نویسنده: آریانا زیلیاکوس[۱] (۴ مارس ۲۰۱۷)
مترجم: الیاس کهنسال
اعطای جایزهی پریتزکر ۲۰۱۷ به بنیانگذاران دفتر معماری بیسروصدایی در شهر کوچک اولات[۲] در کاتالونیا[۳] به نام آر.سی.آر[۴] ، برای بسیاری شگفتآور بود. عدهی زیادی از مردم و منتقدان تعجب خود را از اینکه جایزه همزمان به سه نفر رسیده، که شامل سومین برندهی زن این جایزه از زمان تأسیس آن در سال ۱۹۷۹ نیز هست، و همچنین گمنامی نسبی گروه معماری آر.سی.آر تا پیش از ۱ مارس، ابراز کردند.
گرچه این غافلگیری برای بعضی از منتقدان لذتبخش بود و برای برخی دیگر شوکهکننده، به نظر میرسد که اکثر منتقدان بر سر تصمیم هیئت داوران مبنی بر پیشروی بهسوی سیاست و دوریگزیدن از گرایش مرسومشان به معمارانِ معروف، اتفاق نظر دارند. در تقدیرنامهی هیئت داوران به وضوح اعلام شدهاست که «در این دوره و زمانه، پرسش مهمی وجود دارد که ذهن مردم را در سراسر دنیا به خود مشغول کرده است و این صرفاً پرسشی در مورد معماری نیست، بلکه دربارهی قانون، سیاست و حکومت نیز هست.» حال سؤال اینجاست که آیا هیئت داورانْ این جایزه را به جهت درستی هدایت کردهاند یا نه؟
«تفسیری گُنگ از سیاستهای جهانی» -مارگارت رودز[۵] از مجلهی وایرد[۶]
رودز در مقالهای با عنوان «حتی جوایز معماری هم در این دنیای دیوانه سیاسی هستند» وارد بحث تلاشهای سیاسی هیئت داوران جایزه پریتزکر از همان ابتدای تأسیس میشود و بهوضوح نقشی را که یک جایزهی معماری باید در فضای سیاسی دنیای ما بازی کند به پرسش میگیرد:
«از نظر تاریخی، جایزهی پریتزکر که در سال ۱۹۷۹ تأسیس شده و توسط بنیاد هایت[۷] حمایت میشود، همواره از مسائل بحثبرانگیز فاصله میگیرد و به چهرههای مشهور گرایش دارد… وظیفهی هیئت داوران این نیست که در مورد سیاستهای هویتی جایزه تصمیم بگیرند. ولی در حال حاضر بسیار سخت است که این کار را نکنند.»
با وجود سیاستهای آشکار هیئت داوران، رودز این اقدام آنان را «دعوتی بیقید به سعهی صدر» میداند که احتمالاً محتاطانهترین راهحل در جامعه معاصر ما است که متأسفانه در آن، گروهبندی و انتقادِ مخرب روز به روز تا حد هراسآوری در حال افزایش است. احتمالاً به همین علت است که رودز، جایزهی پریتزکر ۲۰۱۷ را موقعیتی میداند که:
«هیئت داوران بیانیهای سیاسی ارائه کرده است که به طرز چشمگیری محتاطانه است. این بیانیه میان شکاف ایدئولوژیک ایجادشده بین طرفداران تولید داخلی و طرفداران جهانیسازی میایستد… این بیانیه بسیار ملایمتر از انتخاب زنی مثل جین گنگ[۸] یا یک گروه ایرانی مثل استودیو آدمون[۹] است.»
