صبح روز ۳۰ دیماه ۱۳۹۵ در طبقات بالایی ساختمان پلاسکو با جرقهای نابهنگام، حاصل اتصال در سیمکشی برق در مجاورت یک کپسول نشتکردۀ گاز، آتشسوزی مهیبی آغاز شد. اما واقعاً چه شد که آتشسوزی پلاسکو روی داد؟ به علت جرقۀ نابهنگام و نشت گاز؟ یا به علت اینکه به جز آن کپسول گاز کارگران در زمستان سرد تهران راه دیگری برای گرم کردن محیط کارشان نداشتند؟ یا آنکه کارفرما راه امنی برای گرم کردن آن کارگاه فراهم نکرده بود؟ شاید آتشسوزی اجتنابناپذیر بود اما مالک ساختمان، بنیاد مستضعفان، بایستی از پیش تمهیداتی برای پیشگیری از گسترش سریع آن در نظر میگرفت؟ نبودن این تمهید نتیجۀ غفلت شهرداری در نظارت بر ایمنی ساختمان بود؟ علت ضعف جایگاه حقوقی شورای شهر نبود که راه را بر پیگرد قانونی غفلت احتمالی شهرداری در انجام وظایفش مسدود کرده است؟ یا مقصر مجلس شورای اسلامی است که با گذشت پنج دوره از تشکیل شورای شهر، هنوز قانونگذاری لازم برای اختیار دادن به شوراها در پیگیری وظایف نظارتی صورت نگرفته است؟ این رشته سر دراز دارد.
اینها بخشی از یادداشتی است که مهرماه امسال دربارۀ مسابقۀ معماری «بازتولید پلاسکو» در آسمانه منتشر شد. حال در سالگرد این حادثه، بعضی مسئولان از آغاز احداث بنای جدید ده طبقه همزمان با سالگرد حادثه میگویند؛ سازمان میراث فرهنگی از تعداد زیاد طبقات بنای جدید در مجاورت بافت تاریخی تهران گله دارد؛ و دربارۀ اجرای «برنامۀ عملیاتی ایمنسازی ساختمانهای ناایمن بلندمرتبه شهر تهران» که شورای شهر تهران مهرماه امسال تصویب کرد خبری منتشر نشده است.
در سالگرد حادثۀ پلاسکو آسمانه از صاحبنظرانی در حوزههای مختلف دعوت کرده است تا از گذشته و آیندۀ ساختمان پلاسکو، معنای حادثۀ فروریختنش و آنچه از حادثه آموختیم یا نیاموختیم بنویسند. این یادداشتها بازنشر مطالب منتشر شده در کانال و وبگاه آسمانه هستند.
پایگاه رویدادهای معماری بهمنزلهی جایگاه تخصصی خود در سال گذشته و هم زمان با وقوع حادثهی پلاسکو از زوایای مختلف به ابعاد این حادثه پرداخته است.
پرونده: [آنچه بر ساختمان پلاسکو و ما گذشت]
[divider]ساختمان پلاسکو: یکی از هزاران[/divider]
نویسنده: سولماز حسینیون | متخصص مدیریت بحران و تابآوری
فاجعۀ پلاسکو تنها بروز قابل پیشبینی یکی از فجایعی بود که هر لحظه زندگی روزمرۀ ما را در بناها و محیطهای ناامن شهر تهران و سایر شهرها تهدید میکند. بحث مدیریت بحران در ساختمانها و شهرها بحث جدیدی نیست و مسلماً با یک نگاه ساده میتوان عمق فجایع محتمل متعددی را که هر لحظه احتمال وقوعشان زیرپوست این شهر و بهتبع شهرهای دیگر کشورمان میرود، مشاهده کرد. اما نتیجه هربار حذف است. هرچه از جنس کارشناسیهای دلسوزانه و هشدارهای تخصصی است باید حذف شود تا باور کنیم «همه چیز امن و امان است». واقعیت این است که بحث ایمنی و آماده بودن برای زمانهای بحرانی تنها تجلی عقل است و درگیری با فجایع قابل پیشگیری یا تخفیف شرط عقل سلیم که نباید آن را با توهم ترس بیمورد، به کناری راند.
