طراحی اتحاد جماهیر شوروی

نویسنده:اون هترلی
مترجم:هاله ابراهیمی، دانشجوی ارشد طراحی شهری دانشگاه تهران


معماری شوروی سابق ایده‌های مختلف و جاه‌طلبانه‌ای برای دگرگون کردن فضاهایی داشت که مردم در آن‌ها زندگی، کار و رفت‌وآمد می‌کنند.

در سال‌های اخیر، پرفروش‌ترین کتاب‌های لوکس معماری در یک موضوع باهم مشترک بوده‌اند: ساختمان‌های شوروی. آن‌ها قسمتی از مد عجیب ولی عوام‌پسندی هستند که سعی می‌کند خرابه‌های برجا مانده از اتحاد جماهیر شوروی را چشم‌اندازی بیگانه معرفی و سندسازی ‌کند.

آگاتا پایزیک[۱]، در سخنرانی انتقادی خود در سال ۲۰۱۴، مفلوک ولی جذاب[۲]، این گرایش به وجود آمده را به‌عنوان فرمی از شرق‌گرایی درون-اروپایی توصیف کرده است. کتاب‌هایی مثل کتاب موفقی که امسال چاپ شد یعنی ایستگاه‌های اتوبوس شوروی تألیف کریستوفر هرویگ[۳]، به بررسی چیزی می‌پردازد که او آن را «اکولوژی منسوخ» می‌نامد، زمین بایری که هنوز جادویی است، بهشتی برای رویکرد «اکتشاف شهری» که در آن ریخت‌وپاشی از خرابه‌های شگفت‌انگیز آینده‌گرا (فوتوریستی) موجود است.

رویکردی که هرویگ اتخاذ کرده، نمونه‌ای جذاب است: صفحه بعد از صفحه عکس‎هایی از ایستگاه‌های اتوبوس دیده می‌شود، در کتابی جیبی با جلدی سخت و برازنده که طراحی شگفت‌انگیز آن را یک ناشر آنگلوساکسون شیفته‌ی شوروی انجام داده است: فوئل[۴].

ولی چرا ایستگاه‌های اتوبوس؟ چون هرویگ فهمیده بود که بزرگراه‌های طولانی، مستقیم و مملو از دست‌اندازی که بین شهرهای بزرگ شوروی سابق کشیده شده‌اند، با صدها شاید حتی هزاران ایستگاه اتوبوسی نقطه‌گذاری شده بودند که از معماری خیال‌انگیزی برخوردار بودند.

 در خود شهرها ایستگاهی وجود ندارد. به نظر می‌آید ایستگاه‌های اتوبوس شهری بیشتر نوعی سایه‌بان ساخته‌شده از فلز و شیشه هستند که در هر کلان‌شهری پیدا می‌شوند. ولی شهرهای کوچک، روستاها و دهکده‌ها، از طریق فرآیندهایی که در هر دو مقدمه‌ی کتاب بررسی نشده رهاشده‌اند، مجموعه‌ای از طراحی‌هایی را به کار گرفته‌اند که به طرزی استثنایی برجسته و بدیع هست، به سبکی ابتدایی که زبان بومی معماری محلی (شبه‌جزیره‌ی بالتیک، مرکز آسیا و غیره)، فوتوریسم بتنی (تمام آن گوشه‌های دندانه‌دار و تیرهای پیش‌آمده‌اش) و رنگ‌های روشن را باهم ترکیب می‌کند.

این‌ها مواد و مصالح شگفت‌آوری برای نوشتن یک کتاب هستند، اما به تعبیر برشت، صرفاً یک عکس از ایستگاه اتوبوسی در شوروی، تقریباً به ما هیچ‌چیز از جامعه‌ای که آن را به وجود آورده است، نمی‎گوید.

