مسابقه معماری علیه دشمن؛ انتخابات امریکا، مناره های سویس و شاهزاده آقاخان

 

معماری و سیاست ازآن‌جهت که هر دو بر طبع نمایشگری بشر استوارند، خویشاوندی دارند. قدرت همواره معماری را زبانی مناسب برای تثبیت و القاء ایده‌هایش پنداشته است. گاه بسیار حداقلی با افزونه‌ای از نام و نقش و نشان و گاه با جلوه و جلال بخشیدن به‌مثابه یک رقابت تمدنی چنانچه ارتفاع مناره‌ها در بلاد اسلامی نشان می‌دهد. قدرت آنجا که بی‌رقیب است با تخریب بناها و آنجا که شراکت دارد با اقتصاد با برپایی آن‌ها، خیال‌ها و نجواها را تجسد می‌بخشد و بودن خود را به مخاطبان تاریخی و جغرافیایی‌اش تذکر می‌دهد. با پیش رفت فنّاوری‌های شبیه‌سازی که می‌توانند شمایل یک بنا را همانند نمونه ساخته‌شده به نمایش بگذارند، این عرض‌اندام ارزان‌تر از قبل تمام می‌شود. شما می‌توانید بی‌آنکه هزینه‌ای بکنید و یا حتی زمینی را در تملک داشته باشید، هر سازه‌ای را در هرکجای جهان ویران کنید و یا بنا کنید. این وضعیت به‌عنوان یک منش تبلیغاتی در جهان سیاست یک انتخاب خلاقانه است که هر بار نتایج تأمل‌برانگیزی را ایجاد می‌کند.

[divider]ما یک مشکل‌داریم[/divider]

با ممنوعیت ساختن نشانه‌های اسلامی که توسط شهروندان سوئیسی تصویب شد در سال ۲۰۰۹ مسابقه‌ای برگزار شد تحت عنوان «ما یک مشکل‌داریم» و در آن از شرکت‌کنندگان خواسته‌شده بود تا با کوشش در جهت آزادی مذهبی، مناره‌ای را طراحی کنند که با ضوابط شهری جدید همخوان و منطبق باشد. نتیجه طیف وسیعی از انتخاب‌ها بود. هرچند عده‌ای خوش دلانه گمان کرده بودند که با یک پروژه واقعی معماری مواجه‌اند و سعی کرده بودند با طراحی یک مناره سازگار، برای مثل با بهره‌گیری از تزئیناتی ملهم از پرچم سوئیس با میانجی­گری صورت‌مسئله را حل کنند اما از دو طیف دعوا ایده‌های خلاقانه‌ای شکل‌گرفته بود. برخی از موافقین این قانون با قرار دادن یک مناره بر روی پرتابگر موشک‌های دوربرد کنایه‌ای به تروریست بودن مسلمان‌ها می‌زدند و گروهی دیگر با پیشنهاد دادن اینکه مسلمانان می‌توانند در هنگام اذان روی بام‌ها بالا و پایین بپرند به‌خوبی زخم‌زبان سیاسی خود را منتقل ساخته بودند.

4193303812_434919144a_o

اما مخالفان این قانون که مخاطبان اصلی این مسابقه بودند نیز جدا از پیشنهادی طراحانه ای مانند ستون‌های نور، کرایه یک کشتی در ساحل که دودکشش را به طرح مناره دربیاورد و یا نمایش عدم وجود مناره با پروفیل‌هایی که پیکره‌اش را بازنمایی می‌کنند و یا حتی تغییر فرم چند پنجره بر روی یک آسمان‌خراش برای اینکه کاراکتر مناره پیدا کند، با یک پیشنهاد خلاقانه و کنایی، تمام ماهیت قانون تصویب‌شده را زیر سؤال بردند. یکی از آثاری که در این مسابقه بسیار موردتمجید همگان قرار گرفت تصویری از یک گوشی هوشمند بود که مناره‌ای مجازی را در وقت اذان نمایش می‌دهد. این کنایه از آزادی گردش اطلاعات و پایان عصر ممنوعیت‌های مذهبی و فکری جدای از آنکه به طرح مسابقه پاسخ داده بود، خود یک بازنمایی تمام‌عیار از ماهیت این مسابقه بود.

