توضیح: این ایام با انتشار سریال چرنوبیل شبکه اچبیاو آمریکا و سپس پاسخ روسها با ساخت سریالی دیگر دربارهی این حادثه، دوباره یاد این حادثه و نام شهر پریپیات زنده شده است. روایت تصویری حاضر از این شهر و نیروگاه متروکه پیش از این در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۹۷ با برگردان فارسی از آرکدیلی در معماریآنلاین منتشر شده بود که به این بهانه دوباره بازنشر میشود.
بیست و ششم آوریل امسال، سی و دومین سالگرد حادثهی هستهای چرنوبیل بود. در این حادثه، انفجار رآکتور [شمارهی] چهارِ نیروگاه هستهای چرنوبیل[۱] در اوکراین سبب مرگِ آنیِ ۳۱ نفر، پخش ابرهای رادیواکتیو در دیگر نقاطِ اروپا و تخلیهی زمینهای اطراف نیروگاه به شعاع نوزده مایل شد. اکنون که ۳۲ سال گذشته است، این منظر را از دو جانب تعبیر میکنند: یکی از جانبِ حدود و ثغور فنون مهندسی، و دیگری هراس و ویرانی. به بهانهی سالگردِ فاجعه و باران رادیواکتیوش، ما گذشته، حال و آیندهی معماری چرنوبیل را بررسی کردهایم، تا سرگذشتِ چشماندازی را که سوخته و ویران شده است اما هنوز ممکن است از خاکستر برخیزد ترسیم کنیم.
گذشته
نیروگاه هستهای چرنوبیل، که در دورهی شوروی با نام نیروگاه هستهای وی-آی-لنین[۲] شناخته میشد، در سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۷ در فاصلهی ۶۰ مایلیِ شمال کیف پایتخت اوکراین ساخته شد. این اولین نیروگاه هستهای ساخته شده در اوکراین بود و چهار رآکتور هستهای داشت. قرار بود دو رآکتو دیگر اضافه شود که پس از فاجعهی ۱۹۸۶ منتفی شد.
در ادامهی طرحهای ساختِ نیروگاه، قرار شد شهر پریپیات[۳] را برای اسکان کارگران چرنوبیل و خانوادههاشان بسازند. پریپیات بیش از ۱۳هزار آپارتمان، حدود ۱۰۰ مدرسه، یک بیمارستان و یک هستهی مرکزی اداری که در بیشتر پلانهای شهرهای شوروی دیده میشود، داشت.
شهر مُهرِ معماریِ مدرن شوروی را بر پیشانی داشت، و صد و شصت بلوک آپارتمانیِ سازمانیِ وسیع و پیشساخته به این مساله دامن میزدند. در دلِ فضای خیابانهای همشمایلِ بتنی، جلوههایی ظریف از رنگ و بیهمتایی را هم میتوان دید، جلوههایی مثل سینما پرومتئوس که شیشههای سکوریتش نور را در شکلهایی منحصربهفرد بر روی نمای بیرنگ منتشر میکند یا شهربازیای که بارها سوژهی عکاسان شده است. پس از فاجعهی ۱۹۸۶، شهر تخلیه شد و تا امروز خالی از سکنه باقی مانده است.
حال
گذر زمان دو خوانش کاملاً متفاوت را از منظر شهری در چرنوبیل و پریپیات موجب شده است. در چرنوبیل، برای ساخت پوشش رآکتورِ صدمهدیده، بزرگترین سازهی متحرک فلزی در جهان را ساختهاند. [این] سازه که با نام «سرپوشِ ایمنِ جدید» شناخته میشود، به اندازهای بزرگ است که میتوان مجسمهی آزادی یا دو هواپیمای بوئینگ ۷۷۷ را پشتبهپشت در آن جا داد. سازهی قوسی فلزی را، که در جایی همان نزدیکی مونتاژ شد، با جکهای هیدرولیکی به جایی در بالای محوطه منتقل کردند. این پروژه که تقریباً بیسابقه بود، بیش از ۷/۱ میلیارد دلار هزینه برداشت و در سال ۲۰۱۶ کامل شد.
