مترجم: فراز طهماسبی
جامهای جهانی علاوه بر بهترین بازیکنان جهان، ویترینِ نمایش برخی از بهترین و بدترین البسهی فوتبالیِ تاریخ هم هستند. با این حال، طراحی یونیفورمِ فوتبالیِ بینالمللی چندان هم ساده نیست.
لباسها فقط جلوهگرِ هویت یک تیم نیستند، بلکه قرار است عصارهی همهی موجودیت یک ملت، از گذشته تا حال، باشند. تولیدکنندگان ماهها صرف پژوهش دربارهی چگونگیِ ظاهرِ تیشرت، شورت و جوراب تیمها و طراحیِ آنها و اینکه باید جلوهگرِ چه باشند، میکنند. پروراندن یک طرح فقط استفاده از رنگهای ملی کشورها نیست؛ بعضی از کشورها رنگهای پرچمهاشان را استفاده میکنند و بعضی دیگر رنگهایی را که معنایی تاریخی، سیاسی، یا جغرافیایی دارند.
جان دلوین[۱]، متخصص لباسهای فوتبال و مولف کتاب «لباسهای فوتبالیِ ملی (رنگهای راستین)[۲]» به شبکهی سیانان اسپورت گفت: «[در طرح لباس] هویت تیم باید بدرخشد. اما کار دیگری که از نظر من باید انجام داد این است که برای خلقِ یک طرح واقعاً خوب ناچاریم سنتها و میراث آن کشور را بشناسیم. باید به آن احاطه داشته باشیم اما از یاد هم نبریم که طرح باید مدرن و معاصر باشد و در ساحت زبانیِ زمانهی خودش جای گیرد».
با چنین رویکردی تولیدکنندگانی مثل آدیداس[۳]، پوما[۴]، نایکی[۵]، اومبرو[۶] و هامل[۷] مسئولیتی خطیر در قبال طراحی این لباسها دارند. با آنکه لباس خوب کم ندیدهایم، جامهای جهانی لباسهای بحثبرانگیز و عجیب و غریب هم داشتهاند.
نمادوارههای لحظات تاریخی
دوگ بیرتون[۸] که یکی از موسسان بزرگترین مجموعهی لباسهای اصل، یعنی فروشگاه تیشرتهای کلاسیک فوتبالی[۹] است میگوید: «پیراهنهای فوتبالی سلیقهایاند. بعضیها به آن نگاه میکنند و میگویند زیباست و باقی میگویند افتضاح است».
در عین اینکه مواجهه با آنها سلیقهای است، با گذر زمان، خواسته یا ناخواسته نمادوارههایی از لحظات تاریخی میشوند. اغلبْ لحظاتی فراموشنشدنی را به یاد هواداران میآورند. لحظاتی که فقط محدود به زمین بازی نیستند و در زندگیِ خود هواداران هم جریان دارند.
بیرتون در این باره به سیانان اسپورت میگوید: «هر پیراهن برای هرکس معنایی خاص دارد، از خاطرهی اولین بازی گرفته تا خاطرات بهخصوص. جام جهانی برای این مساله محلی از اعراب است چرا که هر چهار سال یک بار رخ میدهد و احوالِ زندگی در چهار سال نسبتاً گردنده است. هر پیراهن را که ببینید، یاد آن بازی میافتید و این یعنی تجسم کردن آن خاطره. درست مثل قبل جلوی چشمتان زنده میشود».
هلند ۱۹۸۸
یکی از این پیراهنهای فراموشنشدنی را هلندیها میپوشیدند.
هلندیها پیوسته ملبس در هالهای از نارنجیِ بیچونوچرا هستند که لبیکی به خاندان سلطنتی است. بسیاری از هواداران فوتبال پیراهن آدیداس جیغ و نقشدارشان را در جام ملتهای اروپای ۱۹۸۸ به خاطر میآورند.