بسیاری از این کتاب‌های پرفروش را عکاسانی حرفه‌ای تألیف کرده‌اند که آشکارا در پیدا کردن سوژه‌هایشان، خوش‌شانس بوده‌اند _ این چیزی است که هرویگ و عکاس فرانسوی فردریک شوبین[۵]، مؤلف کتاب پرفروش سی.سی.سی.پی: عکس‌برداری از ساخت‌وسازهای کمونیست جهانی[۶] در آن باهم مشترک هستند. به این معنا که آن‌ها مانند روزنامه‌نگاران یا افراد آکادمیک احتمالاً مجبور نبوده‌اند اتحاد جماهیر شوروی را در نوشته‌هایشان تخطئه کنند.

تا همین اواخر درباره‌ی این موضوع کارهای خوب معدودی به زبان انگلیسی تولیدشده بود. به معماری شوروی در دوران پیش از جنگ، با مطالعاتی که امثال کاترین کوک[۷]، سلیم خان ماگومدوف[۸] و ولادیمیر پاپرنی[۹] انجام داده‌اند، به‌خوبی پرداخته‌شده است، اما طراحی در دوران پس از استالین به طرز عجیبی ناشناخته باقی‌مانده است. بااین‌حال، بسیاری از آثاری که جدیداً منتشرشده‌اند، نوآوری‌های زیبایی‌شناختی به سبک شوروی را با نوشتاری بسیار خوب ترکیب کرده‌اند. اصلاً لازم نیست تنها به عکس‌هایی از خرابه‎های شگفت‌انگیز شوروی سابق زل زد درحالی‌که کتاب‌هایی وجود دارند که می‌توانند به شما بگویند آن‌ها اساساً چه هستند و برای چه درجایی که هستند، قرارگرفته‌اند.

[divider]نظریه و عمل[/divider]

زوراب سرتلی[۱۰] – یکی از طراحان همان ایستگاه‌های اتوبوس شگفت‌انگیز هرویگ، کسب‌وکار موفقش را در دوران پس از سقوط شوروی نیز به‌خوبی حفظ کرد. این مجسمه‌ساز گرجستانی روسی‌الاصل، از رویکرد مدرنیسم ارگانیک و بیانگرای موزاییکی به فرم غول‌آسایی از مجسمه‌سازی تمثیلی و نو امپریالیستی برنزی روی آورد و در اثر خود ردی از وحشت را به‌جای گذاشت.

بدنام‌ترین اثر سرتلی، مجسمه‌ی پترکبیر در مسکو است که بر روی جزیره‌ی مصنوعی خودش قرارگرفته است. محقق آلمانی، فیلیپ مویزر[۱۱] بر این سبک که ترکیبی از تزاریسم متأخر، استالینیسم والا و زیبایی‌شناسی لاس‌وگاس است، نام کاپیتالیست واقع‎گرا گذاشته است.

در جایگاه ویراستاری در انتشارات دام[۱۲]، مویزر مسئول نشر و اشاعه‌ی معماری دوران شوروی سابق و دوران پس از سقوط آن بوده است. فقط در همین سال گذشته، این برنامه‌ها شامل مجموعه‌ای از تورهای راهنمای شهری برای ریگا پایتخت لتونی، یکی از غربی‌ترین شهرهای شوروی سابق و همچنین اسلاووتیچ[۱۳]، شهر شگفت‌انگیز از پیش طرح‌ریزی‌شده در شمال اوکراین که برای اسکان مجدد کارگرانی که به خاطر فاجعه‌ی چرنوبیل مجبور به تغییر مکان شده بودند طراحی شد، می‌شد.

این املاک مسکونی کوچک در اسلاووتیچ، اهدایی جمهوری‌های متعددی در شوروی بودند. شما می‌توانید ناحیه‌ی تالین[۱۴]، ناحیه‌ی باکو، ناحیه‌ی لنین‌گراد و امثال این‌ها را بیابید که هرکدام بیانگر سبک‌ها و ایده‌های فضایی آن جمهوری هستند که به نامش خوانده می‌شوند. یک کتاب راهنمای معماری از تاریخ‌نگار معماری اوکراینی ایوجنیا گوبکینا[۱۵]، به طرز برجسته‌ای نشان می‌دهد که در آستانه‌ی سقوط شوروی تا چه حد معماری آن متنوع شده بود.

