«در جهان پیشامدرن قلعه و قصر و دیگر ساختمانهای عظیم، به همان اندازهی دین و قانون و اقتصاد از اجزای اصلی ساختار سیاسی بودند. در جهان مدرن، معماری و سیاست سیستم کارکردیِ جدایی دارند.»
نظریات پاتریک شوماخر، نویسنده و همکار اسبق زها حدید، چه زمانی که دفاعیهای از سرمایهداری ارائه میداد و چه زمانی که پارامتریسیسم را به عنوان خوانشی از معماری قرن بیستویکم معرفی میکرد، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. در این متن جک سلف، معماری، سیاست و پارامتریسیسم را در اندیشهی شوماخر بررسی میکند ادامه متن
عنوان این نوشته کاملاً واضح است. با اینکه همهی کارهای ما در استودیوی نوآوری اُ.اِن.اِل ، و کرسی هایپربادی من در دانشگاه فنی دِلفت اساساً پارامتریک است، من هیچ علاقهای به پارامتریسیسم ندارم. طراحی پارامتریک قطعاً یک سبک نیست و به هیچ عنوان نیز نباید به عنوان یک سبک به آن نگاه شود. طراحی پارامتریک یعنی مدلکردن رابطههایی پیوسته بین اجزایی که یک کشتی یا ساختمان از آن ساخته شده است. ادامه متن
معماران آینده به زمانهی ما، بهخاطر گیجی، سادهلوحی، و ناتوانیمان در قضاوت نقادانه، متحیرانه نگاه خواهند کرد. این بهخصوص در ارتباط با بوالهوسیای که بهعنوان آیکون و پارامتریسیسم (پارامتریکگرایی) جا زدهایم، مانند کارهای فرانک گری و زاها حدید، صدق میکند. ادامه متن
نویسنده: تام ویلکینسون/ نویسندهی کتاب آجرها و ملاتها مترجم: محمد نورانی/ معمار تصویر شاخص اول: فلورانسِ غرقشده، فتومونتاژی از گروه سوپر استودیو،... ادامه متن