«انتخابی غیرمنتظره که به نظر میرسد پاسخی هدفدار به جهانیشدن و وضعیت سیاسی معاصر است.» – کریستوفر هاوتُرن[۱۰] از لسآنجلس تایمز[۱۱]
هاوترن هم به اندازهی رودز منتقد این اتفاق است ولی در مورد استفاده از اصطلاحاتی همچون «گُنگ» و «بیقید» با او همنظر نیست. او یکی از معدود منتقدانِ مطرحی است که بخش عمدهی توجه خود را به انزواگرایی کشورها و دوریگزیدن از جهان معطوف کرده است؛ موضوعی که در بخشی از تقدیرنامهی هیئت داوران برجسته شده است. هاوترن دیدگاه آنان را با دیدگاه حامیان برگزیت[۱۲] و هواداران ترامپ مقایسه میکند و این مسئله را همسو با «ناسیونالیسم تنبیهی و بیگانههراسی آشکار» و در تضاد با «تمایل به حفاظت از میراث فرهنگی و محلی» میداند:
«[پایان تقدیرنامه]، بهوضوح، به همان واکنشهای سیاسی منفی در مقابل جهانیشدن، نخبگان سیاسی و جهانشهرگرایی اشاره دارد که موجب رأی آوردن برگزیت در بریتانیا و پیروزی ترامپ در ماه نوامبر شد. شیوهی بیان تقدیرنامه حاکی از آن است که نهتنها ترس نهفته در این آراء، درست و بهجا است، بلکه باید به آن توجه شود و حتی با رویکردهای متفاوتی به تولیدات فرهنگی تعدیل شود، و این کار با معماری آغاز میشود.»
بهطور معمول، جایزهی پریتزکر به فردی شناختهشده تعلق میگرفت. هاوترن به تصمیم هیئت داوران در تغییر این رویه نیز اشاره میکند. او این بار نه در سیاق وضعیت فعلی دنیای سیاسی غرب، بلکه براساس روال معمول و سابقهی این جایزه تحلیل میکند. هاوترن اشاره میکند که این جایزه ظرفیت بالایی در شکلدهی به ساختار رشتهی معماری، هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی، دارد:
«طنز جالب در مورد علاقهی تازهی هیئت داوران پریتزکر به مقابله با تأثیرات منفی جهانیشدن این است که این جایزه بارها به معماران مشهوری اهدا شدهاست که پروژههای بسیار گرانقیمت و معروف در قارههای مختلف اجرا کردهاند… ولی حالا جهت نگاهها کاملا برعکس شده است. هیئت داوران پریتزکر -هم برای تشویق مجموعهی جدیدی از اولویتها در حرفهی معماری و هم، ظاهراً، برای ارسال پیام سیاسی خاصی- به دنبال معماریای میگردند که در عمق خاک وطن ریشه داشته باشد.»
«شادروان، معماری ستارهها. از شَرشان خلاص شدیم[۱۳].» – دایانا بادز[۱۴] از گروه فستکو دیزاین[۱۵]
بادز هم مثل هاوترن و رودز مستقیم به سراغ تغییر اولویتهای هیئت داوران امسال میرود، ولی لحن او بهوضوح خوشحال و راضی است. او این تصمیم را «نمادی از پویایی و تحول در حرفهی معماری و مقدمدانستن نگاهبانان معماری» میداند و آشکارا از این حرکت امیدبخش رشتهی معماری در مسیر درست حمایت میکند:
«این دقیقاً مخالف امضاهای هنری پرطمطراق و هیاهوی دستگاههای بازاریابی «معماری ستارهها[۱۶]» است که مشخصهی اصلی بسیاری از ساختمانهای مطرح دههی قبل بود. ظرافت، همکاری و دقت اهمیت بیشتری نسبت به تکمضرابهای نبوغ یک فرد خاص یا خلق یک تصویر آیکونیک پیدا کردهاند.»
