بیرون ساختمانِ اصلی دوسالانه در ژیاردنی، نمایشگاه کشورهایی که در این باغ ساختمانهای اختصاصی دارند برپاست. تنها کشوری که بدون داشتن ساختمان، غرفهیِ قابل اخترامش را مقابل درب ورود ساختمان اصلی دوسالانه بر پا کردهاست، غرفهای است که معمارانی برای کشور صحرا آماده کردهاند. در این غرفه دستبافتههایی از زنان صحرایی به همراه فیلمهایی از این کشور و نقشهای از مهاجرت و تلاش برای پناهندگی در چادری به نمایش درآمده که میتواند یک راست از ونیز ما را به آفریقا ببرد.
در مقابل غرفهی صحرا نمایشگاه آبی هلند در ساختمان اختصاصی این کشور به دستاوردهای سازمان ملل برای بازسازی پس از جنگ در مناطق مختلف جهان پرداختهاست و اطلاعات تأثیرگذاری از وقوع جنگ در دنیا را به نمایش گذاشتهاست. بلژیک و اسپانیا ببا دو رویکرد مختلف به موضوع بازسازی و باززندهسازی ساختمانها پرداختهاند که البته ارائهیِ مینیمال اسپانیا و استفاده از پروفیلهای گالوانیزه برای طراحی این نمایشگاه بسیار گیرا و مثالزدنیست.
یکی از کشورهایی که در ساختمان اختصاصی مربوط به خود، نمایشگاهی برپا کردهاست که خیلی فراتر از حد انتظار من است، مصر است. به عنوان کشوری در خاور میانه که در این سالها اوضاع چندان بسامانی نداشتهاست، معماران مصری با همکاری دانشکدههای معماری در مصر و سایر کشورها از امریکا تا اروپا، غرفهای برپا کرده که ضمن چیدمان هنرمندانهای که دارد، توانستهاست دستاوردهای مصر را در معماری به کمک ماکت و تصویر، به زیبایی به تصویر بکشد. این نمایشگاه همچون عنواناش « مواجهات حتمی» به خوبی توانست منِ مخاطب را با حقایقی از داستان معماری و شهر در این کشور پرداستانِ دیروز و امروز مواجه کند.
در این میان، کشورهایی هستند که برایِ من جذابیت معماریِ ساختمانهایشان، بیش از نمایشگاههایی که در آنها برقرار شدهاست. برزیل، با اینکه مستندات جالبی از تحولات شهریاش در غالب پوسترهایی تک رنگ ارائه دادهاست، شوق دیدنِ ساختماناش که با یک سقف بتنیِ صریح و شجاعانه شکل گرفتهاست، برایم بیشتر است.
برخلاف نمایشگاه کشورهایِ در حال توسعه و یا کشورهای کوچکتر، نمایشگاه کشورهایِی چون آلمان، فرانسه، ایالات متحده و روسیه، علیرغم اینکه ماکتها، گرافیکها و مطالب نسبتن مهمی را به نمایش گذاشتهاند، چندان جذاب به نظر نمیآیند و بیشتر خستهکنندهاند. برای همین است که در ساختمانِ آلمان ترجیح میدهم به جای خواندن تمام مطالب جزیی روی دیوار در مورد پناهندگان، از منظرهیِ بینظیر دریا از لابهلای شاخههای درختانِ ژیاردنی نگاه کنم!
یکی از غرفهها، که میتوانم عنوان سهلِ ممتنع رو برای آن برگزینم، غرفهیِ کشورهای نوردیک است. سوئد ،نروژ و فنلاند چیدمانی را با عنوان «تحت درمان» ارائه دادهاند که ضمن سادگی و صراحت در طراحی یک پلکان چوبی صعودی، به بررسی تحلیلی آثار معماری این روزهایشان در چندین دسته پرداختهاند. با این حال تعداد آثار ارائه به قدریست که خواندن و دیدن همهی توضیحات در عمل ممکن نیست.
آخرین ساختمانی که قبل از خروج بازدید میکنم، ساختمان کشور سوییس است که با اینکه آجری است، در طراحی آن به وضوح شیفتگی به ساختمان پاویون اکسپوی بارسلونای میس وندر روهه به چشم میخورد. نمایشگاه کشور سوییس با عنوان «فضای اتفاقی» یکی از چیدمانهای صریح و گیرا در میان نمایشگاههای سایر کشورهاست. فضای اتفاقی به نمایش گذاشته شده ترکیبیاست از ابر و غار که شکلدهندهیِ فضایی بیشکل هستند. نمایشگاه سوییس پایان جذابی برایِ بازدید از ژیاردنی است.
از ژیاردنی بیرون میزنم و از میانِ کوچههای این سمت شهر که به شکل قابل توجهی خلوتتر از مرکز شهر است و کمتر توریستی به نظر میآید، از میان خانههایی که لباسهای شستهشده را بیرون پنجرهها آویزان کردهاند، به سوی اسلحهسازی سابق ونیز میروم.