به چه دلیل در دانشگاه تحصیل میکنیم؟ بسیاری بدون پرسیدن این سؤال از خود وارد دانشگاه میشوند، یا پاسخهایی سرسری میدهند که تنها نقابی است بر بر این باور عمومی که «باید درس خواند!». خوشبخت کسی که حداقل رشتهٔ مورد علاقهٔ خود را برگزیند. احتمالاً قرار بوده دانشگاه محل تلاقی «اندیشه» و «تولید» باشد؛ تا مبنای فکری، فلسفی یا تکنیکیِ تولید، تأمین شود. حداقل منطق اقتصادی امروز چنین حکم میکند! ادامه متن
پیوسته۵ دی ۱۳۹۵
مقالات104
اگر معماری را نه به عنوان یک پدیده، بلکه در سطح عملی انسانی بررسی کنیم، قادر خواهیم بود که عمل معمارانه را، همچون دیگر اعمال انسانی، در محک صواب و خطا از منظر رضایت خالق قرار دهیم. آیا بر این عمل، حسن فعلی و حسن فاعلی توأمان مترتب است؟ خلوص در چنین عملی که پدیداری عام دارد، تنها در مرتبه قلب و از سوی خداوند قابل دریافت است و یا به مخاطبان عمل نیز منتقل خواهد شد؟ اثر تکوینی فعلی مؤمنانه و یا از روی هوای نفس، آیا خود را در رویکردهای عملی و نظری نیز آشکار خواهد کرد؟ معماران در طول تاریخ اسلام با دستورهايي که از نصوص دینی به آنها رسیده چگونه برخورد کردهاند؟ موضع دین نسبت به عمل معمارانه، در غایت این عمل که خلق فضایی است چه بوده است؟ اگر معماری را در موضوعی چون مسجد، بیش از جنبههای سازهای و عملکردی، سویهای روانشناسی و ادراکمدار بپنداریم، منظر ادراکی فضای عبادی، چه نسبتی با عمل معمارانه برقرار میکند؟
ادامه متن
وضعیت مساجد یکی از شاخصهایی است که ناخواسته سبب قضاوت ما نسبت به دورههای تمدنی پیشین در سرزمینهای اسلامی است. دولتهای عثمانی، صفوی، گورکانی، فاطمی و جز آن در سرزمینهای خود مساجدی را برپا میداشتهاند که در قیاس میان آنها حقانیت خود را نسبت به ادعای دولت اسلامی بودن به اثبات میرساندهاند. زمینه این رفتار اما ریشه در جایگاه مسجدالنبی در تمدن پی افکنده شده از سوی پیامبر خاتم(ص) دارد. گویا مسجد همواره شاهدی صادق بر مدعای حکومتها پیرامون اسلام بوده است. در این یادداشت نویسنده، مسجد را نه در مقام شاهد، بلکه در مقام عامل تمدنی بررسی میکند.ادامه متن
سنت مجموعهسازی و قرارگیری مسجد جامع در کنار مقبره علما و بزرگان مذهبی (اولیاءالله) علاوه بر همه دلایل ساختاری و کالبدی معمارانه و شهرسازانه خود، دارای دلایل باطنی و معنایی خاصی است که ریشهای عمیق دارد در برخی روایات اسلامی و اعتقادات خاص معماران و مردم در نحوه تعامل انسان با روح حاکم بر مکان و اثر جاری انسانهایی که روزگاری در مکانی حضور داشتهاند - و امروز دیگر حضور کالبدی در آن مکان ندارند. مجموعه مسجد جامع و مقبره و خانقاه شیخ عبدالصمد نطنزی، یکی از مهمترین نمونههای قرارگیری مقبره یک «پیر» در جامعه انسانی در کنار یک «پیر» در جامعه کالبدی معماری (مسجد جامع) است.ادامه متن
مسجد ولیعصر (عج)، چالش برانگیز است و درک حقیقت از پس پردههای غبار سخت ناممکن. مروری بر ادبیات شکلگرفته حول این پروژه نشان میدهد که نظرات موافق و یا عمدتاً مخالف چنان فضا را رادیکال کردهاند که مؤلفان این طرح، همواره موضعی واکنشی اختیار کردهاند و شاید پیش از این گفتوگو از این باب که آشکارکننده خویشیهای این مسجد با صبغه اسلامی و ایرانی ماست، چندان سخنی از این جنس روا نداشتهاند. از این نظر با اینکه این پرونده، به نسبت پروندهای رادیکال و جهتمند است، سعی شده است تا این گفتوگو بیشتر بابی برای شنیدن باشد و نه وسیلهای برای شماتت. اندیشیدن در باب این اثر و موضعی که در برابر آن اتخاذ میکنیم سهم بزرگی در انتخاب مسیری دارد که خواهیم پیمود. آیا جریانی که مسجد ولیعصر(عج) پیشنهاد میکند، سرنوشت معماری اسلامی ما خاصه در طراحی مسجد است؟ادامه متن