بااین‌حال، یکی دیگر از جدیدترین کتاب‎های انتشارات دام، مثل شهرسازی پنهان[۱۶] _ که درباره‌ی قصر شگفت‌انگیز زیرزمینی متروی مسکو است – سطح قابل‌توجهی از تداوم و پیوستگی را در طراحی شوروی نشان می‎دهد. تمام ایستگاه‌های مترو به شیوه‌ی مشابهی از سبک دخمه‌های عصر فضایی ساخته‌شده‌اند، چه در سال ۱۹۸۵ طراحی‌شده باشند چه در سال ۲۰۰۵.

یکی دیگر از کتاب‌های اخیر انتشارات دام، کتاب به‌سوی گونه شناسی انبوه‌سازی مسکن در اتحادیه‌ی جماهیر سوسیالیستی شوروی[۱۷]، نوشته‌ی مویزر و دمیتریج زادورین[۱۸] است که بر آن روی دیگر پروژه‌های خاصی مانند مترو، اسلاووتیچ و ایستگاه‌های اتوبوس تمرکز کرده است. به‌جای این‌گونه پروژه‎ها، این کتاب برنامه‌ی وسیع خانه‌سازی به‌صورت پیش‌ساخته را بررسی می‌کند که بزرگ‌ترین تجربه‌ای است که تابه‌حال در خانه‌سازی صنعتی انجام‌شده است. این کتاب با سردی و وسواس خاصی تلاش می‌کند که هر سری آپارتمانی را که مانند اتومبیل از خط سرهم‌کردن کارخانه‌ها بیرون آمده است، دسته‌بندی کند.

کتاب به‌سوی گونه شناسی انبوه‌سازی مسکن نشان می‎دهد که در دهه‌ی ۷۰ میلادی، در معماری شوروی نقش فردی معمار که به‌صورت سنتی بر روی یک طراحی خاص برای یک سایت خاص کار می‌کرد، تقریباً کاملاً حذف‌شده است. در راه این ابتکار درزمینه‌ی تولید انبوه خانه‌های شهری، اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی معماران را تبدیل به طراحانی صنعتی کرده بود به‌جز در مواقعی که قرار بود ساختمان‌های عمومی نمایشی ساخته شود.

برخی از آخرین آثار منتشرشده از انتشارات دام، بر این طراحان صاحب‌نام متمرکزشده‌اند _ مانند فلیکس نویکوف[۱۹]، شخصیتی پویا که دوران کاری‌اش شامل دهه‌ی چهل و [ساخت] کاخ‌هایی استالینیستی برای نومانکلاتورا، مدرنیسم میانه‌ی قرن دوران خروشچف و مانند کاخ پیشگامان مسکو و حمام‌ها و بازارهای نو-ایرانی در آسیای میانه در طول دهه‌های ۷۰ و ۸۰ است.

شاید غم‎انگیزترین کتاب در میان این کتاب‎ها، کتاب گالینا بالاشووا: معمار برنامه‌ی فضایی شوروی[۲۰] است که بر معمار-مهندسی تمرکز کرده که فضاهای داخلی ارگونومیک و پوشش‌های دوکی‌شکل را برای کپسول‌ها و ایستگاه‌های فضایی طراحی کرده است. بالاشووا محیط‌های انسانی واقعی و ساخته‌شده‌ای ایجاد کرده است که در فضا شناور یا در حال چرخش هستند، ولی آخرین کار او نقاشی‌های آبرنگی از خانواده‌اش است درحالی‌که ملبس به پوشش نظامی دوران تزار هستند. هر چه بتوان دراین‌باره گفت، سیستم اقتصاد مشارکتی شوروی آدم‌ها را وادار می‌کند کارهایی را انجام دهند که قبل از آن حتی فکر نمی‌کردند ممکن باشد.

یکی از معدود کتاب‌ها در مجموعه‌ای که موسسه‌ی مدرنیسم مسکو[۲۱] درباره‌ی معماری شوروی کارکرده و به انگلیسی ترجمه‌شده است، کتاب آنا برونوویتسکایا[۲۲] و الگا کازاکووا[۲۳] یعنی حجم سنگین است که درباره‌ی یکی دیگر از معماران خوش‌نام، یعنی لئونید پاولوف[۲۴] است.

