روزهای مدرسه در جغرافیای محرومیت

اول مهرکه می‌‌شود، دانش‌آموزان مناطق محروم کشور نیز همانند سایر کودکان این سرزمین شور و شوق آموختن و رفتن به مدرسه در وجودشان لبریز می‌شود حتی اگر سهم آنها از روزهای شیرین مدرسه دلچسب و خوشایند نباشد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، در منطقه‌ محروم که پا به دنیا بگذاری، خواسته یا ناخواسته در خانواده‌ای محروم قد می‌کشی، بخواهی یا نخواهی از در و دیوار شهر محرومیت می‌بارد و این محرومیت کودکی‌ات، دوران مدرسه‌ات و روزگار شیرین تحصیلت را تحت الشعاع قرار می‌دهد و نمی‌گذارد اوضاع آنگونه که می‌خواهی پیش برود.

شاید در رویاهایت، خود را در قامت یک دانشجو، مهندس، پزشک، معلم و کارمند تصور کنی که با تلاش و پشتکارت بخواهی فقر و محرومیت را به زانو درآوری اما یک جای کار می‌لنگد و هر چقدر هم تلاش می‌کنی، جغرافیای فقر و محرومیت نمی‌گذارد به پیشرفت برسی و در آخر تمام رویاهای کودکانه‌ات به دلیل فقر و محرومیت بر باد می‌رود و با رها کردن درس و مدرسه و رفتن به دنیای کار چه زود از همان کودکی مرد می‌شوی.

اول مهر که از راه می‌رسد، دانش‌آموزان مناطق محروم کشور نیز همانند سایر کودکان این سرزمین شور و شوق آموختن و رفتن به مدرسه در وجودشان لبریز می‌شود حتی اگر سهم آنها از کلاس درس و روزهای شیرین مدرسه دلچسب و خوشایند نباشد.

دانش‌آموزانی که باید در کپر درس بخوانند، آنهایی که در کلاس‌های خشتی و گلی حاضر می‌شوند،‌ دانش‌آموزانی که برف و باران زمستان آنها را خوشحال نمی‌کند و نگران چکه کردن سقف کلاس درس هستند و آنهایی که باید برای رسیدن به مدرسه کیلومتر‌ها راه بروند؛ هیچوقت از مدرسه و درس خواندن خسته نیستند.

دانش‌آموزان مناطق محروم و معلمانشان به این باور رسیده‌اند که حق آنها از روزهای تحصیل و عدالت آموزشی همین حد است و شاید به همین خاطر در سخت‌ترین شرایط باز هم درس و مدرسه را شیرین می‌بینند.

ماجرای دو برادری که با یک جفت کفش به مدرسه می‌آمدند

پرویز نارویی سرباز معلمی است که دو سال در شهرستان رودبار جنوب کرمان به عنوان معلم فعالیت داشت، معلمی که از نزدیک فقر و محرومیت دانش‌آموزانش را احساس کرد و فهمید که حتی اگر استعداد لازم را داشته باشی چگونه فقر و محرومیت سد راهت خواهد شد.

این سرباز معلم در رابطه با وضعیت دانش‌آموزان رودبار جنوب می‌گوید: برخی دانش‌آموزان واقعاً به لحاظ سطح هوشی در سطح بالایی قرار دارند اما فقر و محرومیت باعث می‌شود از تحصیل بازبمانند؛ در مدت فعالیت دو ساله‌ام به عنوان سرباز معلم در مناطقی تدریس کردم که فقر و محرومیتش بیداد می‌کرد.

 

به یاد دارم، دو دانش‌آموز برادر داشتم که به صورت نوبتی و یک روز در میان به مدرسه می‌آمدند وقتی کنجکاو شدم و ماجرا را پیگیری کردم متوجه شدم این دو برادر فقط یک جفت دمپایی دارند که هر روز یکی از آنها دمپایی را می‌پوشید و به مدرسه می‌آمد.

دانش‌آموزان این منطقه به دلیل فقر و محرومیت تا پایه ششم ابتدایی درس می‌خوانند و خانواده‌ها اجازه رفتن به دبیرستان در شهر دیگر نمی‌دهند چون پولی برای برای رفت‌وآمد، خرید کتاب و لوازم التحریر ندارند.

 کلاس درس در چادر یا زیر سایه درخت

فقر خانواده از یک طرف و فقر منطقه و مدارس از سوی دیگر؛ روزهای تحصیل این دانش‌آموزان را سخت کرده است.در دوران فعالیتم، کلاس‌های درسم زیر سایه درخت‌ها برگزار شد و در زمستان دانش‌آموزان از شدت سرما می‌لرزیدند برای تهیه چادر به فرمانداری مراجعه و چادری را برای دانش‌آموزانم تهیه کردم تا در چادر مشغول به تحصیل شوند.

الان هم که دوران دو ساله فعالیتم به عنوان سرباز معلم تمام شده است با وجود نیاز آموزش‌وپرورش این منطقه به نیرو، از پذیرش من ممانعت می‌کنند در حالیکه از نیروهای شرکتی و حق‌التدریس به عنوان معلم برای کلاس‌های درس استفاده می‌کنند.

