از ایران‌شهر تا بازار آزاد؛ نقدی بر برنامه‌های تخیلی عباس آخوندی – بخش اول

غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید

کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد

[divider]پیشگفتار[/divider]

در ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۴، همایشی تحت عنوان «چالش‌های توسعه شهری در اندیشه ایرانشهر» در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. در این همایش آخوندی وزیر راه و شهرسازی سخنانی را در مورد چالش‌های پیش‌رو شهرها ایراد نمود. اکنون پس از گذشت زمانی نزدیک به یک سال از این سخنرانی وضعیت شهرهای ما چگونه است؟ در ادامه تلاش شده است تا از زوایای مختلف به نقد و بررسی سخنان ایشان پرداخته و تناقضات بسیاری که در این سخنان وجود دارد شرح داده شود.

[divider]آیا ابن‌سینا از طرف‌داران بازار آزاد است؟[/divider]

آخوندی در ابتدا به ارائه‌ی لیستی از معضلات و مشکلات شهرهای ایران می‌پردازد و سپس طیف وسیعی از مفاهیم، ایده‌ها، نظریات و آرا متفکران را بیان می‌کند؛ ایده‌هایی که ایشان تنها به ارائه فهرستی از اسامی و عناوین آنها اکتفا کرده‌اند. با استناد به آراء پولانی عامل اصلی مشکلات موجود را «ازجاکندگی اجتماعی، هویتی، تاریخی و فرهنگی» می‌داند. به علاوه، کالایی‌سازی شهر و فرهنگ را عاملی دیگر در پیدایش معضلات شهرها معرفی می‌کند. در ادامه اشاره می‌کند که غیاب مفهوم «ایران‌شهر» از برنامه‌های شهری ریشه و بنیان تمامی این مشکلات است و بازگشت به مفهوم «مرشد کامل»، و اندیشه ابن‌سینا و سهروردی را یکی از چاره‌های این مشکل می‌داند. سپس به نقد اندیشه‌های لیبرالی و سوسیالیستی می‌پردازد و می‌گوید که اساساً تمام مشکلات شهرهای ما از ورود همین اندیشه‌ها به فضای فکری شهرسازان و معماران ناشی شده است. اما تمام اندیشه‌های غربی به زعم ایشان خطرناک نیست و نباید همه‌ی آن‌ها را کنار گذاشت، بلکه باید به صورت گزینشی آغوش شهرها را به روی اندیشه‌ی «بازار آزاد» گشود. وی در ادامه بحث خود می‌گوید: «وقتی برای جوانان ایرانی از بازار آزاد بحث می‌شود آنچه در ذهنشان شکل می‌گیرد یک نوع بی‌قانونی، لاقیدی و عدم تعهد به همه چیز است در حالی که اصل نظام سرمایه‌داری هم در دل خود چنین چیزی ندارد اما مفهوم امتناع در ایران به حدی رسیده که با ذات لیبرالیسم هم در تعارض است.»

سؤال اصلی اینجا است که ایشان چگونه «کارل پولانی و ازجاکندگی اجتماعی»، «نقد کالایی‌سازی»، اندیشه «ابن‌سینا»، «سهروردی»، «نقد لیبرالیسم و سوسیالیسم» و مفهوم آغشته به قدرت «مرشد کامل» از دوره‌ی صفوی را یک‌کاسه می‌کند و در نهایت نتیجه می‌گیرد که باید به سمت «بازار آزاد»، «داد ستد با جهان» و «تجارت جهانی» پیش برویم؟ البته ایشان به جز مفهوم «ازجاکندگی اجتماعی» توضیح دقیقی درباره هیچ یک از مفاهیم دیگر ارائه نمی‌دهد، و تنها به ارائه عناوین اکتفا می‌کند و توضیح نمی‌دهد که چگونه و بر چه اساسی ما می‌توانیم این طیف گسترده و متعارض از اندیشه‌ها، ایده‌ها و نظریه‌پردازان را یکی کنیم و در حل چالش‌های پیش روی شهرها به کار بندیم. به عنوان نمونه برای ما روشن نیست که چگونه می‌توان از اندیشه ابن سینا و سهروردی به بازار آزاد رسید?

 اما بهتر است به پولانی رجوع کنیم. پولانی از اندیشمندانی است که بسیاری از مفاهیم خود را در نقد بازار آزاد صورت‌بندی کرده است. پولانی مفهوم «فک شدگی» (Disembeddedness) را برای توضیح فرآیندی استفاده کرده است که در آن نهاد اقتصاد در نظام «اقتصاد بازار» از سایر حوزه‌های جامعه جدا می‌شود و در مقابل مفهوم «حک شدگی» (Embeddednes) را به کار می‌برد و عقیده دارد که ورود نظام‌های اقتصادی بازار به جوامع گوناگون سبب شده که مناسبات اجتماعی و فرهنگی تحت تأثیر «خودگردانی بازار» قرار گیرند و روابط اجتماعی به روابط بازاری و کالایی شده تبدیل شوند. بنابراین مشخص نیست که دکتر آخوندی برای اثبات صلاحیت «بازار آزاد» چرا به سراغ اندیشمندی رفته است که بخش عمده نظریاتش در نقد نظام‌های بازار است.

چه با هراس ما و چه با آغوشی باز، بی تردید «بازار آزاد» در یک دهه گذشته اصلی‌ترین ساز و کار سامان‌دهنده به شهرهای ما بوده است. در حقیقت با ورود منطق بازار آزاد به مدیریت شهری کشور، عرصه‌های گوناگون زیستی و شهری کشور به آزادترین شکل ممکن خلق و خوی بازار را به خود گرفته است. با توجه به این واقعیت آنچه از صحبت‌های ایشان می‌توان فهمید تنها یک نکته است: تلاش برای انکار پیامدهای اجتماعی و فرهنگی که اساساً ملازم اقتصاد نئولیبرالی است. کالایی‌سازی فرهنگ و شهر و یکسان‌سازی جوامع در پی شکل‌گیری بازارهای جهانی از جمله مهم‌ترین این تبعات هستند.

علاوه بر این، دکتر آخوندی به جای بررسی چالش‌های پیش روی شهرها به ارائه مفاهیمی انتزاعی و نامشخص مانند «مرشد کامل»، «ایران‌شهر» و … می‌پردازد؛ مفاهیمی که نه تنها قابلیت تبدیل شدن به طرح‌های اجرایی را ندارند بلکه توجه اندیشمندان و فعالان این حوزه را از پرداختن به واقعی‌ترین چالش‌های اقتصادی و اجتماعی شهرها منحرف می‌کند. به عنوان نمونه، ایشان به مخاطب هیچ توضیحی نمی‌دهد که چگونه و بر اساس چه مکانیزمی معضلاتی که فهرست‌وار در ابتدای صحبتشان به آن‌ها اشاره شد تولید و بازتولید شده‌اند. در صحبت‌های ایشان احیاء مفهومی چون «ایران‌شهر» و یا «مرشد کامل» کلید حل مشکلات است. از این‌رو است که پرداختن به مکانیزم‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که به گسترش فقر و نابرابری در شهرها دامن زده‌اند، در صحبت‌های ایشان هیچ جایی ندارد.

 

مطلبی دیگر
اعلام برندگان مسابقات مسکن سازیِ «سوریه پس از جنگ»