تمام رویه‎های معماری شوروی در رزومه‌ی کاری او ظاهرشده‌اند: او به‌عنوان یک کانستراکتیویست آغاز به کار کرد، از دوران سبک واقع‌گرایی سوسیالیستی کلاسیسیسم غنی و نخبه‎گرا گذر کرد و در دهه‎ی ۶۰ میلادی به‌عنوان معماری برای سازمان گاسپلن[۲۵] مشغول به کار شد، سازمانی که به‌طور رسمی اقتصاد شوروی را برنامه‎ریزی کرد.

همان‌طور که خواننده‌های رمان وفور رنگ سرخ[۲۶] از فرانسیس اسپیوفرد[۲۷] تا الآن فهمیده‌اند، در دهه‌ی ۶۰ میلادی، شوروی تلاشی بی‎ثمر کرد که اقتصاد خود را به امید حل کردن مشکلات محاسباتی سوسیالیستی، مکانیزه و کامپیوتری کند. پاولوف مراکز کامپیوتری بسیاری در مسکو برای گاسپلن طراحی کرد که به شیوه‌ای ریاضیاتی، خالص، مملو از جزئیات ظریف و مدرن از خطوط مرتب و شبکه‌های شطرنجی به‌دقت محاسبه‌شده طراحی‌شده بود که گاهی با تندیس‎گرایی انتزاعی ادغام می‌شد – سبکی که انگار پسرعموی شورویایی معماری متعارف دوران بعد از جنگ در آمریکا بود.

بااین‌حال، صنعت ساخت‌وساز نمی‌توانست با سرعت ایده پردازی‌های پاولوف پیش بیاید و بسیاری از این مراکز حداقل یک دهه بعد از زمانی که طرحشان داده شد، ساخته شدند. آن زمان بود که دیگر کامپیوترها ازلحاظ حجمی کوچک‌شده بودند، اتاق‌های نگهداری کامپیوترهای بزرگ‌مقیاس تبدیل به اتاق‎های کنفرانس شده یا اینکه استفاده‌نشده رها شدند؛ که استعاره‎ی مناسبی برای فاصله‎ای است که بین تئوری و عمل در طرح‌ریزی‌های شوروی وجود داشت.

آخرین اثر پاولوف، آشکارا به فضاهای اختصاص‌یافته به مکتب فکری لنین تعلق یافته است _مانند موزه‌ای که برای نگهداری قطار مراسم تشییع‌جنازه‌ی لنین در مرکز مسکو ساخته‌شده است و یا موزه‌ی لنین در گورکی، جایی که لنین زندگی کرد و در همان‌جا نیز در اوایل دهه‌ی ۲۰ میلادی آرام‌آرام جان سپرد. این طراحی‌ها از معماری اماکن مقدس باستانی و مدرنیسم والای میس فن در روهه‌ای الهام گرفته است در تلاش برای اینکه زبان معماری درخور و شایسته‌ای برای یک مکتب فکری سکولار به وجود آورد.

یک مطالعه‌ی تاریخی و یک کتاب راهنمای شهری که هردو سال گذشته منتشرشده‌اند، تحلیل بسیار جالبی درباره‌ی اینکه معماری شوروی سابق حقیقتاً چه بوده و چه چیزی (اگر چیزی باشد) آن را از معماری معمول سرمایه‌گذاری جدا کرده است، انجام داده‌اند.

اولی کتاب روسیه: معماری مدرن درگذر تاریخ[۲۸] تألیف ریچارد اندرسون[۲۹] است که چشم‌انداز تاریخی وسیعی از معماری دوران پیش از شوروی، شوروی و بعد از شوروی از اواخر قرن ۱۹ام تا زمان حال، ارائه داده است. این روند از سبک التقاطی دوران ویکتوریایی، «سبک مدرن» و کانستراکتیویسم آغاز می‌شود، سپس دوباره به سبک واقع‌گرایی سوسیالیستی ضد مدرنیسم و التقاطی دوران استالین و استانداردسازی و مدرنیسم جمعی دهه‌های ۶۰ تا ۸۰ بازمی‌گردد و با تصویری بسیار مختلط از معماری معاصر روسیه که در آن –مخصوصاً در خارج از مسکو- غلبه با معماری یادمانی روشنفکرانه، بدون برنامه‌ریزی قبلی و سلطه‎جویانه است، پایان میابد.