بادز که به نظر میرسد به دنبال مسئولیتپذیری و شرافت بیشتری در دنیای معماری است، آسودهخاطر است که بالاخره با معمارانی آشنا شدهاست که میتوانند پیشروی راهی باشند که دربارهی آن بحث کنیم، انتقاد کنیم و در نهایت آن را ادامه دهیم:
«گروه آر.سی.آر در مقایسه با دیگر همتایانشان که این اواخر برنده پریتزکر شدهاند راهحلی [تازه] را برای این صنعت درگیر با مشکلات هویتی و ارتباطی ارائه میکنند: تفکر محلی، کار برای کسانی که معمولاً از موهبت معماری خواص[۱۷] برخوردار نیستند و طراحی با حساسیت و توجه.»
«معماریای که از زمان شروع کارشان در سال ۱۹۸۸ با هم بهوجود آوردهاند، یکی از اثیریترین، بیعیبترین و، بله، زیباترین معماریهای دوران مدرن است.» -ادوین هیتکوت[۱۸] از مجله فایننشال تایمز (بریتانیا)[۱۹]
هیتکوت صرفاً به دلالتهای سیاسی این قضیه نگاه نکرده و با دقت معماری گروه آر.سی.آر را نقد کرده است. هیتکوت حرفهی معماری را مملو از افرادی میداند که هدف اصلیشان تبدیل شدن به زاها حدید (زها حدید)[۲۰] بعدی است. او مجموعهی کارهای آر.سی.آر را بهخاطر برجستهبودن در این حرفه ستایش میکند:
«این سه معمار به خاطر مجموعه کارهایی شناخته میشوند که تقریبا ۱۸۰ درجه با آثار اسرافکارانهی «ستارگان معماری[۲۱]» که معمولاً پریتزکر از آنها حمایت میکند، تفاوت دارند. اکثر کارهای آنها محلی هستند، خودنمایی خاصی ندارند، و احترام ویژهای برای مکان، تاریخ، مصالح و مردم قائلند. از نامی عادی مثل «گروه معماری آر.سی.آر[۲۲]» استفاده میکنند و تاکنون، تا حد زیادی از حلقهی پروژههای مطرح و پراسمورسم اجتناب کردهاند.»
هیتکوت هنگام پیشبینی تأثیراتی که این جایزهی غیرمنتظره ممکن است بر روی کار این شرکت معماری (تا به حال) گمنام بگذارد، نسبت به شخصیت خوب آنها مطمئن به نظر میرسد. این اعتقاد او با نظر خود رامون ویلالتا[۲۳] در آرکدیلی[۲۴] تأیید میشود که میگوید: «این جایزه چه فایدهای برای ما دارد؟ من ترجیح میدهم که روی پروژههای کمتری کار کنم، ولی بتوانم وقت بیشتری صرف آنها کنم.» همانطور که هیتکوت اشاره میکند:
«برنده شدن جایزه پریتزکر این وسوسه را به وجود میآورد که برندگان به کارهای بینالمللی روی بیاورند ولی بعضی از برندگان اخیر، همچون وانگ شو[۲۵]ی چینی و ادواردو سوتو دو مورا[۲۶]ی پرتغالی، موفق شدهاند تا کماکان هویت خاص منطقهای خود را حفظ کنند. آراندا[۲۷]، پیژم[۲۸] و ویلالتا، با توجه به حس عمیقی که در آنها نسبت به مکان شکل گرفته است، احتمالاً آرامششان چندان برهم نخواهد خورد و میتوانند به گسترش مجموعهی آثاری ادامه دهند که کاتالونیا را به محلی تبدیل کرده بود که در آن معماری موجب عمیق شدن پیوندهای اجتماعی میشد و شهرهای کوچک را به مکانهایی برای برخوردهای اجتماعی، تنوع و غنای زندگی عمومی تبدیل کرده است.»
