نویسنده: نلسون والدس | استاد دانشگاه نیومکزیکو
مترجم: محمدصادق یوسفزاده | دبیر سرویس«آمایش سرزمین»
[divider]مقدمه مترجم[/divider]
آنچه در اخبار و گزارشهای مستقل از نواحی زلزلهزده کرمانشاه در این چند روز بعد از حادثه منتشرشده بیش از هر چیزی عدم هماهنگی و سازمانیافتگی بین نهادها و مردم در مدیریت قبل و بعد حادثه را نشان میدهد. در اقدامات سازمانهای امدادی و گروههای مردمی هم بیشتر بر جمعآوری اقلام موردنیاز تأکید میشود اما آنچه معلوم است نه کمبود مایحتاج که سردرگمی در توزیع و رساندن به دست نیازمندترینها است. رویکرد کلی در مدیریت حوادث در ایران کمک از بیرون و از بالا و اهدای مایحتاج به مردم حادثهدیده است. همان رویکرد شبه خیریهای که در مواقع عادی هم در قبال پدیدههایی مانند حاشیهنشینی و فقر بکار برده میشود. ناتوانی حاکمیت از مدیریت صحیح حوادث ناشی از همین رویکرد غیر مردمی و غیر مشارکتی است. کشور حادثهخیز ایران فاقد نهاد واقعی و جامع مدیریت بحران است و در مواقع حادثه، هجوم دستگاههای مختلف و ناهماهنگی بین آنها و همچنین پیوند نداشتن گروههای مردمی کمککننده با نهاد جامع مدیریت بحران صحنه را بیش از اصل حادثه آشوبزده میکند. دولت هم در توجیه هر ناکارآمدیاش کمبود منابع و امکانات را بهانه میکند.
بررسی تجربهی کشور کوبا در مدیریت بحران حوادث طبیعی که شهرتی جهانی دارد بهعنوان کشوری نسبتاً فقیر اما نشان میدهد آنچه بیش از سرمایههای مادی در موفقیت یک کشور در مواقع حادثه دخیل است، سرمایههای اجتماعی و انسانی و سازماندهی مردمی و مشارکتی در تمام ایام است. ارادهی قوی رهبران سیاسی کشور برای بسیج همهی امکانات و مسئولیتپذیری آنها بهخصوص درزمینهی سازماندهی و مدیریت و آموزش همگانی نقشی حیاتی و محوری است. مدل کوبا نشان میدهد ترکیب توان دولت و خود مردم در مدیریت حوادث طبیعی، آنهم از طریق تشکل و سازماندهی و بسیج همگانی میتواند تبعات بحران را به حداقل برساند.
تکرار نابسامانیها و تجارب تلخ چه در مرحلهی پیشگیری از حوادث و غافلگیریهای همیشگی (آنهم در کشوری که حوادث طبیعی بهخصوص زلزله با ۶۶ هزار و ۸۹۰ زمینلرزه با بزرگی ۴ ریشتر طی صدسال گذشته امری عادی است)، چه در کمکرسانیهای پس از حادثه و چه در بازسازیها نشان میدهد دولت از یکسو اراده و توان لازم برای به عهده گرفتن تمام مسئولیت را ندارد و از سوی دیگر به وظیفهی خود در تسهیلگری و سازماندهی امکانات مردمی هم عمل نمیکند. همین امر باعث شده نقش مردم به اهدای پول و اقلام محدود شود؛ اما در کوبا بااینکه دولت و نیروهای نظامی با تمام امکانات وارد عمل میشوند اما تکیهی اصلی بر استفاده از توان خود مردم در مدیریت حادثه است.