بااینکه کتاب به تغییرات عمیق اجتماعی می‌پردازد، اندرسون رشته‌ی تداوم نامنتظره را کنار می‌گذارد، همان‌طور که مؤسساتی مانند مُسپروژکت[۳۰] – دپارتمان ساخت و ساز-معماری وابسته به شهرداری در مسکوی زمان برژنف – که در دهه‌ی ۹۰ خود را با طراحی ساختمان‌های بزرگ با نمای مرمری و تمام شیشه‌ای مهیب برای ثروتمندان تازه ظهور کرده، از نو ساختند.

کتاب اندرسون همچنین زیرکانه جنبه‌های کمتر شناخته‌شده‌ای از معماری سوسیالیستی قرن بیستم را فاش می‌کند. فراتر از نمادهای مشهور آوانگارد، کتاب روسیه: معماری مدرن در گذر زمان شامل این موارد نیز می‌شود: باغ شهرهای مسکوی دوران لنین، پروژه‌ی عجیب فنلاندی ساخت خانه‌های کم ارتفاع در دوران پس از محاصره‌ی لنین‌گراد، ناحیه‌ی کاملاً جدیدی که برژنف تلاش کرد از طریق مجموعه‌ای از شهرهای برنامه‌ریزی‌شده در کنار خط راه‌آهن بایکال آمور ایجاد کند و الگوهای معماری سلطنتی متعدد صادرشده‌ای که هم داخل محدوده‌ی شوروی –محدوده‌ی کمونیستی شرق ازبکستان و قزاقستان – و هم در سبک باروک سلطنتی که نمایشگر قدرت مرکزی در پایتخت‌های اروپای شرقی مثل ورشو، آلمان شرقی و ریگا است، یافت شده‌اند.

سیاسی‌ترین کتابی که اخیراً درباره‌ی معماری شوروی و بعد از سقوط شوروی منتشرشده است، به این میراث امپراتوری به‌دقت پرداخته است. کتاب کِیِف[۳۱] که به‌صورت گروهی تألیف شد، اساساً توسط اعضای مرکز تحقیقات فرهنگ بصری (VCRC) که یک سازمان غیردولتی چپ‌گرا بود، منتشر شد تا نشانگر دوسالانه‌ی سال گذشته‌ی شهر باشد.

کتاب کیِف با ارائه‌ی مجموعه‌ای از ساختمان‌های به‌دقت انتخاب‌شده که اکثراً هم از دوران شوروی هستند، به‌عنوان راهنمایی برای شهر عمل می‌کند. ساختمان‌هایی مانند یک فروشگاه راکد و کم مشتری که به آن خانه‌ی پوشاک میگویند؛ یک ایستگاه مترو که ساخت آن را نصفه‌نیمه بیرون از مرکز شهر رها کردند؛ موزه‌ی ملی اوکراین که به سبک استالینیستی و امپراتوری روم ساخته شد، کوره‌ی زباله‌سوزی ارگانیک که در دهه‌ی هفتاد طراحی شد؛ فضاهای سمبلیک متعددی مانند میدان ژرژینسکی[۳۲] سابق که در آن موسسه‌ای با شمایل یک نعلبکی شناور در هوا و بنایی بزرگ به یادبود چکا[۳۳] قرار داشت که همین ماه پیش تخریب شد؛ و شماری از بناهای یادبود و موزاییک‌کاری‌هایی که در به‌زودی کمونیسم زدایی خواهند شد.

