مترجم: امیر مصباحی
الگوی اقتصاد سیاسی در نظر دارد که روابطِ قدرت را در و میان نهادهای مختلف آشکار سازد. این الگو جنبههای اقتصادیِ حکومت را مطالعه کرده و رابطه بین تأثیر اقداماتِ سیاسی از قبیل سیاستها و برنامههای اجرائی را بر اقتصاد و نظریه اقتصاد محض-که هدفش مطالعهِ روابطِ متقابل بین عواملِ مختلفِ اقتصادی است- تحلیل میکند.
نظریه اقتصاد را میتوان بهمثابه ۲ گونه نظریه مطالعه کرد:
۱. نظریه اثباتی: اثباتی در رابطه با نظام سرمایهداری. نظریه اثباتی به تحلیلِ مطلوبیتِ تأثیرات فعالیتهای مختلفِ اقتصادی نمیپردازد؛ این نظریه را میتوان به ۲ بخش تقسیمبندی کرد:
الف: نظریه قیمت که به تحلیلِ رفتارهایِ افراد یا گروهها برای نمونه مصرفکنندگان، تولیدکنندگان و نیز
پدیدههایی از قبیل قیمتگذاری، فراورده، توزیع و غیره میپردازد.
ب: نظریه درآمد ملی که دربارهِ درآمد ملی و اشتغالِ کل کشور است. برای نمونه نظریاتِ مربوط به چگونگی تولیدِ درآمد ملی.
۲. نظریه رفاه: این نظریه دراینباره است که ثروت چگونه در جامعه توزیعشده است.
[divider]اهمیتِ الگویِ اقتصاد سیاسی در برنامهریزی شهری[/divider]
الگوی اقتصاد سیاسی اهمیتِ فراوانی در رشته برنامهریزی شهری دارد. دیدگاههای نویسندگان و پژوهشگرانِ گوناگون در زیر گردآوریشده است:
۱. در الگوی اقتصاد سیاسی، بنا بر دیدگاه هاروی، مهمترین کارکردِ محیط مصنوع، تسهیلِ [فرآیندِ] تولید، گردش، مصرف و مبادله است. محیط مصنوع [در اینجا] به مسکن، معابر، شبکههای ارتباطی و غیره اشاره دارد و نقشِ برنامهریز هم این است که از حفظ و مدیریتِ درست این فعالیتها اطمینان حاصل نماید.
۲. جامعه بیشترین اهمیت را به آن فعالیتهایی میدهد که توانائیِ بازتولیدِ خود را داشته باشند.
- جامعه [کنونی] بر پایه یک نظام سرمایهداری بناشده که روابط اجتماعی در آن بر پایه مبادله در بازار و مالکیت خصوصی، به ۲ روش بازتولید میشوند: پایداری و ماندگاری. روابط اجتماعی [در اینجا] به روابط بین دولت، نیروی کار و سرمایه اشاره دارد.
- [در این جامعه] به شهر بهمثابه یک کارگاهِ تمدنِ صنعتی نگریسته شده که مرکز کنترلِ اقتصاد، زندگیِ اجتماعی-فرهنگی و سیاسی و افزون بر این مرکزِ مبادله، ارتباطات و یک زندگی خوب است.
۳. دولت با ثبات بخشیدن به اقتصادِ از جهات دیگر نابهنجار و نظام اجتماعی، نقشِ مدیرِ بحران را ایفا میکند.
- دولت همچنین با سرکوب، یکپارچهسازی یا تعاونی جلوی کشمکش درونی و فرقهگرائی را گرفته و در تلاش است تا شرایطی را برای انباشتِ بیدغدغه ثروت بیافریند.
بهمانند الگوی اقتصاد سیاسی، سرمایه هم میتواند به محصول، پول و غیره تقسیمبندی شده و نیروی کار را هم میتوان بر پایه نرخِ دست مزدش تفکیک کرد. طبقات مختلفِ جامعه، محیط مصنوع را بهگونهای متفاوت مینگرند.
- نیروی کار محیط مصنوع را بهمثابه وسیله مصرف و نیز برای بازتولید و گسترش خود مینگرد.
- مزدبگیران، در هر سطحی از شرایط زندگی، به هزینهها و نحوه استقرارِ فضائیِ (دسترسیِ) امکاناتِ محیطِ مصنوع از قبیل مسکن، بهداشت، آموزش و امکانات تفریحی جهت بقا و بازتولید خود بسیار حساساند.
- سرمایه به زیرساختی که بهصورت جمعی فراهم و مصرفشده، بهمثابه وسیله افزایشِ فعالیتهای تولیدی، گردشی و مبادلهای مینگرد.
- ایجاد محیط مصنوع بهخودیخود، بازار را برای تولیدکنندگان گسترش میدهد [چراکه] آنها فرصتی برای فروش کالاهای خود از قبیل فولاد و خدماتی نظیر [خدماتِ] اداری و قانونی به دست میاورند؛ ازاینرو تقاضا برای افزایشِ تولیدِ خود سرمایهداران بیشتر میشود.
سرمایه عمرانی با افزودنِ عناصری نوین به محیط مصنوع که باید آنها را با بررسیِ ساختارهای فنی، بومشناختی و سیاسیِ ذینفوذان عمرانی معرفی کرد، به دنبال بازگشت سرمایه خود است.
- ملاکان بهواسطه مالکیت زمین و دارائی خود و با بهرهگیری از این منابعْ رانت استخراج میکنند.
- محیط مصنوع در بعضی موارد ممکن است به محل سرریز سرمایه پولی مازاد بدل شود که این امر میتواند به دورههای متناوبِ تولید بیشازحد منتج شده و به سقوط ارزش داراییهایی که در محیط مصنوع قرار دارد بیانجامد.
منبع: [button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”nofollow” openin=”samewindow” url=”https://planningtank.com/planning-theory/political-economy-model-in-urban-planning”]planningtank[/button]