دِولین می گوید: «به گمانم [این طرح] در زمانهی خودش به شکل نامتعارفی متفاوت بود. به یاد میآورم که هجده یا نوزده ساله بودم و شوق وافری به لباسهای فوتبالی داشتم. از خودم پرسیدم ای بابا! اینجا چه خبره؟ [آن طرح] واقعاً زننده بود، اما به نحوی زننده بود که آدم را جذب میکرد. طرحش بسیار غالب و نوآورانه بود. جسارت میخواست که چنین طرحی را پیاده کنی».
هلند تنها تیمی نیست که همچه طرحی را در این سالها پوشیده است، ولی این پیراهن برای همیشه به عنوان یکی از آیکونیکترین [پیراهن]های تاریخ جاودانه شد. چرا که تنپوشِ دستاوردهای هلندیها بود. دستاوردی همچون لحظهی گل فنباستن در فینال مقابل شوروی که یکی از بهترین گلهای تاریخ است.
دولین اضافه میکند: «آنها فقط در همین رقابتها این لباس را پوشیدند و توگویی که پس از آن اعضای یک گروه از هم جدا شدند و دیگر آن گروه تشکیل نشد. جاودانه شدند، به آخر خط رسیدند و اسطوره شدند».
آلمان ۱۹۸۸-۱۹۹۱
آلمان در تاریخ، اغلب سیاه و سفیدی ساده میپوشیده که برگرفته از پرچم پروس است: حکومتی فقید در شمال اروپا که در قرن هجدهم قدرتی بزرگ بود.
باا این حال در دههی هشتاد رنگهای پرچم آلمان هم به طرحها وارد شدند و لباس آلمان به قول دولین در کتابش «به حدی تازه از زیبایی رسید» و از آن پس این لباس، یکی از مشهورترین لباسهای همهی دوران شد: پیراهن میهنپرستانهی آلمان غربی در زمانی که میزبان یورو ۸۸ بود.
با آنکه با این لباس به فینال یورو نرسیدند، دو سال بعد در جام جهانی ۱۹۹۰ آرژانتین را در فینال بردند و برای سومین بار قهرمان جهان شدند. همین یک قلم برای این که پیراهنی فراموشنشدنی باشد کافی است. ولی این پیراهن را در اولین بازی بعد از اتحاد دو آلمان هم پوشیدند.
دولین میگوید: «این پیراهن هم به شکل نامتعارفی متفاوت بود. سرمربیِ وقت تیم، فرانتس بکنباوئر، گفت که میخواهد رنگهای پرچم آلمان به پیراهن اضافه شوند. اما جامهآرایی با پرچم کاری بیسابقه بود. بازار آدیداس آن زمان داغ بود و این کار جسارت میطلبید. این طرح کمابیش سمت و سوی مُدهای آتی را مشخص کرد. [چنین رویکردی] وقتی پای پیراهنهای هلند و آلمان در میان باشد کمی مخاطرهآمیز است ولی آدیداس این ریسک را پذیرفت. نتیجهی کار واقعاً مرغوب بود و جزئیاتِ پرداخته فراوان داشت. با این پیراهن شاخ غول را شکستند ولی خیلی از تیمها هم هستند که که با چنین پیراهنهایی توفیقی نیافتند. نابرده رنج گنج میسر نمیشود.»
شِمایی از این طرح در پیراهنهای امسال آلمانها در جام جهانی هست؛ ولی این بار سیاه و سفید. شاید به خاطر اینکه برایشان در روسیه شگون داشته باشد.
برزیل
همیشه لباس زردِ قناریِ برزیلیها نماد اجتنابناپذیرِ نه تنها کشورشان که خودِ فوتبال بوده است.
به قولِ دولین در کتابش: « اگر بنا باشد افتخار و برتری فوتبالی را در طیفهای رنگ تصویر کنیم، اولین رنگهایی که به ذهنمان میآید که روی پالت بریزیم زرد، سبز، آبی و سفید است؛ رنگهای برزیل».