خوانش معمارانهای که امروز از این سایت هستهای داریم موید زمانی است که طول میکشد تا انسان اشتباهات خود را بپذیرد. به هر حال، شهر پریپیات [مثل یک] کنترپوآن[۴] است از تاثیرات تخلیهی کامل انسانی. شهر و منظر طبیعی که سی سال است یخ زدهاند، در هم تنیدهاند. چمن و درختانی که اشعههای رادیواکتیو را از خاک جذب میکنند، ساختمانها را بلعیدهاند. تنها شاهد حضور انسان در شهر، گرافیتیها، و سرقت شیشهها و کابلهاست. امروز، که عکسهای شهر متروک را برنامههای تلویزیونی و شهرنوردان در اینترنت منتشر میکنند، شهر به مرکز توجه و اشتیاق مردم تبدیل شده است.
گنبد آهنی رآکتور شمارهی ۴ در حال ساخت رآکتور شمارهی چهار چرنوبیل توسط بزرگترین سازهی متحرک فلزی جهان پوشانده شده است استخر متروکه، پریپیات شهر در نبود انسانها تبدیل به جنگلی انبوه شده است
آینده
فاجعهی هستهای ۱۹۸۶ منظر اطراف را برای زندگی انسان و کشاورزی بسیار خطرناک کرد. اما پژواک ِخوشبینی و نونواری از آیندهی چرنوبیل به گوش میرسد. جایی که روزی میزبان اولین نیروگاه هستهای اوکراین بوده است به زودی میزبان اولین نیروگاه خورشیدی این کشور خواهد بود.
تنها با فاصلهی صد متر از مرکز فاجعه و گنبد فلزی، بیش از ۳۸۰۰ پانل خورشیدی بر روی صفحهی بتنی نصب شدهاند. نیروگاه چندزیرساختِ هستهایِ قدیمی را که که از راه دور، در آلمان هدایت میشوند به کار خواهد گرفت که نیاز به انسان را برای رفتوآمد در سایت رآکتور که هنوز خطرناک است، کاهش دهد. نیروگاه بعد از راهاندازی، برق ۲۰۰۰ خانه را تامین خواهد کرد و طرحهای آینده قرار است برقی بیشتر از رآکتور چهارمِ فقید تولید کنند.
در همین حین، جمعیت پریپیات به عنوان مقصد گردشگری روبهافزایش است. تورهای پریپیات معماریای فروپاشیده را نشان میدهند که تماشاکنندگان، البته فقط دو ساعت، خلاف سیر زمان حرکت کنند.. اینجا، بیمی زیبا دارد که از نشانههای معمارانهای مثل چرخوفلک شهربازی و جزییات والایی مانند ماسکهای گازی که کف کلاسها را پوشانده به یک اندازه مایه میگیرد.
سرگذشت چرنوبیل، گذشته، حال و آینده مظهر روایت سیاسی و اجتماعی جامعتری است. فاجعهی چرنوبیل تا حد یکی از بزرگترین بحرانهای سیاسی قرن بیستم عمل کرد و خود مشخصاً نتیجهی رقابتِ دو ایدئولوژی مخالف، سرِ برتریجویی در معماری و فناوری بود.
با فاجعهی ۱۹۸۶، که بدون شک بدنامترین حادثهی هستهای در تاریخ است، تخریب و متروکه شدنِ چرنوبیل زود به از بین رفتن ایدئولوژیای که آن را به وجود آورد منجر شد. اینکه باید این ماموتِ [جسیمِ و تاریخگذشتهی] معماری را به خاک بسپاریم هم قوت و هم ضعف فناوری مدرن را نشان میدهد. با این حال، این وضعیت کنایی که کارخانهی هستهای چرنوبیل به صورت تولید کنندهی انرژی خورشیدی تجدید حیات مییابد، میتواند نشان از روایتی مثبت برای معماری و انسانیت باشد: رقابتی ادامهدار برای ترقی، توسعه و تولدِ دوباره.
نام «چرنوبیل» و معماریای که مظهر آن است، چه تداعیگر گذشته، حال و آیندهاش باشد و چه نباشد، در دهههای آتی فکر و ذکر ما را مشغول خواهد کرد.
یک خانه-قایق متروکه در چرنوبیل پریپیات در احاطهی طبیعت مدرسهای متروکه در پریپیات شهربازی متروکه، پریپیات