اگر من، با همین حال و هوا و روحیهای که دارم، یک شهروند مهاجرنشین در فرانسه بودم و احیانا میخواستم فیلمی مستند درباره فیلم «مستأجر» (رومن پولانسکی، 1976) بسازم، حتما بخشی از فیلمم را به ساختمانی که لوکیشن این فیلم بود اختصاص میدادم. فیلم آقای پولانسکی سیوهفت سال پیش ساخته شده و آن ساختمان که الان باید حدود صد سال قدمت داشته باشد، سرحال و قبراق پابرجاست. ولی اگر همین الان به عنوان یک مهاجرنشین تهرانی بخواهم فیلمی درباره لوکیشن فیلم آخرم («مینور/ ماژور»، 1388) که خانهای قدیمی در خیابان اردیبهشت بود (خانه اردیبهشت) بسازم، امکانش نیست. چون که خانه اردیبهشت دود شده رفته هوا و احتمالا قرار است بهجایش یک پاساژ و یا یک ساختمان چندطبقه زشت بسازند. البته مخالف پاساژ نیستم و اتفاقا خیلی هم به مقوله پاساژگردی علاقه دارم، ولی تجربه زندگی در این مگاسیتی سوررئال مرا بدبین بارآورده.ادامه متن
قدیمیترین
سینما و شهر
تصور اینکه سینما در خلاء شکل بگیرد، دشوار است. بدون وجود صحنه برای خلق فضایی که فیلم روایت میکند، نمیتوانیم از واقعیت بهه دنیای فیلمی که در آن غرق هستیم، سفر کنیم. سینما به عنوان معماری. عنوانی برای تعامل میان سینما و معماری. معماری ذاتی بیان سینمایی و ماهیت سینمایی تجربه معمارانه، دیالوگی پیچیده و اغلب اوقات چندمنظوره بین این دو رشته است. ادامه متن
No More Content