نمایشگاه بر فرآیند طراحی از اسکیسهای اولیه تا ترسیمات اتوکدی، سیجیآی، نقشههای اجرایی و عکسهای مرحله ساخت تمرکز میکند. نمایشگاه، در ادامه نمایشگاه سال گذشته در رویال آکادمی لندن، با همان نام قبلی هماکنون در مدرسهی انگلیسیِ رم برپاشده است. با تمرکز بر روی تنها چهار پروژه این امکان فراهمشده است که چگونگی تأثیر اسکیس را بر طراحی و درنهایت فرم اجرایی بهخوبی به تصویر کشید.
من این دغدغه را دارم که امروزه معماران کمتری از ترسیمات دستآزاد بهعنوان بخشی از فرآیند طراحی استفاده و بیشازپیش بر ترسیمات کامپیوتری تکیه میکنند. برای من و برای معماران پیش از من، ترسیم دستآزاد جز جداییناپذیر از زندگی بوده است. معتقدم که چیزی در تعامل چشم، مغز و دست وجود دارد که محرک ایدههاست، همانطوری که مسئول انتقال آنهاست. میتوان گفت که اگرچه ترسیمات کامپیوتری، طرح را با دقتی عالی ارائه میدهد، اما یک اسکیس دستآزاد میتواند احساسات و افکار پشت طرح را بهگونهای بسیار موفقتر بیان کند. امیدوارم که ترسیم دستی همواره بهعنوان جزئی از فرآیند طراحی باقی بماند.
[divider]منبع[/divider]
[button color=”black” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”https://www.architectural-review.com/archive/thinking-through-drawing/10012765.article?blocktitle=Drawing-BSR&contentID=18035″]AR[/button]
[divider]پینوشتها[/divider]
[۱] Chris Wilkinson
[۲] Context
[۳] فرمیابی (Form-finding) در برابر فرمسازی (Form-making) تعریف میشود. فرمیابی بهطور خیلی کلی یعنی فرایند کشف و ویرایش فُرم (فرم از آنالیز به دست میآید)، درحالیکه فرمسازی یعنی فرایند الهام و اصلاح (فرم بر آنالیز برنامه و محدودیتهای طراحی، تقدم دارد). م.
[۴] Wilkinson Eyre
[۵] Thinking through Drawing
[۶] Sir James Dyson
[۷] English Electric Lightning
[۸] Creative workforce