جستار حاضر میکوشد با کنکاش در کارهای مارکس مقدمات مفهومی آنچه را میتواند در حُکم «نظریهای مارکسی در باب شهر» باشد، صورتبندی کند و رئوس چنین نظریهای را به دست دهد. ادامه متن
لوکاچ
دههی ۱۹۷۰ آغازگر عصر جدیدی در مباحثات فضای شهری بود. اگرچه پروژهی نظریهپردازی و پژوهش تجربی از آغازین نوشتههای آن دهه تاکنون پیشرفت قابل ملاحظهای داشته، اما درونمایههایی که آن زمان شکل گرفتند هنوز هم باقی هستند. اقتصاد سیاسی، پساساختارگرایی و پوپولیسم شهری اگر چه در نکوهش سلطهی سرمایهداری اشتراک دارند، اما فهم هریک از آنها از روابط فضایی و محیطِ ساختهشده به گونهای است که چشمانداز هر یک از آنها از شهرِ به لحاظ اجتماعیْ عادلانه و استراتژیهای پیشنهادیشان برای نیل به تحول اجتماعی متفاوت است.ادامه متن