گونَر بیرکِرتز (Gunnar Birkerts) معمار برجستهی امریکایی دیروز در سن ۹۲ سالگی در دترویت ( Detroit) و درجوار خانوادهی خود درگذشت. بیرکرتز در سال ۱۹۲۵ در ریگا (لاتویا) متولد شد و تحصیلات آکادمیک خود را در دانشگاه اشتوتگارت آلمان در رشتهی معماری و با درجهی ممتاز به پایان رساند. پس از پایان تحصیلات، در سال ۱۹۴۹ و در زمان جنگ جهانی دوم به امریکا مهاجرت کرد. از میان آثار او میتوان به موزه هنر معاصر کانزاس، کلیسای جامع کالواری بابتیست در دترویت، موزه شیشه کورنینگ، مدرسه و کالج سراسری کولومبوس و کتابخانه ملی لتونی اشاره کرد. ادامه متن
نویسنده: دایان سوجیچ |مدیر موزه طراحی لندن و استاد دانشگاه کینگزتون مترجم: فریبا شفیعی سوجیچ که اکنون مدیر موزه طراحی لندن... ادامه متن
نویسنده: محمدرضا دهقانی| کارشناس ارشد معماری آیزنمن، طراح، نظریه پرداز و استاد معماری، متولد ۱۱ آگوست سال ۱۹۳۲ در نیویورک، بزرگترین... ادامه متن
بنی لام، عکاس، شرایط خفهکنندهی زندگی در آپارتمانهای تقسیمشدهی هنگکنگ را عکاسی کرده و زندگی این اجتماعات پنهان را به... ادامه متن
مترجم: محدثه عقبایی آلن پاورز، عضو افتخاری RIBA، از ده گوهر گمنام معماری در قالب تصاویر تقدیرکرده است: از یک... ادامه متن
سانتیاگو کالاتراوا (متولد ۲۸جولای ۱۹۵۱) یکی از معروفترین و بحث برانگیزترین معماران معاصر است که برای ساختمایهای مجسمه گونهی نئوفوتورستی و جسورانهاش و همچنین طراحی بیش از ۵۰ پل در سرتاسر دنیا شناخته شدهاست. کالاتراوا هم در غالب معمار و هم مهندس سازه آموزش دیده است و در جریان زندگی حرفهای خود برای طراحیهایی ستایش شده است که هم قوانین فیزیکی را به چالش میکشد و هم نوعی حس جنبش را به درون عناصر ساکن میدهد. ادامه متن
نویسنده: محمد کیانی منش مروری بر چهار خانه پیتر ایزنمن هرکدام از آثار آیزنمن، ویژگی معمارانه منحصر به فردی دارند؛ انگار... ادامه متن
نویسنده: مهدی معیت |دکتری معماری دانشگاه بولونیا ماهیتی شهر معاصر و روند فزاینده فراگمنتیزه (قطعه قطعه) شدن ساختار فیزیکی شهر،... ادامه متن
پیتر آیزنمن را میتوان از برترین نامها در محافل معماری دنیا دانست. تاثیرگذاری او بر جریان معماری معاصر انکار ناپذیر است؛ اما شناخت ما از این معمار هنجار شکن چیست؟ آیزنمی که چهرهای پرهیاهو و جنجالی در معماری محسوب میشود، او دورههای ذهنی مختلفی را طی کرده و برای فهم آنها باید در جستجوی روابط او با اندیشههای فلسفی گشت که در هر دوره با آن مانوس بودهاست. ادامه متن
چون دارید این را میخوانید پس احتمالا علاقهای به معماری دارید، و احتمالا از آن ساختمانهای دهههای ۷۰، ۸۰، و اوایل ۹۰ میلادی که معمولا بهشان «پستمدرن» گفته میشود، زیاد خوشتان نمیآید. معماری این ساختمانها اصولا بر اساس یک سری ایدهای شکل میگیرند که وقتی معماری «مدرن» دههی ۷۰ نتوانست خود را دوباره تازه کند، مهم شدند. طراحهای آنها اغلب شاملِ تکه تکه شدن، تحریک کردن، کنایه و ارجاعاتِ معوج از سبکهای تاریخی هستند. ب ادامه متن
اگر بالا و پایین شهر یکی شود، و اگر فقیر و پولدار، متخصص و کارگر و خیلی متضادهای دیگر مجبور شوند در یک جا خانه بسازند و کنار هم زندگی کنند چه پیش خواهد آمد؟ طرحی که گروه معماری فرانسوی برای مسابقهی شهرداری پاریس ارائه کرده، کنایهای جالب را در قالبی طراحانه بیان کرده است. آنها خانههای پاریس را به چند تیپ مشخص تقسیم کرده و همه را در مجتمعی یکپارچه گرد هم آوردهاند. سقفهای شیروانی و صاف، نماهای پرکار و ساده، ساختمانهای چند طبقه و کوتاه و کلی پارادوکس دیگر در یک حجم عجیب جا گرفتهاند. اگرچه معمارها سعی کردهاند با همباد کردن سطوح و استفاده از گیاهان کمی این مجتمع را منسجمتر جلوه دهند، اما کماکان حرف اصلی این کار را تفاوتهای فاحش و طنزآمیز آن میزنند. ادامه متن
«افسوس من نمیتواند چارهساز تمام دگرگونیهایی باشد که ساختوساز این شهر را در برگرفته است، بله من خیلی به معماری ژاپن حسودیام میشود، در آنجا معماری سنتی را در چارچوب یافتههای جدید اجرا میکنند.» ما نمیخواهیم برگردیم به دو هزار سال پیش و آن تمدن را زنده کنیم، بله! باید با تمدن روز پیش برویم اما با تکیهبر عادات و فرهنگ خودمان، من میتوانم مثل یک خارجی زندگی و رفتار کنم؟ هیچوقت! ساختوساز و گسترش و… این شهر نیاز به ضوابط علمی و قانونمند دارد. ادامه متن