«این روش درست انجام معماری است؛ پس متشکریم.» -الکساندرا لنگ[۲۹] از مجله دیجیتالی کِربد[۳۰]
لنگ به این نکته اشاره میکند که جایزهی امسال، تازه برای سومین بار در سابقه ۳۸سالهی جایزهی پریتزکر به یک زن، کارما پیژم[۳۱] از این گروه سه نفره، تعلق گرفته است. لنگ هم مثل هیتکوت به تأثیر این جایزه بر آیندهی کاری یک معمار توجه میکند:
«جایزهها باید با این هدف اعطا شوند که تغییری در زندگی حرفهای افراد ایجاد کنند، نه اینکه به افراد غنی (از لحاظ ثروت و شهرت) کمک کنند که غنیتر شوند. معنی سخنم این نیست که گروه معماری آر.سی.آر کمکی میخواهند یا به کمک نیاز دارند، بلکه این تصدیق برخی از ارزشهای کهنهی معماری است.»
لنگ همسو با بسیاری دیگر از منتقدان، با توجه به فهرست برندگان قبلی این جایزه، دربارهی غیرمعمول بودن انتخاب هیئت داوران مینویسد، ولی به این توجه دارد که بیعلاقگی هیئت داوران را به «مفتخر کردن» فردی که خود شهرت جهانی دارد، برجسته کند؛ بهخصوص اینکه به گروهی همچون آر.سی.آر مدتها بیتوجهی شده است:
«در سالی که اولین جواب به این پرسش که برندهی احتمالی پریتزکر کیست، معمارانی همچون دیوید اَجی[۳۲] یا بیارکه اینگلس[۳۳] بودند، معمارانی که در اغلب قارهها بیشترین خبر را به خود اختصاص میدادند، انتخاب دفتری که شهرتش صرفاً در جامعهی حرفهای و کاری بود، نشان میدهد که هدف اهداکنندگان جایزه، بیشتر غافلگیری بوده است تا مفتخر کردن برندگان.»
لنگ همچنین به پویایی و متغیر بودن دنیای نوین توجه میکند که نظرات و گرایشها در آن روز به روز عوض میشوند. حتی جایزه پریتزکر نیز از این قاعده مستثنی نیست:
«مهدکودک ال پاتیت کمته[۳۴] با آن نمای ژاپنی، حیاط مرکزی و ستونهای رنگینکمانیاش به سرعت چشم من را به خود جذب کرد. به ندرت پیش میآید که ایده «کودکان در اینجا بازی میکنند» با استفاده از رنگهای پرشمار اینقدر زیبا از کار در بیاید. آیا همین کافی نیست؟ امسال، وقتی که این کار برای چندمین بار در فعالیت حرفهای چند دههای [گروه آر.سی.آر] تکرار شد، پریتزکر به این نتیجه رسید که کافی است. کسی چه میداند که هیئت داوران چه پیامی برای سال ۲۰۱۸ خواهند داشت؟»
[divider]پینوشتها[/divider]
[۱] Ariana Zilliacus
[۲] Olot
[۳] Catalonia
[۴] RCR
[۵] Margaret Rhodes
[۶] Wired
[۷] Hyatt Foundation
[۸] Jeanne Gang
[۹] Admun Studio
[۱۰] Christopher Hawthorne
[۱۱]LA Times
[۱۲] Brexit: طرح خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا
[۱۳] “RIP, starchitecture. And good riddance.”
[۱۴] Diana Budds
[۱۵] FastCo. Design
[۱۶] starchitecture
[۱۷] Capital-a Architecture
[۱۸] Edwin Heathcote
[۱۹] Financial Times (UK)
[۲۰] Zaha Hadid
[۲۱] starchitect
[۲۲] RCR Arquitectes
[۲۳] Ramon Vilalta
[۲۴] ArchDaily
[۲۵] Wang Shu
[۲۶] Eduardo Souto de Moura
[۲۷] Aranda
[۲۸] Pigem
[۲۹] Alexandra Lange
[۳۰] Curbed
[۳۱] Carme Pigem
[۳۲] David Adjaye
[۳۳] Bjarke Ingels
[۳۴]El Petit Comte Kindergarten
منبع:
[button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”http://www.archdaily.com/806560/critical-round-up-the-2017-pritzker-prize”]آرکدیلی[/button]