[divider] پرده اول: یک فیلم شلوغ [/divider]
بعد از صرف صبحانه از خانه بهقصد محل کار سفر روزانه خود را آغاز میکنید. تصاویری که تا شب، هنگام مراجعت به خانه از پیش چشم شما میگذرد هرکدام پردهای از زندگی روزانه یک شهر است. این فریمها را که پشت سر هم بگذارید روایت شهروند از محیط زندگی را در یک فیلم خواهید داشت.
متأسفانه در اکثر شهرهای ما تضمینی برای یک فیلم روان و خوشساخت و یا با پایانی خوش وجود ندارد. فیلمی با این حجم از داستانکهای گوناگون بدون قرارگیری در یک چارچوب منظم و از پیش اندیشیده به یک آشوب تصویری و ادراکی تبدیل خواهد شد.
[divider] پرده دوم: بازیگر کیست؟[/divider]
در یک شهر انبوهی از مسائل در جریان است، هر کدام از این مسائل را میتوان در یک بخش «فعالیتی – اقتصادی» طبقهبندی نمود. در نتیجه فضای زیست شهری را میتوان مجموعهای از همپوشانی این بخشهای پرشمار دانست. در مدل فعلی مدیریت شهری در ایران هر کدام از این بخشها به یک «نهاد» سپرده شده و نهاد یادشده موظف است با در نظر گرفتن منافع بخش مربوط به خود تلاش نماید بر مشکلات متعددی که بهطور روزانه با آنها مواجه شده فائق آمده و در صورت امکان آیندهنگری لازم را برای فرداهای پیش رو انجام دهد.
[divider] پرده سوم: بازیگران به ترتیب قدرت وارد صحنه میشوند![/divider]
مشکل اما آنجا چهره مینماید که «نهاد» یادشده حدود اختیارات و وظایفی دارد. همپوشانی اختیارات و وظایف از جمله رایجترین مشکلات در مدل مدیریت شهری فعلی است. نهادهای گوناگون تلاش میکنند که هرکدام در «مرکز کادر» ظاهر شده و بیشترین دستمزد (بودجه) را به خود اختصاص دهند. در مواردی دو بازیگر قرار است یک نقش را بازی کنند که این موضوع نهایتاً اگر به سقوط یکی از این دو از بالای «سن نمایش» منجر نشود، باعث تنه زدنهای خستهکننده و طاقتفرسا در کل زمان فیلم میشود.
مدیریت حوزه فرهنگ شهری را تصور کنید که در آن، نهادهای موازی بیشمار فعال در حوزه فرهنگ و رسانه در جدال دائم اثبات هویت باشند و شهروند بینوا در طول روز آماج تبلیغات گهگاه متفاوت زیباسازی شهرداری، وزارت فرهنگ و ارشاد، حوزه هنری، سازمان تبلیغات و … قرار گیرد.
بخشی از این نهادها زیرمجموعه نهادهای کلانمقیاستری هستند که منشأ قدرت آنها محل مناقشه دیگری است. از یکسو نهادهای انتصابی به دلیل قدرت برتر بودجهای و قانونی خود را تامالاختیار فرض نموده و عرصه را بر سایرین تنگ میکنند، از دیگر سوی نهادهای برآمده از رأی مردم به دلیل خودگردانی، توان محدودتری در اعمال قدرت حاکمانه دارند. نباید فراموش کرد که در مراحل نخستین مواجهه کشورها با موضوع دموکراسی شهری، بعضاً نهادهای برآمده از رأی مردم نه بر پایه صلاحیتهای فنی و چشماندازهای بلندمدت، بلکه بیشتر منبعث از محبوبیت و پاسخگویی فوری به مسائل شهروندی هستند.
[divider] پرده چهارم: از بین سیاهیلشکر، کارگردان را بیابید؟![/divider]
در مدلهای اولیه مدیریت شهری هر کدام از نهادها متولی بخش مربوط به خود بوده و بیتوجه به سلسلهمراتب تصمیمگیری و تقسیمکارهای کلان برحسب دستور کارهای داخلی و پشتوانههای مالی، فنی، لجستیکی و قانونی اقدامات توسعهای – ترمیمی را در سطح شهرها بهپیش میبردند.
شاید حضور این تعداد کارگردان باشد که به اغتشاش سرگیجهآور در «فیلم فارسی شهر ایرانی» انجامیده است.
یک معبر ۸ متری را تصور کنید. از همان کوچههایی که کودکی و جوانیمان را در آن گذراندهایم. شهرداری مسئول زیرسازی و آسفالت کردن آن است، اداره برق تیرهای سیمانی را در گوشهای از آن و بیتوجه به وضع عابران پیاده برپا کرده است، اداره مخابرات مسئول پاسخگویی به مشترکین تلفن ثابت است، در جاهایی باید به مشترکین اینترنت پرسرعت هم پاسخگو باشد، اداره آب و فاضلاب شهری مسئول راهآبها و خطوط لوله فاضلاب است، اداره گاز باید از امنیت خط لوله گاز مطمئن باشد، اداره راهنمایی و رانندگی هم برای رفاه ساکنین محل چند سرعتگیر در طول مسیر قرار داده است.
یک کوچه ۱۰۰ متری با عرض ۸ متر، عرصه تقابل شش نهاد متفاوت است. بهبیاندیگر یک زمین با مساحت ۸۰۰ مترمربع در تمام نهادهای یادشده باید مورد تصمیمگیری قرار گیرد، بدون اینکه میان میزهای تصمیمگیری فصل اشتراکی باشد.
[divider] پرده پنجم: کارگردان موفق کیست؟[/divider]
در ادبیات امروزی مدیریت شهری، وجود عوامل و بازیگران گوناگون به رسمیت شناختهشده و روابط نهادها نه بر اساس عرضاندام و قدرتنمایی به رقبا بلکه بر اساس یک تقسیمکار از پیش اندیشیده شده تنظیمشده است.
آنچه تحت عنوان مدیریت و حکمروایی یکپارچه شهری مطرح میشود نه بهمنزله تمرکز قدرت در یک سازمان عریض و طویل بلکه تنظیم روابط میان بازیگران موجود است، بدین ترتیب شهرداری مدرن بهعنوان حاکمیت محلی در عین اختیارات اجرایی متنوع در مقیاس شهری با وظایف گستردهای نیز مواجه خواهد بود. تصدیگری شهری بایستی به نهادهای برآمده از آرای مردم سپرده شود. مدیریت شهری یکپارچه میتواند و باید متولی تقسیمکار نهادهای بخشی متنوع فعال در حدود قانونی یک شهر باشد.
[divider] وودی آلن کات میدهد![/divider]
آلن از این اغتشاش خسته شده است. او کارگردان است و حاضر نیست نامش در انتهای فیلمی بیاید که در شکل گیری آن نقشی نداشته است!