بند‌بازی با کلمات برای فرار از مسئولیت

آقای آخوندی انصافاً نشان داده‌اند مهارتشان در عالم سیاست (بخوانید سیاست‌بازی) بسی بیشتر از توانایی‌شان در حوزه‌ی اجرایی وزارت راه‌وشهرسازی بوده است. توانایی بالای ایشان در استخدام ادبیاتی زیبا و به‌روز برای انجام دادن تقریباً هیچ‌چیز، پاسخ دادن به ایشان را واقعاً به کار سختی بدل کرده است.

ایشان در یادداشتی خواندنی سؤالی اخلاقی طرح کرده‌اند: « آیا به محض وقوع زلزله حق اعمال اراده بر زندگی شخصی که پایه‌ای‌ترین حق شهروندی است از زلزله‌زدگان سلب می‌شود؟ و اگر ما چه به‌عنوان دولت و چه به‌عنوان اشخاص داوطلب یاری‌رسانی و با نیت خیرخواهی به‌نحوی عمل کنیم که این اختیار از آنان سلب شود، کار اخلاقی انجام داده‌ایم؟» و در ادامه با بیان این سؤال که « آیا زلزله‌زده حق ندارد معماری خانه خودش را خودش انتخاب کند؟» به این نتیجه می‌رسند: « اگر خانوار زلزله‌زده‌ای تمایل دارد که مبلغ کمک بلاعوض دولت را دریافت کند و خود به‌نحوی که مصلحت می‌داند اسکان موقت و دائم خود را سامان دهد دایه مهربان‌تر از مادر نشویم. برای من مانند روز روشن است که سیاست‌های مداخله‌گرایانه با شکست روبه‌رو خواهد شد.»

 چه کسی است که بتواند در مقابل مفاهیم زیبا و مترقی‌ای که آقای وزیر در توجیه بی‌مسئولیتی و بی‌عملی دولت در جریان زلزله‌ی کرمانشاه از خود نشان داد، بایستد؟ آزادی اراده‌ی شهروندان در انتخاب نوع معماری خانه‌هایشان و غیراخلاقی بودن دخالت دولت یا داوطلبان در بازسازی پس از زلزله، آن‌قدر درست و منطقی و اخلاقی به نظر می‌رسد که نمی‌توان با آن مخالفتی داشت.

اما اگر کمی با عملکرد و مانیفست دولت تدبیر و امید و به‌خصوص آقای آخوندی آشنا باشیم، خیلی زود متوجه می‌شویم که این موضع‌گیری اخلاقی آقای وزیر و دفاعشان از حقوق شهروندی درواقع ترفندی نخ‌نما شده برای فرار از مسئولیت‌های قانونی دولت در تأمین مسکن شایسته و ایمن برای همه‌ی شهروندان به‌خصوص محروم‌ترین آن‌هاست (اصل ۳۱ قانون اساسی).

آقای آخوندی با پناه بردن به بازی با کلمات و لفاظی در حیطه‌ی حقوق شهروندی این واقعیت بدیهی را نادیده می‌گیرد که اگر مردم محروم زلزله‌زده‌ی روستاهای کرمانشاه استطاعت مالی کافی برای ساخت مسکن ایمن و باب طبعشان را داشتند این کار را قبل از زلزله می‌کردند. آقای آخوندی و دولت محترم سیاست اصلی‌شان را در بازسازی زلزله بر اعطای وام به زلزله‌زدگان بناکرده‌اند اما نمی‌دانند که مردم زلزله‌زده به‌خصوص در بافت روستایی از ورود به هرگونه فرآیند بانکی گریزان‌اند زیرا می‌دانند این کار به معنی به گرو رفتن طولانی‌مدت زندگی مالی مختصرشان است و بعد از خوابیدن غبار زلزله و فراموشی رسانه‌ای، آن‌ها می‌مانند و بانک‌های طلبکار که با چماق تهدید به مصادره‌ی اموال تا سال‌ها بالای سرشان می‌ایستند و قسط وام را طلب می‌کنند.

آقای آخوندی از کمک بلاعوض دولت هم سخن گفته‌اند و خواستار باز گذاشتن دست مردم در نحوه‌ی هزینه‌کرد این کمک شده‌اند که البته به‌احتمال‌زیاد قصد مزاح با مخاطب را داشته‌اند چراکه مبلغ کمک بلاعوض آن‌قدر ناچیز است که عملاً هیچ انتخابی را برای مردم زلزله‌زده ممکن نمی‌کند.

ما هم البته بر مشارکت دادن حداکثری مردم در بازسازی و در نظر گرفتن همه‌ی ابعاد اجتماعی و اقتصادی در این فرآیند تأکید می‌کنیم اما مشارکت مردم به معنای بی‌مسئولیتی و تقلیل نقش دولت به دادن وام و کمک‌های بلاعوض ناچیز نیست.

مطلبی دیگر
جایگاه فضاهای جمعی در زندگی شهری مسکو