یکی از فضاهایی که در کتاب کیِف ارائه‌شده است، میدان استقلال در اواخر دوران استالین است که به نحو دراماتیکی میدانی استبدادی به‌حساب می‎آید و بیشتر با نامی شناخته می‌شود که برای اوکراینی‌ها معادل میدان است: maidan. مرکز تحقیقات فرهنگ بصری (VCRC) از آشوبی که سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ در این میدان عرصه‌ی ظهور پیداکرده بود، حمایت کرد و آن اعتراضات را با انتقاد صریحی که از کمونیسم زدایی محیط‌های ساخته‌شده در اوکراین که اکنون شامل فرآیندهای رسمی و تحمیل‌شده‌ی تغییر نام این فضاها و تخریب‌شده است، ترکیب کرد.

ولی آنچه کتاب کیِف را تبدیل به نقطه‌ی متضادی در مقابل کتاب‌هایی مثل ایستگاه‌های اتوبوس در شوروی می‌کند، دیدگاه همراهانه‌ای است که به معماری و برنامه‌ریزی شوروی دارد که اجازه می‌دهد تأکید برابری بر شکست‎ها، پیوستگی‎ها و موفقیت‎های آن شود و در انسان نگاهی انتقادی و بی‌باکانه را نسبت به شهر سرمایه‌گذاری می‌پروراند که با تکه‌پاره کردن میراث شوروی، ساختن بر روی شکاف‎های آن، تلف کردن فضاهای عمومی آن با تبلیغات و تجارت ارزان‌قیمت، فرسوده کردن زیر ساختارش و حفظ فاصله‌ی طبقاتی شدیدی که میان ثروتمندان و فقرا وجود دارد، خود را نجات داده است.

همه‌ی این‌ها وقتی تلخ‎تر به نظر می‏رسند که بر شهرگرایی‎ای تحمیل شوند که باوجود تمام نقصان‎هایش، تلاش جدی‌ای بود برای ایجاد کلان‌شهری برابری طلب که توسط فضاهای عمومی‌اش، مساوات و برنامه‌ریزی تعریف شود و معنا بیابد. از دل این تضاد است که می‌توان فهمید که آن چیز دور از دسترس _معماری شوروی_ واقعاً چه بود و چه چیزی آن را از معماری جوامع سرمایه‌گذاری متمایز می‌سازد. به همین مناسبت این کتاب در قطع جیبی چاپ‌شده است نه در قالب کتابی لوکس.

دیگر مطالب پرونده‌ی صد سال پس از خبر بزرگ

[divider]پی‌نوشت[/divider]

[۱] Agata Pyzik

[۲] Poor But Sexy

[۳] Christopher Herwig

[۴] FUEL

[۵] Frederic Chaubin

[۶] CCCP: Cosmic Communist Constructions Photographed

[۷] Catherine Cooke

[۸] Selim Khan-Magomedov

[۹] Vladimir Paperny

[۱۰] zurab Tsereteli

[۱۱] Philipp Meuser

[۱۲] Dom

[۱۳] Slavutych

[۱۴] Tallinn

[۱۵] Ievgeniia Gubkina

[۱۶] Hidden Urbanism

[۱۷] Towards a Typology of Mass Housing in the USSR

[۱۸] Dmitrij Zadorin

[۱۹]  Felix Novikov

[۲۰] Galina Balashova: Architect of the Soviet Space Program

[۲۱] Moscow Institute of Modernism

[۲۲] Anna Bronovitskaya

[۲۳] Olga Kazakova

[۲۴] Leonid Pavlov

[۲۵] Gosplan

[۲۶]  Red Plenty

[۲۷] Francis Spufford

[۲۸] Russia: Modern Architectures in History

[۲۹] Richard Anderson

[۳۰] Mosprojekt

[۳۱] The Book of Kyiv

[۳۲] Dzherzhinsky Square

[۳۳] Cheka

منبع: [button color=”red” size=”normal” alignment=”none” rel=”nofollow” openin=”samewindow” url=”https://www.jacobinmag.com/2016/08/soviet-architecture-bus-stops-design-history”]ژاکوبن[/button]

مطلبی دیگر
معماری آلپی: آرمان‌شهر برونو تاوت