 4195066797_1cb86ae274_o 4195722221_501b936dcb_o

[divider]دیوار دونالد ترامپ[/divider]

در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری ایالات‌متحده نیز وقتی دونالد ترامپ، نماینده حزب جمهوری‌خواه با به کار بردن عبارت دیوارت را خوب بساز تا همسایه‌ات را خوب ساخته باشی که مشابه ضرب‌المثلی در فارسی است، پیشنهاد دیوار کشیدن میان ایالت‌های جنوبی و مکزیک را مطرح ساخت، گروهی از طرفداران جریان مقابل مسابقه‌ای را راه‌اندازی کردند با عنوان «طراحی یک دیوار برای جدا کردن ترامپ از بقیه امریکا» که مجموعه‌ای تصویرسازی‌های خلاقانه و کنایی معمارانه را در پی داشت. آنچه در عمده این تصاویر قابل مرور بود تأکید بر حبس کردن ترامپ در ثروت خودش و امریکای مطلوب خودش داشت. حبس کردن او در «برج ترامپ» در حال سوختن و یا بستن فرودگاه بر روی هواپیمای او توسط ماشین‌های فروش ذرت مکزیکی از این جمله بود. دریکی از انتخاب‌ها اما با کنایه به تفکرات تجملاتی و سطحی ترامپ، کلاهی همچون خانه اردک که توسط ونتوری شهرت یافته بود بر سر ترامپ قرارگرفته است که یک بازی لفظی نیز بین نام کوچک او و شخصیتی کارتونی برقرار می‌کند.

q8fp6xnfyxos3t41

در سویه‌ای مثبت و غیر انتقادی نیز باراک اوباما در ابتدای دوران ریاست جمهوری‌اش، شعار تغییر را موضوع یک طراحی معماری آزاد قرار داده بود و این رفتار را با برگزاری مسابقه طراحی کتابخانه مرکز ریاستی دولت ادامه داد؛ اما جدای از مسابقه‌ها، جوایز نیز رویکردها و یا اهداف سیاسی متنوعی را دنبال می‌کنند.

7jfhqrz7berkza7a

[divider]امام ۴۹ام امت[/divider]

شما امام ۴۹ ام یکی از جریانات شیعه هستید که بعد از عبور از بزنگاه‌های تاریخی خود، بروز و ظهور اجتماعی را در میان معتقدانتان ضعیف می‌بینید. در اروپا متولدشده‌اید و هرگز در سرزمین‌هایی که هواداران بیشتری دارید حضور ندارید تا با ارتباط مستقیم جامعه خود را رهبری کنید. عدم نقش‌پذیری امام در میان امت و عدم نقش‌پذیری این امت در تاریخ معاصر جهان این بیم را ایجاد می‌کند که ماهیت نحله شما به‌تمامی محو گردد. برای چاره این موضوع حاضرید باکمال افتخار هم با شیمون پرز در یک کادر قرار بگیرید و هم با دیگرانی که در مسلمان کشی ید طولایی دارند. تقریباً با عمده سیاستمداران جهان عکس‌دارید اما هیچ‌کدام از این کنش‌های سیاسی برای شما اعتبار اجتماعی ایجاد نکرده که هیچ، بلکه سوءظن‌های امنیتی درباره مؤمنان به طریقت شما ایجاد می‌کند. شما رهبر مردمی بدون کشور و سرزمینید. علی‌رغم جمعیت میلیونی‌تان برای صاحبان قدرت آن‌قدر اهمیت ندارید تا مانند اسرائیل به شما یک کشور هدیه کنند. ازاین‌رو با توجه به توان مالی بالایی که از سوی هوادارانتان دریافت می‌کنید تصمیم می‌گیرد تا در هر کشوری، نه یک شهر که یک عمارت را به اعتبار نام خود ممهور کنید. جایزه معماری یعنی برند سازی اجتماعی از طریق علم و نمایندگی آن بخشی از اسلام که نه‌تنها دردسری ندارد بلکه مایه فخر و مباهات همه نیز می‌شود. هنر اسلامی و خاصه معماری اسلامی عبارت‌هایی هستند که با پشتیبانی شما از لائیک‌ترین جریانات تئوریک در این حوزه‌ها طی سالیان بسیار کم‌کم بانام شما گره می‌خورد و مصادره می‌شود. حالا شما برگزارکننده گران‌ترین جایزه معماری جهان هستید. جایزه‌ای که هم معیارها و هم زمینه‌هایش را چنان فراخ گرفته که بتواند پشت هر پروژه موفقی قرار بگیرد و معتبرتر شود.

