رسانه، مهاجرت، فضا و فردیت در مجموعه عکس «همه‌ی خبرها…» اثر سارا نعیم‌پور

[divider]سارا نعیم پور: عکاس زندگی یا هنرمندی انسان محور؟[/divider]
سارا نعیم پور، دانش آموخته دانشگاه تهران و دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مستندسازی دانشگاه رایرسون کانادا است. سبک عکاسی وی گواه از تفکر انسان محورو توجه وی به زندگی روزمره بشر امروزی دارد. سبک کار او را می‌توان با عکاسانی همچون استیو مکوری و کاوه گلستان مقایسه کرد. او نه به دنبال خلق صحنه‌های پیچیده است و نه در نظر دارد که تصویری با رنگ و لعاب فراوان در استودیو ثبت کند؛ بلکه صرفاً به دنبال ثبت حقیقت زندگی است.

با نگاه کردن و عمیق شدن به عکس‌های وی از یک طرف رنگ آفرینش جهان را می‌توان بازیافت، و از طرف دیگر به پیچیدگی زندگی روزمره بشر امروزی می‌توان پی برد. وی در نمایشگاه اخیر خود که در اواخر تابستان سال نود و پنج در گالری برچ کانتمپوراری شهر تورنتو افتتاح شد؛ مجموعه عکس‌های جدید خود را با عنوان «همه‌ی خبرها» به نمایش گذاشت. این مجموعه از نگاه مخاطبین رابطه انسان و فضا را به زیبایی و پیچیدگی فراوان به نمایش می‌گذارد. ولی از دیدگاه خود عکاس، این عکس‌ها به مسئله تأثیر رسانه در زندگی روزمره انسان مهاجر می‌پردازد؛ وی بر این باور است که اخبار برای فرد مهاجر به عنوان رکن اصلی و جدا نشدنی زندگی او در دوران مهاجرت است؛ بنابراین فرار از خبرهای کشور مادری برای یک مهاجرتقریبا غیر ممکن به نظر می‌رسد. از دیدگاه بسیاری نکته اصلی در مجموعه جدید او حس رمز آلود بودن آن است که آن را برای مخاطب دلچسب می‌کند. این رمز آلود بودن حس همزاد پنداری را در انسان به چالش می‌کشد و انسان را وادار به تفکر در برابر تصاویر می‌کند.

در حقیقت، این مجموعه چهار دیدگاه اصلی را از منظر منتقدین به چالش می‌کشد: انسان معاصر؛ زندگی روزمره در دوران پسا‌-پست مدرن؛ تأثیر رسانه‌های مجازی و خبر در زندگی بشرو همچنین فرد مهاجر؛ و ارزیابی روانشناختی و جامعه شناسانه بدن انسان در فضا. بطور خلاصه، مجموعه عکاسی فوق، انسان معاصر را در بافتار زندگی روزمره خود و فضایی که در آن زندگی می‌کند، در دوران پسا-پست مدرن به چالش می‌کشد.

وی مجموعه عکسش را این‌طور توصیف می‌کند:

«همه‌ی خبرها» نام مجموعه عکسی است که سال ۲۰۱۱ وقتی از تهران به تورنتو مهاجرت کردم شروع شد. یک شب وقتی تا دیروقت بیدار بودم تا اخبار ایران را چک کنم، یک خودنگاره گرفتم که بعد به عکس گرفتن از برادرم و در نهایت دوستانم که در تورنتو زندگی می‌کنند منتهی شد. برایم جالب بود که چطور هرشب قبل از خواب اخبار ایران را چک می‌کردیم که تا درجریان روز بعدی که حالا در ایران شروع شده بود باشیم. چیزی که ابتدا انگیزه گرفتن این عکس‌ها شد، بیشتر نشان دادن خودم و دوستانی بود که در فضاهای خصوصی یا نیمه خصوصیشان در تورنتو در حال چک کردن اخبار ایران هستند. خصوصاً که می‌دانستم این کار بخش جدانشدنی از زندگی خیلی‌ها بود و هست: «در جریان اخبار ایران بودن». کاری که که اوایل بیرون آمدنم از ایران بیشتر برای من جنبه پیدا کردنِ دلیل و انگیزه برای برگشت به ایران بود و حالا صرفاً یک روتین برای «در جریان ماندن» است.

مطلبی دیگر
سیاست، معماری و پارامتریسیسم: در جست‌و‌جوی تفسیری برای معماری قرن بیست‌ویک