مصاحبه کننده: حسین فلاح|پژوهشگر دکتری معماری دانشگاه تربیت مدرس مهندس عبدالحمید نقرهکار برگزیده به عنوان «نظریهپرداز برجسته» در ششمین جشنواره... ادامه متن
معماری در مقیاس بزرگ، حضور انسانی با نگاهی چند وجهی را میطلبد. انسانی که در شناخت ماهیت فضا، مصالح، تکنولوژی و از همه مهمتر جامعه و محیط پیرامون توانا باشد و در نهایت بحثهای مدیریتی نیز به این مجموعه شناخت، اضافه میشود. معماری که بیش از چهار دهه در این حرفه تجربه کسب کرده بود و حال چند ماهی است که در میان ما نیست. مهندس بهروز احمدی از آن دسته معمارانی بود که با نگاهی واقع بینانه در زندگی معمارانه خود، در میان چنین مقولههایی به خوبی و با توانایی قدم برای ساختن، برمیداشت.ادامه متن
بارها و بارها شنیدهایم که در هنگام ظهور حضرت قائم (عج) این سخن میان شیعیان شایع میشود که گویی ایشان دین جدیدی را با خود آورده است. چنین تلنگری همیشه ما را به این حیرت وا میدارد که مگر میان مسلمانی ما و آنچه در نزد امام معصوم است، چه فاصله معناداری میتواند وجود داشته باشد. نگاهی به آیات و احادیثی تا این حد صریح و واضح و اختلاف آن با آنچه در نزد ما به عنوان معماری مسجد رایج است و مقدس شمرده میشود، میتواند آشکارکننده بخشی از آن اختلاف پنهان باشد. برای نگارندگان این پرونده نیز که دانش آموختگان معماری و دلبستگان هنر این سرزمیناند، زیر سوال رفتن آثار فاخر معماری ایران در منظر نصوص دینی امری خوشایند نیست، اما جز آگاهی در انتظار ما نیست.
ادامه متن
مروری بر ادبیات گردآمده امروزین حول موضوع معماری اسلامی و خاصه مسجد آشکار میکند که در بسیاری از موارد برای بررسی جوانب گوناگون امر، به رویکردهای فلسفی رجوع شده است. با این حال رجوع به فلسفه معمولا نه به عنوان یک چهارچوب زاینده محتوا، بلکه به عنوان ساختاری تبیینی و تئولوژیک، صرفا در جهت تأیید منویات نگارندگان و تثبیت مواضعی است که در بسیاری از موارد، آغشته به تجربه عملی آنها نیز بوده است. چنین وضعیت غیرقابل اطمینانی سبب شده رویکردهای فلسفی به معماری اسلامی، سویهای عملی و قابل استناد برای طراحان در پی نداشته باشد. ابهامزدایی از کارکردهای فلسفه در مطالعه معماری اسلامی سبب شد از دکتر مرضیه پیراوی ونک بخواهیم در شمایل یک درسگفتار به نقد ادبیات موجود بپردازد. ادامه متن
در مناقشه مسجد، آنکه همیشه غایب است و یا از او به مثابه موجودی مجرد و بیپیشینه یاد میشود، مخاطب است. مخاطب که در منظر هر نظریهپردازی و در دست هر طراحی، همچون خمیره گل، به شکل دلخواه تعبیر میشود و به تقریب هرگز آراي او و باورهای او مورد بررسی قرار نگرفته است. بررسی جایگاه مخاطب به عنوان غایت اثرگذاری فضای کالبدی مسجد، ضرورتی است که میتواند مبین کارایی و روایی رویکردهای نظری و عملی به مقوله مسجد باشد. این مقاله به بررسی نسبت دو جریان غالب (بدون در نظرگرفتن خردهجریانات) و نسبت آنها با مخاطب مسجد میپردازد.
ادامه متن
هوشنگ سیحون متعلق به سومین نسل معماران تحصیل کرده ایرانی است که پس از تحصیل در اولین دوره دانشکده هنرهای... ادامه متن
[cbtabs][cbtab title=”پیشگفتار”] امروزه مهندسی فراکتال و تئوری های پایه و مرتبط با آن نظیر نظریه های آشوب، پیچیدگی، نظم و... ادامه متن