[divider]جامعهی بیانباشت[/divider]
نویسنده: سعید مدنی | پژوهشگر مسائل اجتماعی ایران
چرا آتشسوزی و ریزش یک ساختمان قدیمی مهم است و اینچنین مورد نقد قرار میگیرد؟ به خصوص وقتی که پس از تخریب، برجی مرتفعتر، زیباتر با کاربری بهتر و گنجایش بیشتر جای آن ساخته میشود؟ همین سئوالات را میتوان دربارۀ کارخانۀ ارج یا آزمایش یا تولید پیکان یا دهها مورد مشابه هم داشت. راه دور نرویم، همین آتش سوزی و غرق شدن نفتکش ایرانی که این روزها دهها خانواده را عزادار کرده و میلیونها دلار سرمایۀ ملی را به دریا ریخته است چه تفاوتی با آتش سوزی پلاسکو دارد؟ بیراه نیست اگر مدعی شویم جامعه ایران ذره ذره در حال سوختن و ریزش است. آیا در این ویرانه سازی و مرگ مداوم چشماندازی از آبادی و حیات هست؟
[divider]نه دیروز نه فردا[/divider]
نویسنده: سعید خاقانی | استادیار گروه مطالعات معماری ایران، دانشگاه تهران
قرار است پلاسکو خراب شود. پیش از آن فراخوانی داده شده تا هر کس خاطراتش را در مورد پلاسکو بنویسد و عکسهایش را بفرستد. شمارهای از مجلۀ «آنگاه» نیز به پلاسکو میپردازد. روز موعد میرسد و مردم، بزرگان و روزنامهچیها همه جمعاند. پس از نطق غرای فلان نویسنده و صحبت در مورد طرح جایگزین توسط شهردار، پلاسکو منفجر میشود تا فردایش نوعروسی جایگزین آن شود. این داستان میتوانست حکایت مرگی طبیعی برای این پیر بلند قامت باشد. یا شاید این یکی داستان بهتری است: اگر علم کمیاب مرمت معماری معاصر میبود، پلاسکو چند صباحی از زیر بار کار رها میشد، زگیل کولرها را از بدنش میکندند، دیوارهایش را بر میداشتند و پلاسکو به عنوان سمبل ایران مدرن بازسازی و بازمتولد میشد. استیلهای جدید جای فولادهای قدیم اش را میگرفت و فروشگاههای مدرن جای قدیمیها مینشست. اینجا پلاسکو حیات دوباره میجست.
[divider]ساختمان پلاسکو از نماد سرمایهداری مدرن تا نماد؟[/divider]
نویسنده: زهرا اهری | استاد مرکز مستندنگاری و مطالعات معماری ایران، دانشگاه شهید بهشتی
از دهۀ چهل گفته میشد که ساختمان پلاسکو را به عنوان نماد سرمایهداری مدرن میسازند. نکتۀ مهمی در این عبارت وجود دارد. به جای این که بنا در جریان طبیعی حیات خود به نماد چیزی تبدیل شود به عنوان نماد چیزی ساخته میشود. تفاوت بین این دو فرایند دقیقاً در نحوۀ جریان یافتن حیات در آن بنا و ماهیت فعالیتهای آن بروز میکند. چنان که دیدیم، با توجه به ماهیت فعالیتهایی که در پلاسکو حتی در همان دهههای قبل از انقلاب رخ میداد، این بنا نماد آن بخش از سرمایهداری مدرن نبود که نیاز به تمرکز در مکان داشته باشد و در واقع چنان سرمایهداریای به وجود نیامد که این بنا نماد آن باشد.
[divider]همه مقصریم[/divider]
نویسنده: مجتبی بدیعی | استاد گروه معماری، دانشگاه شهید بهشتی؛ فعال سیاسی
پلاسکو یک حادثۀ تلخ و یک اتفاق ناگوار بود که تمام شد. اما زندگی جریان دارد. آنچه میتواند جریان زندگی را زیبا و تعالیبخش کند، نحوۀ برخورد و عبرتآموزی از این حوادث ناگوار است. گذشته چراغ راه آینده است. بپذیریم همه در پلاسکو (و پلاسکوها) مقصریم. بلندمرتبهسازی در ایران دچار بحران جدی است. نگذاریم سوداگری حاکم بر بلندمرتبهسازی، فاجعۀ پلاسکو را تکرار کند. رفع ابهامات و نواقص قانونی و تقویت دانش و بینش مدیریت شهری و نظارت وسیع و گستردۀ شهروندان و نهادهای مردممحور حداقل وظایف ماست. فاعتبروا یا اولی الابصار… پس عبرت بگیرید ای صاحبان بصیرت.
