دموکراسی شهری در بن‌بست نظام برنامه‌ریزی

[divider]تعاریف[/divider]

مردم‌سالاری یا دموکراسی[۱]یک روش حکومتی است برای مدیریت کم خطا بر مردم که در آن فرد یا گروهی خاص حکومت نمی‌کنند، بلکه مردم حکومت می‌کنند. گونه‌های مختلف دموکراسی وجود دارد و در جامعه بین‌الملل نیز شاهد چندگانگی دموکراسی هستیم. میان انواع گوناگون دموکراسی، تفاوت‌های بنیادین وجود دارد. بعضی از آن‌ها نمایندگی و قدرت بیشتری در اختیار شهروندان می‌گذارند. درهرصورت اگر در یک دموکراتیک، قانون‌گذاری دقیق برای جلوگیری از تقسیم نامتعادل قدرتِ سیاسی صورت نگیرد (برای مثال تفکیک قوا)، یک شاخه‌ی نظام حاکم ممکن است بتواند قدرت و امکانات زیادی را در اختیار گرفته، به آن نظام دموکراتیک لطمه بزند. از «حکومت اکثریت» به‌عنوان خاصیت اصلی و متمایزکننده‌ی دموکراسی نام می‌برند. در صورت نبودِ حاکمیت مسئولیت‌پذیر، ممکن است که حقوق اقلیت‌های جامعه مورد سوءاستفاده قرار گیرد.

[divider]نظام غیر دموکراتیک توسعه شهری در ایران[/divider]

منظور از این اقلیت در زمان‌ها و مکانه‌ای مختلف متفاوت است. آنچه در نظام آپارتاید علیه برخورداری سیاهان از امکانات شهری همچون حمل‌ونقل عمومی و حق تحصیل در مقاطع عالی اعمال می‌شد را می‌توان در شهرهای امروزی به‌گونه‌ای دیگر و با ماهیتی نامتعین علیه طبقه فرودست اقتصادی و حاشیه‌نشینان مشاهده نمود.

گاهی عدم برخورداری این افراد از امکانات ماهیت فضایی پیداکرده و از صفت فردی شهرنشین مجزا می‌شود. به‌این‌ترتیب است که صرف قرارگیری در مناطق حاشیه‌ای شهرها، کلیه افراد را فارغ از جنسیت و میزان درآمد از امکاناتی همچون پارک‌های تجهیز شده، خدمات اجتماعی و بهداشتی عمومی و شبکه ترافیکی کارآمد محروم می‌کند.

در حالتی دیگر با تغییر شکل امکانات وضعیت فرا جغرافیایی می‌شود. بسیاری از خدمات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی علیرغم عرضه عمومی تنها توسط بخش‌هایی از جامعه که امکانات مادی تصاحب آن‌ها رادارند، قابل‌استفاده است.

در هر دو حالت یادشده آنچه در حال وقوع است تقسیم جامعه شهرنشینان به دو بخش کلان «برخوردار از خدمات» و «محروم از خدمات» تقسیم نموده و به‌این‌ترتیب فرآیندهای توسعه و برنامه‌ریزی در عمل ناقض برخورداری بخش‌هایی از جامعه از امکانات بوده و تضعیف‌کننده نهادهای دموکراتیک در توسعه شهری هستند.

[divider]برنامه‌ریزی دموکراتیک[۲][/divider]

در طی دهه ۱۹۶۰ میلادی منتقدان برنامه‌ریزی سنتی، برنامه‌ریزان را به تحمیل دیدگاه‌های یک دنیای دلخواه طبقه متوسط جامعه به‌کل جامعه متهم کردند و خواستار دگرگونی برنامه‌ریزی از یک ساختار سلسله مراتبی از بالا به پایین به فرآیندی مشارکتی و دارای ارتباط پیوسته بین برنامه‌ریزان و مردم شدند. نقد آن‌ها با اشاره به نقش برنامه‌ریزان و برنامه‌ریزی رادیکال در دگرگونی جامعه، به چند شرط دستیابی به این امر اشاره داشت:

۱-لزوم گشوده بودن برنامه‌ریزی و برنامه‌ریز ازنظر اطلاعات در برابر افراد، گروه‌ها و نهادهایی چون خانوارها و اجتماعات که در خط مقدم قرار دارند.

رویارویی پیوسته‌ی برنامه‌ریزان و شهروندان لازمه این امر است. نظام موجود برنامه‌ریزی شهری با ایجاد شکافی ذهنی میان جامعه و آنچه طبقه نخبه می‌نامد امکان مواجهه برنامه‌ریزان با سوژه برنامه‌ریزی را به حداقل رسانده است. بدین ترتیب نیاز جامعه در فردای دموکرات تحکیم این رویارویی و برخورد است که در اثر آن نه‌فقط جامعه آموزش‌یافته و در فرآیند برنامه‌ریزی درگیر می‌شود، بلکه به برنامه‌ریزان نیز برای درگیر شدن هرچه بیشتر در جامعه آموزش لازم را می‌دهد. این ساختار، آغازگر یک فرآیند آموزش دوسویه است. این آموزش نه شعاری و نمادین بلکه رکن حیاتی برنامه‌ریزی شهری به شمار می‌رود.

نظام تهیه طرح‌های توسعه در ایران را در نظر بگیریم:

برنامه‌ریز در فرآیند تدوین برنامه و تصویب و اجرای آن با حرکت بر مشی قانونی موجود فاصله مطمئنی را با جامعه برقرار می‌سازد مبادا متهم به درگیر شدن در بازار سیاه توسعه و رانت‌خواری‌های محلی شود. در صورت پذیرش این رابطه نیز نظام برنامه‌ریزی نهایت تلاش خود را برای کاهش نیاز به ارتباط با بدنه جامعه به خرج خواهد داد تا بدین ترتیب هزینه‌های ناخواسته مالی را به حداقل برساند.

۲- پروردن راهبردهای مربوط به روابط در سطح جامعه (همچون ایجاد شبکه‌هایی در سطوح خرد، محلی و یا اجتماعات)، هشدار دادن به افراد و گروه‌های سازمان نیافته در مورد موضوعات مهم، کسب اطمینان از این‌که گروه‌هایی که در سطوح خرد، محلی و یا اجتماعات تشکیل‌شده‌اند، هم به اطلاعات دسترسی لازم رادارند، هم به تحلیل انتقادی از سیاست‌هایی که بر آن‌ها اثرگذار است، می‌پردازند.

برنامه‌ریزی دموکراتیک با تکیه‌بر توده مردم همچون مرجع نهایی تنظیم برنامه‌ها، به دلیل توجه به محروم‌ترین افراد و گروه‌های جامعه، با برنامه‌ریزی مساوات خواه همسو می‌شود. این دسته برنامه‌ریزان، با پذیرش حق مشارکت جامعه در فرآیند برنامه‌ریزی، خود را وادار به داوری‌های سیاسی می‌کنند که برنامه‌ریزان سنتی هیچ‌گاه با آن روبرو نبوده‌اند.

[divider]پانویس[/divider]

[۱] – Democracy

[۲] -Democratic Planning

مطلبی دیگر
عکاس: نگارنده
برداشت از بناهای عادی؛ جای خالی تاریخ معماری مردم در دانشگاه