نشست سهجانبه کشورهای ایران، روسیه و آذربایجان با شرکت رؤسای جمهور سه کشور در باکو برگزار میشود. این نشست و سفر رئیسجمهور کشورمان به آذربایجان، فرصت خوبی است تا برای یکی از مهمترین دغدغههای زیستمحیطی کشورمان اقدامات جدیتری صورت بگیرد.
زنگ خطر آلودگی زیستمحیطی دریای خزر سالهاست که به صدا درآمده است. آلودگیهای صنعتی روسیه که از طریق رودخانههای این کشور به خزر میریزد، آلودگیهای نفتی که عمدتاً براثر برداشت کشور آذربایجان از منابع خزر ناشی میشود و آلودگیهای میکروبی و شیمیایی که براثر ورود فاضلابهای تصفیه نشده از سواحل ایران به این بزرگترین پهنهی آبی محصور در خشکی جهان میریزد عمدهی منابع آلودهکننده خزر را تشکیل میدهند.
باآنکه ایران، هیچگونه برداشتی از منابع غنی نفت و گاز خزر که حدود ۴ درصد منابع نفت و گاز جهان را تشکیل میدهد ندارد و تنها ۱۲ درصد از آلودگی دریای خزر ناشی از ایران است اما بیشترین صدمهها از آلودگی این دریا متوجه کشور ما شده است. علت این امر به ویژگیهای طبیعی خزر برمیگردد. جهت جریان آب در خزر از شمال غربی بهسوی جنوب شرقی است و عمق دریاچه در قسمت شمالی بسیار کمتر از قسمت جنوبی آن است، بهطوریکه متوسط عمق آب در سواحل شمالی کمتر از ۵ متر است، به همین دلیل جریان آب، آلودگیهایی را که توسط دیگر همسایگان ایجادشده است را به قسمت عمیق دریا که سواحل ایران باشد میآورد. در سواحل ایران هم با سرازیر شدن فاضلاب شهرها و روستاهای ساحلی به دریا (۶۰ درصد فاضلاب حتی تصفیه نمیشود) و سموم کشاورزی و دپوی زباله در نزدیکی ساحل (که باعث نفوذ شیرابههای زباله به دریا میشود)، بر آلودگی این نواحی از دریا افزوده میشود. این آلودگی تا حدی است که برخی شناگاهها در سواحل ایران، دیگر برای شنا مناسب نیستند و خطر آلودگی شناگران را تهدید میکند.
آلودگیهای خزر علاوه بر اینکه موجودات زنده و اکوسیستم حساس و منحصربهفرد این دریاچه را به خطر انداخته، معیشت ساحلنشینان را هم مختل کرده است. شانهدار مهاجم، گونههای جدید فیتوپلانگتون، رشد سریع آزولا، به همراه سایر آلودگیهای میکروبی و شیمیایی باعث شده تعداد ماهیان این دریاچه کاهش فراوانی پیدا کند و این بر درآمد ساحلنشینانی که عمده درآمدشان از محل صید ماهیان استخوانی دریای خزر تأمین میشود، اثر بسیار سوئی گذاشته است.
کم شدن ماهیها تنها به دلیل آلودگی نیست. بیمسئولیتی دولت آذربایجان در جلوگیری از صید قاچاق ماهی خاویار باعث شده ۹۰ درصد از جمعیت این ماهیان در خزر از بین برود. دریای خزر تأمینکننده ۹۰ درصد خاویار جهان است اما حالا ماهی خاویار در کنار فک، جزو گونههای در حال انقراض محسوب میشود.
در سالهای گذشته به دلیل نبود یک رژیم حقوقی عادلانه که مورد رضایت و توافق همهی ۵ کشور ساحلی این دریا باشد، سطح همکاریها برای حفظ محیطزیست خزر و استفادهی پایدار از منابع غنی این اکوسیستم، تقریباً در حد صفر بوده است؛ اما طبق اعلام معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست در اردیبهشتماه، آخرین کشور ساحلی یعنی قزاقستان هم پروتکل مقابله با آلودگی دریای خزر را امضا کرد تا از مردادماه امسال شاهد اجرای این توافقنامه بینالمللی باشیم. اینکه کشورهای ساحلی چقدر به این پروتکل پایبند خواهند بود را زمان مشخص خواهد کرد.
با توجه به اینکه ایران کمترین نقش در ایجاد اما بیشترین آسیب را از آلودگی دریای خزر میبیند، انتظار میرود رعایت مسائل زیستمحیطی از جانب دیگر کشورهای همسایهی خزر، جزو مطالبات جدی و همیشگی دستگاه دیپلماسی و آقای رئیسجمهور باشد و از فرصت سفر باکو برای انجام اقدامات عملی و جدی جهت ملزم کردن همه کشورها به پروتکل حفظ محیطزیست دریای خزر استفاده کنند.
طبیعی است این خواستهی ایران وقتی با پاسخ مناسب دیگر کشورها مواجه میشود که خود ایران سهمش از آلودگی دریا را به حداقل برساند. عمده تخریبهایی که در اکوسیستم شمال ایران صورت میگیرد ناشی از نبود برنامه مدیریت یکپارچه سواحل (ICZM) است. سکونت بیشازحد جمعیت، کشاورزی غیرعلمی و بیش از ظرفیت محیط، ضعف زیرساختها (فاضلاب و بازیافت) و گردشگری غیراصولی صدمات جبرانناپذیری به این خطه از کشورمان زده است. با مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی و اجرای برنامههای آمایشی میتوان ضمن حفظ محیطزیست حساس و بینظیر سواحل خزر، در معیشت ساحلنشینان نیز تحولات مثبت ایجاد کرد.