«آمادگی کوبا در بلایای طبیعی موجب شرمندگی ماست»
ریچارد ارستاد، کمیته خدمات دوستان آمریکایی (AFSC)[۱]
چند واقعیت:
در طول ۱۳ سال کوبا شاهد ۱۶ طوفان و تندباد استوایی بوده است. در اینجا مروری خلاصه بر برخی از این بلایای طبیعی را میبینید:
- ۴ نوامبر ۲۰۰۱، طوفان میشل
مقیاس سافیر سیمپسون[۲]: ۴
۴۵ درصد سرزمین را درنوردید، ۵۳ درصد جمعیت را تحت تأثیر قرار داد، ۱ میلیارد دلار خسارت مالی
سرعت باد ۲۱۶ کیلومتر بر ساعت
افراد تخلیهشده: ۷۱۲ هزار نفر. پناهگاههای عمومی: ۲۷۹ هزار
تلفات: ۵ نفر
- ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۲، طوفان ایسیدور
مقیاس سافیر سیمپسون: ۲
۶ ساعت در استان پینار دل ریو و ۱۲ ساعت دون کوبا ادامه داشت
سرعت باد: ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت
سرعت اوج باد: ۲۲۰ کیلومتربرساعت
افراد تخلیه شد: ۲۸۰ هزار نفر (بهعلاوه حیوانات مزارع)
- ۱ اکتبر ۲۰۰۲، طوفان لیلی
مقیاس سافیر سیمپسون: ۲
سرعت باد: ۱۱۰ کیلومتر بر ساعت
افراد تخلیهشده: ۱۶۵۸۳۰ نفر (۸۶ هزار پناهگاه)
- ۱۳ اوت ۲۰۰۴، طوفان چارلی
مقیاس سافیر سیمپسون: ۲
سرعت باد ۲۲۰ کیلومتر بر ساعت
سرعت اوج باد: ۲۸۰ کیلومتر بر ساعت
افراد تخلیهشده: ۱۴۹۰۰۰ نفر
- ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۴، طوفان ایوان
مقیاس سافیر سیمپسون: ۵
سرعت باد: ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت
سرعت اوج باد: ۳۱۰ کیلومتر بر ساعت
افراد تخلیهشده: یکمیلیون و پانصد هزار نفر
- ۵ جولای ۲۰۰۵، طوفان دنیس
سرعت باد: ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت
افراد تخلیهشده: ۶۰۰ هزار نفر
[divider]کوباییها چگونه این کار را میکنند؟[/divider]
۱- برنامهریزی کردن. در کوبا برنامهریزی در همهی سطوح ملی، استانی، شهرستانی، شهری، روستایی و محلهای تهیه و اجرا میشود.
۲- هماهنگی. شبکهای آموزشدیده و وظیفهشناس از داوطلبان، امدادگران و مقامات رسمی سلامت عمومی که همگی در هماهنگی باهم هستند. در کوبا بر سازمان اجتماعی و مردمی که قرار است تخلیه شوند تکیه میشود.(خود مردم در محلات به هم کمک میکنند.)
۳- آموزش دادن مردم دربارهی طوفان و مقیاس سافیر-سیمپسون.(حتی به دانشآموزان مسائل ریاضیای داده میشود که باید در آنها حرکت طوفانها را تعیین کنند)
۴- فراهم آوردن پیوستهی اطلاعات و تعیین اقدامات لازم بر اساس سطح تهدید و مقیاس آن که بر اساس شرایط صورت میگیرد و رسانههای جمعی وظیفه دارند اطلاعرسانی کامل انجام دهند.
۵- بالاترین سطح اهمیت برای بلایای طبیعی در تلویزیون، رادیو و سازمانهای محلی- ازجمله کلیساها، مدارس و پلیس- در نظر گرفته میشود.
۶- از رهبران سیاسی ملی و متخصصان برای ارتباط برقرار کردن با مردم استفاده میشود و مقامات عالیرتبهی دولتی درست در بحبوحهی طوفان هستند تا همراه مردم باشند و مردم احساس نکنند فراموش شدهاند.
۷- در فصول غیر طوفانی سال عملیات تخلیه و امداد را تمرین میکنند.
۸- از زمان شروع طوفان در سواحل شرقی همهی کانالهای تلویزیونی و رادیویی خطر احتمالی را روزانه رصد و اطلاعرسانی میکنند. همهی کشور بر اساس احتیاط و پیشگیری عمل میکند و همهچیز به حالت آمادهباش درمیآید تا خطر طوفان مرتفع شود.
۹- مشخص است هر جمعیتی کجا واقعشده است، چه امکاناتی دارد، چه احتیاجاتی دارد و چهکاری در چه موقعی باید صورت بگیرد. علاوه بر این دفاع مدنی اقدام به اطلاعرسانی مناسب میکند.
۱۰- عملیات تخلیه ۲۴ ساعت قبل از رسیدن طوفان به سرزمین اصلی آغاز میشود.
۱۱- عملیات تخلیه بر اساس برنامهریزیهای ملی، منطقهای و محلی صورت میگیرد. هرکسی میداند که برای نجات و امداد کجا باید برود. تخلیه بر اساس محل اقامت انجام میشود. همسایهها و مردمی که در یک ناحیهی خاص زندگی میکنند میدانند که در کجا اسکان داده خواهند شد. پزشکان هر محله در عملیات تخلیه و اسکان حضور دارند بنابراین سوابق پزشکی و داروها و اقدامات پزشکی موردنیاز هر فرد را میدانند. مکانهای پذیرش افراد تخلیهشده از قبل به ملزومات پزشکی جمعیت مشخصی که قرار است در آن ساکن شوند مجهز میشود.