 15

اگر مروری به برگزیدگان ادوار پیشین جایزه آقاخان داشته باشید درمی‌یابید که این جایزه ترویج‌دهنده هیچ‌چیز خاصی نیست و در انتخاب‌هایش تنها پروژه‌هایی را حائز اولویت و اهمیت می‌داند که از سرمایه اجتماعی قابل‌توجهی برخوردار هستند. انتخاب بازار تبریز، خانه بروجردی‌ها و پل طبیعت کاملاً عطف به اهمیت یافتن این پروژه‌ها در جوامع هدف و ظرفیت اعتبار سازی آن‌ها صورت می‌پذیرد، همچنین برندگان دیگر این جایزه. هرچند داوران برای هر پروژه شرح‌های توصیفی مثبتی می‌نگارند اما اگر به متون رجوع شود معیارها برای انتخاب‌ها کاملاً متمایز است. ازاین‌رو در کنار خرسندی‌های حرفه‌ای از بهتر دیده شدن پروژه‌های ایرانی، باید این هشدار را خودبه‌خود بدهیم که در حال بازی در پازلی هستیم که الزاماً با طراحش همدلی و همسویی نداریم؛ و این مهم را از یاد نبریم که با توسعه رسانه‌ها در دهه اخیر، نقش جوایز در حال کمرنگ شدن است چراکه یک جایزه، بزرگ‌ترین موهبتی که برای طراح دارد دیده شدن است. اگر زمانی این دیده شدن توسط مجاری ارتباطی محدود به مجلات و یا شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی بود، امروز رسانه اصلی معماری و شهرسازی در تمام جهان بدون شک فضای اینترنت است. نتیجه آنکه یک پایگاه تخصصی به‌راحتی می‌تواند در یک مطلب توصیفی همان‌قدر برای شما بازدید بیاورد که در مطلبی که برگزیدگان جایزه را معرفی می‌کند. مخاطب نیز کم‌کم آموخته است که فارغ از کلمات و عناوینی که روی صفحه‌ها می‌بیند، به چشم‌های خودش اعتماد کند و ماهیت اثر را بکاود. فروریختن ابر روایت‌های رسانه‌ای، فانتزی قله‌های المپ را برای برگزیدگان این جوایز کمرنگ‌تر کرده است. می‌توان از مرور وضعیت مسابقاتی که ساخته نمی‌شوند و جوایزی که چندان به چشم نمی‌آیند دانست که این بازی اعتباری به انتهای تأمل‌برانگیزش نزدیک شده است. اگر روزی اعلام اسامی برندگان معمار و یا تقلا برای به دست آوردن شماره‌ای از مجله که آثار را به چاپ رسانده، شوری بود که تمام فعالان معماری را دربرمی گرفت، حالا اما جز مجادلات محفلی چندروزه، بازنمایی چندانی ندارد. این موضوع ارتباطی به ماهیت خود جوایز و یا اثربخش بودن مسابقات ندارد. این تغییر محصول آن انقلابی است که در ابتدای آن ایستاده‌ایم.

 

مطلبی دیگر
سهراب سپهری؛ هنرمندی با فلسفه ساده