 

 خانواده‌هایی که پول کتاب درسی را هم ندارند

روایت دوم ما در این گزارش، بازگو کردن شرایط تحصیل دانش‌آموزان مناطق محروم استان هرمزگان است. دانش‌آموزانی که همچون سایر هم سن‌وسالان خود در مناطق محروم، ازحق خود برای دست‌یابی به یک آموزش با کیفیت باز می‌مانند.

خانواده‌ها به دلیل فقر مطلق حتی توان خرید کتاب‌های درسی و لوازم التحریر فرزندانشان را ندارند و معلمان برای تهیه کتاب‌ دانش‌آموزان از خیران کمک می‌گیرند.

معلمی که در یکی از مناطق محروم استان هرمزگان فعالیت می‌کند، در این رابطه می‌گوید: بچه‌ها حتی برای خرید لوازم التحریر هم پول ندارند و معلم‌ها برای آنها دفتر و مداد می‌خرند در بحث لباس نیز وضعیت مناسبی ندارند. بچه‌ها در خانه با زبان محلی صحبت می‌کنند و با زبان فارسی آشنایی ندارند و اغلب روستاها نیز برق ندارند تا حداقل از تلویزیون زبان فارسی را یاد بگیرند در این وضعیت وقتی اول مهر به کلاس اول دبستان می‌آیند اصلا فارسی بلد نیستند و باید چقدر زمان بگذاریم تا به آنها فارسی یاد بدهیم. آموزش‌وپرورش دوره ۲۰ روزه را برای آموزش زبان فارسی برگزار می‌کند اما این مدت برای یادگیری کافی نیست.

این معلم می‌گوید: یک مدرسه با دو کلاس درس برای دانش‌آموزان داریم اما مدرسه برق ندارد و بچه‌ها باید در گرمای هوا تحصیل کنند؛ بچه‌ها دوست دارند به مدرسه بیایند اما خانواده قدرت خرید لوازم مدرسه را ندارد و برادر و خواهر یک دفتر مشق مشترک دارند.وضع مالی خانواده‌ها انقدر ضعیف است که دانش‌آموزان تغذیه‌ای را برای خوردن در زنگ تفریح ندارند و همین گرسنگی باعث می‌شود تا در ساعت مدرسه انرژی لازم را نداشته باشند.

دخترها را هم نمی گذارند درس بخوانند و آنهایی که خیلی روشنفکرتر هستند تا ششم ابتدایی درس می‌خوانند و بعد از آن ادامه نمی دهند و پسران هم تعداد کمی موفق به تحصیل در دبیرستان می‌شوند و به شغل نگهبانی یا چوپانی می‌روند؛ مسئولان نیز در ایام انتخابات آمدند و بین بچه‌ها مانتو و شلوار توزیع کردند اما دیگر هیچ کس از وضعیت نامطلوب آنها یاد نکرد.

این دانش‌آموزان برای ادامه تحصیل به همراهی و کمک خیران نیاز دارند و تا به امروز نیز با کمک خیران توانسته‌ایم هزینه‌های کتاب و لوازم‌التحریر آنها را تامین کنیم.

 

به هر حال با آمدن مهر، دانش‌آموزانی هستند که باید با فقر و محرومیت یک سال دیگر مشغول درس خواندن شوند و کودکان کار نیز با آمدن ماه مدرسه، دغدغه نان و معیشت برایشان کمرنگ نمی‌‌شود.اگرچه طبق قوانین کشور تحصیل تا پایان دوره عمومی (متوسطه اول یا همان راهنمایی سابق) اجباری است اما بسیاری از دانش‌آموزان برای کمک به خانواده و کاستن از بار هزینه‌ها از همان دوره ابتدایی ترک تحصیل می‌کنند.

علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در روز جهانی سوادآموزی در تاریخ ۱۹ شهریور امسال گفت:‌ اگر چه بازماندگی از مدرسه در کشور رو به کاهش است اما هنوز ۳۵ هزارکلاس اولی و تا کلاس ششم ۱۴۶ هزار دانش آموز بازمانده از تحصیل داریم که شاید ۵۰ درصد آنها مهمانان افغانستانی باشند.

و در آخر باید بپذیریم که با تمام تلاش‌ها و پیشرفت‌های حاصل شده واقعیت این است که هنوز هم تعدادی از کودکان به‌خصوص کودکانی که در شرایط سخت زندگی می‌کنند به‌دلایل مختلف موفق به اخذ شناسنامه و اوراق هویتی نشده و وضعیت آموزش آنها معلوم نیست. تعدادی از کودکان لازم‌التعلیم وارد مدارس نشده یا قبل از پایان دوره ابتدایی از چرخه آموزش خارج می‌شوند و همه اینها به آمار بی‌سوادان اضافه می‌شوند.

 

 

منبع: تسنیم

مطلبی دیگر
طرح شدیدتر از LEZ در لندن اجرایی می‌شود؛ تهران هنوز اندر خم یک کوچه