۱۲- مکانهای اسکان موقت از قبل مشخص و شناسایی میشوند و به آب، آذوقه و لوازم خواب مجهز میشوند. سرویسهای بهداشتی هم آمادهاند؛ اما بههرحال قاعدهی کلی این است که تخلیهشدگان در منزل سایر مردم (عمدتاً خویشان و دوستان) سکنی داده شوند.
۱۳- جریان برق و گاز چند ساعت قبل از رسیدن طوفان به منطقه قطع میشوند.
۱۴- دولت منابع ضروری برای تخلیه را فراهم میآورد: فرماندهی باتجربه و سازماندهی و کنترل، کارکنان درست آموزشدیدهای که برنامهها را بهخوبی طراحی میکنند و اطلاعات جاری و مربوط را در خصوص افراد تخلیهشده، حملونقل، غذا، کارکنان پزشکی و تأسیسات پذیرش فراهم میکنند. خود مردمی که قرار است تخلیه شوند جزو منابعی هستند که برای تخلیه جمعیت وارد عمل میشوند.
در سال ۲۰۰۵، یان ایگلند، هماهنگکنندهی کمکهای اضطراری سازمان ملل متحد گفت برنامهی کوبایی نشان میدهد که معمولاً «شما به خاطر پیشگیری شهره نمیشوید»؛ بنابراین ما بهندرت از آمادگی بینظیر و مشارکتی کوبا چیزی میشنویم. نیویورکتایمز در گزارشی به نقل از راسل اونوقی آورد که «کوبا با فرماندهی نیروهای امدادی نظامی بعد از طوفان کاترینا – که در ۲۰۰۵ نئواورلئان را نابود کرد- طوفانها را بهخوبی مدیریت میکند. دولت آمریکا میتواند از کوباییها یاد بگیرد».
البته هنوز کوبا در مورد بازسازیهای پس از طوفان با مشکلاتی روبروست. اجتناب از نتایج فاجعهبار بلایای طبیعی نیازمند سرمایهی انسانی و بسیج تودهای است. بررسیهای ما نشان میدهد که نظام مدیریت بحران کوبا در برخی زمینههای آمادگی و واکنش به بلایای طبیعی سابقهی روشن و قویای دارد ازجمله در ارتباطات هنگام خطر بلایای طبیعی و شناخت علمی زمینشناسی و پیشبینی آبوهوا. علاوه بر این کوبا درزمینهی تخلیه و دیگر انواع پیشگیریها در زمان بلایای طبیعی دارای ظرفیت بالایی است.
اما همانطور که بنیگنو آگویر و ژوزف ترینور اشاره میکنند کوبا به علت محدودیت منابع مالی نمیتواند بازسازی را سریع انجام دهد. بعد از بلایای طبیعی کشور با مشکلات بسیاری درزمینهی بازسازی و ترمیم روبرو میشود. محاصره و تحریمهای آمریکا هم مسلماً کمکی به این قضیه نخواهد کرد.
[/cbtab][/cbtabs]
[divider]پینوشت[/divider]
[۱] بنیادی مذهبی در آمریکا که درزمینهی صلح و عدالت اجتماعی در آمریکا و سرتاسر جهان فعالیت میکند و در سال ۱۹۱۷ تأسیسشده است.
[۲] مقیاس سافیر سیمپسون (انگلیسی: Saffir–Simpson scale) مقیاسی برای دستهبندی توفندها به پنج گروه بر اساس سرعت باد آنهاست. برای اینکه یک توفند دستهبندی شود حداقل باید ۷۴ مایل بر ساعت (۳۳ متر بر ثانیه، ۶۴ گره یا ۱۱۹ کیلومتر بر ساعت) باشد تا در دسته ۱ قرار گیرد. قویترین دسته، دسته ۵ است که به بادهایی با سرعت بیش از ۱۵۶ مایل بر ساعت (۷۰ متر بر ثانیه، ۱۳۶ گره، ۲۵۱ کیلومتر بر ساعت) اطلاق میشود. این دستهبندی معلوم میکند که اگر یک توفند به خشکی رسید چه مقدار خرابی به بار خواهد آورد.
منبع: [button color=”red” size=”normal” alignment=”none” rel=”nofollow” openin=”samewindow” url=”https://www.counterpunch.org/2014/02/19/natural-disasters-and-planning-the-cuban-state-and-popular-participation/”]counterpunch[/button]