نویسنده: توماس مسکا، خبرنگار حوزهی معماری
سابقهی کار در معماری اهمیت زیادی دارد. علیرغم طعنههای بذلهگویانهای که گاهاً دربارهی [میزان] درآمد این کار زده میشود، با فرض داشتن چند دهه سابقهی کار، این شغل میتواند درآمد نسبتاً خوبی داشته باشد. با این حساب، وقوع چنین امری ممکن است که یک معمار قبل از کسب شهرت در معماری، زندگی غنی و پیچیدهای را از سر گذرانده باشد، به طوریکه بسیاری از معمارانِ موفق حرفهی خود را در مسیری کاملاً متمایز از معماری آغاز کردهاند. اگر هنوز به رویایی خود در دنیای معماری دست نیافتهاید، شغل اولیهی معماران مشهور این لیست میتواند برایتان دلگرمکننده باشد.
[divider]آلوار آلتو[/divider]
نابغهی فنلاندی تحصیلات آکادمیک معماری خود را در سال ۱۹۱۶ و در دانشگاه فنی هلسینکی آغاز کرد. جنگ داخلی فنلاند مانعِ فارغالتحصیلی او شد و در این حین، آلتو به ارتش سفید[۱] پیوست و در نبرد قاطع تامپره[۲] جنگید. آلتو بلافاصله بعد از تکمیل تحصیلاتش وارد دنیای طراحی نشد، بلکه در سال ۱۹۲۲ به طور رسمی وارد ارتش شد و در کمپ هامینا[۳] به آموزش پرداخت. اولین پروژهای که آلتو خارج از کمپ طراحی کرد خانهی والدینش بود.
[divider]تادائو آندو[/divider]
معمار ژاپنی خودآموخته در تمام دوران نوجوانی به شدت مشغول کار کشیدن از خود بود، اول به رانندگی کامیون و بعد به طور حرفهای به بوکس پرداخت. در سن ۱۷ سالگی و در زمانی که آندو و برادرش برای مبارزه در دنیا سفر میکردند، بستر علاقه به معماری در آندو شکل گرفت. آندو هتل امپریال فرانک لوید رایت در توکیو را نقطهای میداند که در نهایت وی را متقاعد کرد که دو سال پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان، بوکس را کنار بگذارد و شروع به طراحی کند.
[divider]دنیل لیبسکیند[/divider]
دنیل لیبسکیند در خانوادهای یهودی و نجاتیافته از حادثهی هولوکاست، در لهستان به دنیا آمد و در بیشتر ایام جوانی به اجرای هنری مشغول بود. وی تا سنین نوزده سالگی با موفقیت آکاردئون می نواخت و در سال ۱۹۵۳ اجرایی هم در تلویزیون لهستان داشت. در سال ۱۹۵۹ خانوادهی لیبسکیند به نیویورک نقل مکان کردند، جایی که او به معماری روی آورد.
[divider]آی ام پی[/divider]
آی ام پی[۴] پی در سال ۱۹۳۵ برای تحصیل در رشتهی معماری از چین به ایالات متحده مهاجرت کرد. با این حال، درست پس از دریافت مدرک کارشناسی از دانشگاه ام . آی . تی در سال ۱۹۴۰، پی عضو کمیتهی ملی تحقیقات دفاعی شد تا در امر توسعهی تکنولوژی سلاح به ایالات متحده و در میانهی جنگ جهانی دوم کمک کند. پی به مدت دو سال با نهاد دولتی همکاری داشت تا اینکه دوباره به کار طراحی برگشت. با اینکه اطلاعات کمی از دوران فعالیت پی در ان. دی .آر. سی[۵] در دست است، شایعهای مبتنی بر این هست که یکی از اعضای کمیته با چنین جملهای سعی در جذب او داشته است: «اگر می دانی که چطور باید بسازی؛ بهتر است که نابود کردن را هم بلد باشی.»
[divider]فرانک گهری[/divider]
در سال ۱۹۴۷، خانوادهی فرانک گهری از کانادا به کالیفرنیا مهاجرت کردند. برای تأمین مخارج، گهری در زمان تحصیل در کالج شهر لسآنجلس، رانندهی کامیونی برای تحویل کالا بود. بعد از پسانداز مبلغ کافی برای مدرک کارشناسی، گهری برای مسیر زندگی [قبلی] خود تأسف خورد: «من گویندگی رادیو را امتحان کردم که چندان در آن توانا نبودم. سراغ مهندسی شیمی رفتم که در آن هم خوب نبودم و علاقهی چندانی به آن نداشتم و برای مدتی [هم] در کلاسهای معماری شرکت کردم». در سال ۱۹۵۴ او از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی فارغ التحصیل شد.
[divider]رم کولهاس[/divider]
کولهاس همزمان معمار و تئوریست است و قبل از شروع تحصیلاتش در مدرسهی معماریAA لندن در جایگاه نویسندهای نوپا مشغول کار بود. پس از دورهی سخت روزنامهنگاری در«هاگسه پست»[۶]، در نوشتن فیلم نوآر[۷]هلندی به اسم «بردهی سفید»[۸] مشارکت داشت. پس از این، وی همراه با رنه دالدر[۹] برای فیلمی (که هرگز ساخته نشد) با نام «برج هالیوود» به کارگردانی پورنوگراف مشهور راس میر[۱۰]همکاری کرد. در ۱۹۷۵، کولهاس دفتری برای معماری مادر شهر را تأسیس کرد و به نوشتن «نیویورک هذیانی[۱۱]» پرداخت.
[divider]نورمن فاستر[/divider]
فاستر مدت زیادی از جوانیش را در شهر منچستر گذراند. پس از اتمام مدرسه در سن ۱۶ سالگی، شروع به کار در ادارهی میراث شهر منچستر کرد، سپس در خدمات ملی به خدمت سربازی مشغول شد تا زمانی که [از آنجا] مرخص شد. وی تمامی این امور را تا سن ۲۱ سالگی و در دورهای که از ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۱ در مدرسهی معماری و طراحی شهری منچستر [محصل] بود به پایان رساند . پس از فارغالتحصیلی، فاستر بورس «هِنری» را برای تحصیل در دانشگاه ییل به دست آورد، جایی که به همراه ریچارد راجرز به مطالعه و تجربه پرداخت و فارغالتحصیل شد.
[divider]پی نوشت[/divider]
[۱]ارتش سفید یا سفیدها اصطلاحاً به اتحاد نیروهای ضد کمونیستی گفته میشود که در جنگ داخلی روسیهعلیه ارتش سرخ کمونیستها جنگیدند. ارتش سفید در نهایت از ارتش سرخ شکست خورد.
[۲] Tampere
[۳] Hamina
[۴] Ieoh Ming Pei
[۵] National Defense Research Committee
[۶] Haagse Post
[۷] اصطلاح سینمایی است که برای توصیف درامهای جنایی سبک پردازی شده و بدبینانه هالیوودی استفاده میشود.
[۸] The White Slave
[۹] Rene Daalder
[۱۰] Russ Meyer
[۱۱] Delirious New York
[divider]منبع[/divider]
[button color=”blue” size=”normal” alignment=”none” rel=”follow” openin=”samewindow” url=”www.archdaily.com”]archdaily[/button]