[divider]«جایگزین پلاسکو» یعنی چه؟[/divider]
گفتوگو با: محمدرضا حائری مازندرانی | معمار، شهرساز و سردبیر مجلۀ اندیشه ایرانشهر
هنوز این پرسش به قوت خود باقی است که معانی جایگزین ساختمان پلاسکو در یک سال گذشته چه بود و هنوز نیز در سالگرد سوختن پلاسکو این امکان وجود دارد که تصمیمگیران، فرایندِ رسیدن به ساختمان جایگزین را بطور شفاف توضیح دهند. در گفتگو با هفت سئوال زیر سعی شد تا فضای مورد نظر یکی از اهالی تهران برای یافتن معانیِ جایگزین پلاسکو روشن شود.
[divider]مالک ساختمان پلاسکو: کلیه شهروندان تهران[/divider]
نویسنده: بیژن شافعی | معمار؛ از مؤسسان گروه معماری دوران تحول در ایران
بدون شناخت و بررسی زمینههای شکلگیری یک اثر تاریخی یعنی بررسی زمینههای داخلی و همچنین بررسی تأثیر تحولات معماری جهان در آن دوران، نمی توان برداشت صحیحی از اهمیت آن اثر در معماری دوران تحول داشت. بدون شک ساختمان پلاسکو با توجه به قرارگرفتن بنا در یک دوره انتقال، از نقاط عطف تاریخ معماری شهر تهران محسوب میگردد. بررسی تاریخ شکلگیری، حیات و مرگ این بنا و انتخاب جایگزینی برای آن، نیازمند مطالعات گستردهای است که میتواند در دورههای تخصصی معماری انجام پذیرد و نتایج آن به شکل «تجارب موردی» مکتوب و در اختیار همگان قرار گیرد.
[divider]مدیریت شهری و فعالیتپذیری شهر[/divider]
نویسنده: فردین یزدانی | پژوهشگر اقتصاد شهری
یک سال از آتشسوزی و تخریب ساختمان پلاسکو میگذرد. ساختمان پلاسکو جدا از ارزشهای معماری و شهری آن به عنوان یک مرکز مهم فعالیتی در مرکز شهر تهران مطرح بوده است. وجود بیش از پانصد واحد تولیدی و تجاری با بیش از چهارهزار شاغل در صنعت پوشاک خود به تنهایی نشانگر اهمیت اقتصادی این مجوعه در اقتصاد شهر تهران بود. در این میان درهمتنیدگی ساختاری نظام مدیریت شهری تهران با سرمایهداری مستغلاتی فعال در شهر باعث شده که شهرداری و سایر نهادهای فعال در تهران کمتر توجهی به معیارهای شهر پایدار و جهانی مانند زیستپذیری و فعالیت پذیری کنند.
[divider]نگاهی به پدیدۀ کنشگرنمایی در بستر فاجعۀ پلاسکو[/divider]
نویسنده: علی طیبی| عضو سازمان مردمنهاد «مجمع حق بر شهر باهمستان»
دو سال پیش در جمعی و بحثی به سه آفت کنشگری اشاره کردم. سالگرد فاجعه پلاسکو بهانهای شد تا بار دیگر به این سه آسیب بپردازیم. در آن بحث، کنشگرنمایی به عنوان معضلی در فعالیت اجتماعی معرفی شد که میتواند سه شکلِ حساسیت فصلی، واکنشگری و اکتوریسم به خود بگیرد. ریشۀ کنشگرنمایی شاید در احساس مسؤولیت بخشی از فعالان در کشیدن بار سنگین کنش اجتماعی برای حل تمامی آسیبهای جامعه باشد، تا از طریق اتخاذ روشهایی در ایفای این نقش منجیگونه سربلند ظاهر شوند. این سه آفت کنشگری درواقع سه روش کنشگرنمایی است، که در ادامه سعی میشود با نگاه به واقعه پلاسکو توضیح داده شود.
[divider]منبع[/divider]
[button color=”blue” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”http://asmaneh.com/feed/5a5e26b743184f7a77ab8781″]وبگاه آسمانه[/button]