ولتر هر روز به کافه پروکوپ پاریس میرفت تا روزی چهل فنجان قهوه بنوشد. نه تنها او، که دیدرو و دالامبر و روسو، این فیلوزوفهای عصر روشنگری، به این کافه سرمیزدند. کافه پروکوپ ملغمهای جذاب از اقشار مختلف پاریسی بود؛ نمادی از دموکراسی نوید دادهشدهی انقلابی که صدسال بعد از آن قرار بود فرانسه را تکان دهد. سنت کافهنشینی اندکاندک تمام پاریس، و بعدها جهان را در بر گرفت و به خاورمیانه و ایران استبدادزدهی رضاشاهی نیز رسید. کافهها انگار مفری بودند برای گریز از مناسبات رایج، پناهگاهی در برابر هجوم بیامان نظم قلدر حاکم؛ فضایی برای نشستن، گفتن و شنفتن از ادبیات و سینما و شعر و موسیقی؛ و طرحریزی برای اثرگذاری اجتماعی و سیاسی. اگر این کافهها چنان بودند، کافههای امروز تهران چه روزگاری را از سر میگذرانند؟
ادامه متن