لباس برزیل همیشه این رنگی نبوده است. در سال ۱۹۵۳ مسابقهای در روزنامهی فقیدِ کوریو دا مانیا اعلام شد که لباس تیم ملی را بر اساس رنگهای پرچم طراحی کنند. سبز جلوهگر مراتع و جنگلهای فراوان کشور است، طلایی جلوهگر ثروتهای زمینی وافر و آبی آسمانیِ دوار [در میانهی پرچم] نمایندهی آسمان شبِ برزیل است.
این پیراهن بزرگترین بازیکنان تاریخ را به یاد هواداران میآورد: از پله، گارینچا و زیکو گرفته تا رونالدو، رونالدینیو و نیمار.
انگلیس ۱۹۶۶
نکتهای که دربارهی لباسهای انگلیس منحصر به فرد است این است که با پیراهن دوم قرمز رنگِِ سنتیشان همانقدر راحتاند که با پیراهنهای اولِ سفید.
دولین میگوید: «انگار که انگلیس شخصیتی دوگانه داشته باشد. در هر شرایطی میتوانند حافظ هویتشان باشند. بخت یارشان بوده که این رویکرد دوپیراهنه را داشتهاند».
پیراهن قرمز در سال ۱۹۶۶ بین عامه رواج یافت چراکه با این پیراهن انگلیس آلمان غربی را فینال شکست داد و قهرمان جهان شد. آن طرح از آن زمان بر خیلی از طرحهای انگلیسیها تاثیر گذاشته است.
دولین اضافه میکند: « برای یک هوادار انگلیس معنایی ندارد که تیم باید قرمز بپوشد تا ببرد، ولی رنگِ قرمزِ آن تیمِ برنده همیشه در پالتِ رنگهای ملی جا گرفته است. توفیقی که در آن جام به دست آمد همان عنصر گمشده بود. اگر در پیراهنی توفیق یابید آن پیراهن نشانه میشود و این اتفاقی است که دربارهی انگلیس افتاده است».
امسال در روسیه انگلیسیها مشابهِ همان طرح ۱۹۶۶ را میپوشند، به این امید که همان توفیق را به دست آورند.
کرواسی ۱۹۹۸
حالا نوبت لباس قرمز و سفید شطرنجیِ کرواسی است. لباسی که از فرسنگها قابل تشخیص است و نظیرش در دنیای فوتبال نیست.
با آنکه همهی پیراهنهای کرواسی طرحی انحصاری دارند که برگرفته از یونیفورم ارتش کرواسی موسوم به ساهوونیکا است، پیراهن ۱۹۹۸ که طراحی لوتو بود در ذهن هواداران جایی بهخصوص دارد.
نه فقط به آن سبب که کشوری نوپا آن پیراهن را به تن کرد و در اولین جام جهانیاش به مقام سوم رسید، بلکه به خاطر یادآوری بازیهای فراموشنشدنی داور شوکر که شش گل در هفت بازی زد و کفش طلا گرفت.
لباسِ سرهمیِ انگشتنمای کامرون
در این سالها بعضی از لباسها هم غیرمجاز بودهاند چرا که طراحیشان خلاف مقررات صریحِ فیفا بود که در آییننامهی ۱۰۴ صفحهایِ تجهیزات ورزشی مندرج است.
یکی از این لباسها، لباسِ سرهمیِ پوما برای کامرون در جام ملتهای آفریقای ۲۰۰۴ بود.
فیفا گفت غیرقانونی است که شورت و پیراهن از هم جدا نباشند و استفاده از این لباس را ممنوع کرد. کامرون این تذکر را پشت گوش انداخت و در یکچهارم نهایی مقابل نیجریه باز همان لباس را پوشید. به همین سبب شش امتیاز از این تیم در مقدماتی جام جهانی کسر شد و ۱۵۴۰۰۰ دلار هم جریمه شدند.
با آنکه پوما به رای اعتراض کرد و امتیازها را دوباره به کامرون برگرداندند، منع فیفا برای استفاده از این لباسها ادامه یافت و لباسِ یکتکه دیگر در زمین دیده نشد. این اولین بار نبود که پوما و کامرون قوانین فیفا را پشت گوش انداختند. در جام جهانی ۲۰۰۲ هم تیم لباسهای رکابی داشت که بعد مجبور شد سر آن آستین بدوزد.
