درحالیکه این روزها لایحه مدیریت یکپارچه شهری در دولت در حال بررسی است و میرود که در مورد تنظیم رابطه حکومت ملی و محلی در ایران اتفاقات تازهای بیفتد، بد نیست تا مروری داشته باشیم به نحوهیرابطهی بین حکومت ملی و حکومتهای محلی و سلسلهمراتب طرحهای فضایی در سایر کشورها. در اولین یادداشت به بررسی کشور دانمارک میپردازیم. در دانمارک سطوح محلی و منطقهای ضمن هماهنگی با یکدیگر و سطح ملی، دارای استقلال بالایی میباشند. درس مهم دیگری که از نظام برنامهریزی فضایی دانمارک میآموزیم این است که برنامهریزی فضایی و آمایش سرزمین در این کشور در هر سطحی دارای متولی و مجری مشخصی است که در هنگام لزوم پاسخگو خواهد بود و البته سازوکار مشارکت جدی مردم هم در همه سطوح و مراحل دیدهشده است.
دولت مرکزی- بخش برنامهریزی فضایی وزارت محیطزیست و انرژی- مسئول اموری است که ازنظر ملی اهمیت دارد. هر ۴ سال یکبار بعد از انتخابات، دولت مرکزی گزارشی را بهعنوان «گزارش برنامهریزی ملی»(Landsplantedegegorrelse) انتشار میدهد.
پس از تصویب طرح بهوسیله شورای استان، برنامهی منطقهای طبق قانون برای فعالیت برنامهریزی شهرداریها و بخشهای استان الزامآور میشود.
محتوای برنامههای منطقهای عبارت است از تعیین سیاستهای رشد شهری، تشخیص نواحی شهری، جانمایی برای فعالیتهای عمرانی مهم و حفاظت محیطزیست برای سراسر سرزمین استان. در این سطح از برنامهریزی ارزیابی زیستمحیطی الزامی است. تصمیمهای برنامهریزی در نواحی روستایی نیز جزو مسئولیت مناطق است. در شهرهای کپنهاگ و فردریکسبرگ برنامهی شهرداری درعینحال برنامهی منطقهای است. طبق اصلاحیهی قانون برنامهریزی سال ۲۰۰۰ شورای استان ملزم به تهیهی راهبردهای اجرای دستور کار[۱]۲۱ منطقه نیز هست.
در دانمارک ۲۷۵ شهرداری با متوسط جمعیت ۲۰ هزار نفر وجود دارد. شهرداریها مقامات اصلی برنامهریزی هستند. هریک از شهرداریها در راستای رهنمودهای منطقهای یک طرح ساختاری و یک طرح تفصیلی موسوم به طرح محلی تهیه میکند.
در برنامههای ساختاری هم هر ۴ سال یکبار بعد از انتخابات شهرداری بازنگری میشود. طرح ساختاری که برای سراسر سرزمین شهرداری است، کلیات استفاده از زمین، تغییر منطقه بندی (بهعنوانمثال از روستایی به شهری) و چهارچوب طرحهای محلی را مشخص میسازد. در دههی اخیر طرحهای ساختاری بیشازپیش به مسائل کلی مانند نوسازی شهر، حفاظت محیطزیست در برابر توسعهی کسبوکار و هدفهای سیاسی پرداختهاند و کمتر به وضع مقررات. طرحهای محلی درست برعکس بیشتر معطوف به مقررات بوده قواعد کاربردی زمینها، اندازهی ساختوسازها، محل و ظاهر بناها، حفاظت مناطق با جاذبهی تاریخی، بهسازی محلهها و مانند اینها را به دست میدهد. این طرحها ازنظر قانونی برای مالکان مستغلات الزامآور است. اگر تقاضای ساختوساز با طرح محلی و مقررات آن مطابقت داشته باشد، فوراً پروانه صادر میشود، هرچند برای شروع ساختوساز نیاز به پروانهی ساختمان نیز هست.
نکتهی شایان توجه اینکه برنامههای هریک از سطوح حکومت در همان سطح به تصویب میرسد؛ یعنی نیازی به تصویب طرحهای محلی در سطوح منطقهای یا ملی نیست، هرچند ظاهراً تأیید طرحهای شهرداری توسط استان ضروری است.
از ویژگیهای مهم برنامهریزی فضایی در دانمارک و بهطورکلی کشورهای اروپایی، الزام قانونی برای ارزیابی اثر زیستمحیطی (EIA)[۲] و ارزیابی اثر استراتژیک (SIA)[۳] است. ارزیابی اثر منطقهای (RIA)[۴]، در سطح منطقهای اجرا میشود. لزوم ارزیابی اثر زیستمحیطی هم در قانون برنامهریزی دانمارک و هم در رهنمودهای اتحادیهی اروپا پیشبینیشده است. ارزیابیهای ازایندست بیشتر بهوسیلهی استانها برای پروژههای مشخص انجام میگیرد. حدودوثغور ارزیابی کلیتر، یعنی اثر استراتژیک،هنوز کاملاً مشخص نشده و در قانون هم بازتابی ندارد؛ اما برنامههای ملی وزارت محیطزیست و انرژی اینگونه ارزیابیها را در دستور کار قرار داده است.
برگرفته از کتاب آمایش سرزمین،تجربه جهانی و انطباق آن با وضعیت ایران نوشته فیروز توفیق
[۲] Environmental impact assessment
[۳] Strategic impact assessment
[۴] Regional impact assessment