جام جهانی روسیهی امسال و ادای احترام تیمها به گذشتهشان
نام آدیداس به عنوان تولیدکنندهی پوشاک ورزشی، پشت بسیاری از جنجالیترین طرحها بوده است. طرحهایی که به قولِ یورگن رانک مدیر ارشد طراحیشان «بدل به آیکونهایی تمام در دنیای فوتبال شدهاند».
او میگوید: «شرکت قصد دارد که به آن آیکونها در دنیای امروز هم ادای احترام کند». بسیاری از طرحهای امسالِ آدیداس، در واقع ادای احترامی به گذشته و متاثر از دهههای قبلاند. هواداران خواهان اصالت و ترقیاند. چیزی میخواهند که سریعاً با آن شناخته شوند و در عین حال آخرین خلاقیت و فناوری روز را هم داشته باشد. ما نیازهای بازیکنان و هواداران را همزمان برآورده میکنیم».
مثلاً طرح پیراهن امسال اسپانیا، ادای دینی به یکی از مشهورترین پیراهنهای تیم در جام جهانی ۱۹۹۴ امریکاست.
با آنکه اسپانیا در آن سال بزرگترین توفیقش را به دست نیاورد، طرح پیراهنش با نوارهایی از لوزیِ زرد و آبیِ نفتی، طرحی یگانه بود و بازیکنانی مثل پپ گواردیولا، میکل نادال و لوئیز انریکه آن را میپوشیدند. امسال آدیداس این طرح را احیا کرده است. هرچند این کار بیمناقشه هم نبوده است. طرح امسال رنگ قرمز زمینهها را در نوارها ممزوج کرده است و این قرابت رنگها سبب شده است آبیِ نفتی با خطای دید، بنفش به نظر برسد. بعضیها معترض شدند که شبیه پرچم جمهوریخواهان است که ضد سلطنتطلبان استفاده میکنند. اما مقامات اسپانیایی اصرار دارند که هیچ تعمدی در کار نبوده است.
یکی دیگر از این بازگشت به گذشتهها در پیراهن بلژیک مشهود است.
در دهههای گذشته لباس بلژیک را تولیدکنندگان متعددی طراحی کردهاند. اما دولین میگوید طرح آدیداس از همه خوشاستیل تر بوده است. لباسشان در یورو ۱۹۸۴ منقوش به لوزیهای قرمز و زرد و سیاه که رنگهای پرچماند در زمینهی نواری سفید بود که به خاطر طرح غیر معمولش یکی از بهترین لباسهایشان به حساب میآید. امسال هم همان طرح را میپوشند اما این بار خبری از خط سفید زمینه نیست.
اما دولین میگوید این پیراهن اثباتی بر این مدعاست که یک پیراهن خوب همیشه یادآور یک عملکرد خوب نیست. چون بلژیکیها در آن جام شکست خفتبار ۵-۰ از فرانسه را از سر گذراندند.
امیدبخشی به میلیونها نفر، از بازیکن تا هوادار
طرح خوب کارش فقط این نیست که به بازیکنان اعتمادبهنفس و به هواداران امید بدهد، بلکه میتواند به قول دولین ملتها را متحد کند.
او میگوید: « لباسها واجد غروری در سطح بینالمللی هستند. لباس چیزی است که همهی کشور میتواند در آن مشارکت کند و وقتی که تیم خوب بازی میکند و همه جا صحبت فوتبال است، لباسهای فوتبالی را همه جا میشود دید. لباس تیم ابزاری است برای متحد کردن کشور و به شکلی باورنکردنی ابزار قدرتمندی است».
منبع: CNN
صفحهی اصلی پروندهی فضا و فوتبال
[divider]پینوشتها[/divider][1] John Devlin
[۲] International Football Kits (True Colours)
[۳] Adidas
[۴] Puma
[۵] Nike
[۶] Umbro
[۷] Hummel
[۸] Doug Bierton