با نزدیک شدن انتخابات شوراهای شهر مباحث متعددی در رسانهها از سوی گروههای مختلف با موضوع آسیبشناسی شوراهای شهر و ویژگیهای نمایندگان شایسته مطرح میشود. یکی از این مباحث که بارها از سوی افراد مختلف به آن پرداختهشده جایگاه تخصص و سیاست در شورای شهر است. عدهای طرفدار این موضع هستند که شورای شهر یک شورای کاملاً تخصصی است که در آن در مورد مسائل اصلی شهر با همهی ظرافتها و پیچیدگیهایش تصمیم گرفته میشود؛ بنابراین تنها افراد متخصص در امور شهری باید به آن راه یابند و ورود سیاستمداران و از آن بدتر ورزشکاران و هنرمندان به شورا خلاف منافع شهروندان است.
از سوی دیگر برخی از تحلیلگران با تأکید بر جنبههای سیاسی شورا و همچنین مثال آوردن از ترکیب شورای شهر برخی کشورهای توسعهیافته معتقدند نمایندگی شورا یک منصب سیاسی است و نمایندگان آن باید از میان سیاستمداران و فهرستهای احزاب سیاسی انتخاب شوند. ازنظر این عده، متخصصان باید بهعنوان مشاور به استخدام این سیاستمداران درآیند تا در تصمیمگیریهای مربوط به مسائل تخصصی شهری به آنها کمک کنند.
[divider]شورای تخصصی یا شواری رانتی[/divider]
[epq-quote align=”align-left”]در نظام انتخاباتی فعلی شورای شهر و ساختار رانتی ادارهی شهر امکان تشکیل حکمرانی شهری متناسب با حقبهشهر و شهروندان بعید به نظر میرسد.[/epq-quote]قبل از آنکه به بیان هردو و ایده و نقدشان بپردازم باید یادآوری کنم در نظام انتخاباتی فعلی شورای شهر و ساختار رانتی ادارهی شهر امکان تشکیل حکمرانی شهری متناسب با حقبهشهر و شهروندان بعید به نظر میرسد. تعداد کم نمایندگان که تناسبی با جمعیت شهرها بخصوص کلانشهرها ندارد و همچنین نحوهی انتخاب نمایندگان که در آن مناطق و محلات شهری هرکدام یک نمایندهی در شورا ندارند و نمایندگان منتخب را کل شهر بدون تعلقشان به محله و منطقه انتخاب میکند نمیتواند بازتابدهندهی نیاز همهی شهروندان بهویژه شهروندان طبقات مستضعف باشد. از سوی دیگر ساختار ادارهی شهر در شهرداریها و شوراهای شهر بهقدری رانت خیز است که به محلی جذاب برای افراد رانت طلب بدل شده نه فرصتی برای خدمت و پیشبرد امور. رقابت انواع و اقسام دستههای سیاسی، سلبریتیها و اشخاص متفرقه برای ورود به این جایگاهها هم ناشی از همین جذابیت است. پس دو اقدام ریشهای اصلاح نظام انتخاباتی شوراها و شفافسازی و رانت زدایی از ادارهی شهر پیشنیاز تشکیل حکمرانی خوب محلی در ایران است.
[divider]دوگانهی تخصص و سیاست[/divider]
بازگردیم به دوگانهی تخصص و سیاست. هر دو طرف ماجرا بهگونهای سخن میگویند که گویی بین تخصص و سیاست جدایی آشتیناپذیری برقرار است. حامیان تخصص گرایی علاوه بر تأکیدشان بر بیاطلاعی سیاستمداران از مسائل پیچیدهی شهری، آنها را به دلیل فسادهای گستردهای که در ادوار گذشتهی شوراها اتفاق افتاده است و در بعضی شهرها به دستگیری تمام اعضای شورا منجر شده، غیرقابلاعتماد میدانند.
طرفداران حضور سیاستمداران در شورای شهر معتقدند امور شورا از جنس تعامل، لابی و سیاست ورزی است و عرصهی سیاست با عرصهی تخصص اساساً متفاوت است. هر متخصصی بر اساس اجتهاد خود عمل میکند و حاضر نیست نظر تخصصی خود را براثر گفتوگو و تعامل با دیگران تغییر دهد.
اما این ادعای دقیقی نیست، چراکه حتی در علوم فنی و تجربی هم متخصصان، امور پیچیده و حساس را با مشورت و تعامل باهم حلوفصل میکنند؛ نمونهی آشنای آنهم شورای پزشکی است که معمولاً در موارد حاد و پیچیده پزشکان دورهم مینشینند و در مورد بهترین روش درمان از دیدگاه تخصصهای گوناگون با یکدیگر مشورت میکنند. امور شهری که اکثراً در حیطهی علوم اجتماعی و انسانی قرار دارند از این نظر خیلی بیشتر نیازمند مشورت و گفتگو هستند.
[divider]بازبینی معنای سیاست [/divider]
[epq-quote align=”align-left”]شوراها عرصهی توزیع و اعمال قدرت در سطح محلی و محل جابجایی منافع و منابع از گروهی به گروه دیگر است، بنابراین بازیگران حاضر در آن هم باید به معنای درست سیاست، افرادی سیاسی باشند و هم از آگاهی سیاسی و هم از مهارتهای سیاست ورزی برخوردار باشند.[/epq-quote]حل این دوگانهی کاذب نیازمند بازنگری در منظورمان از سیاست و تخصص است. اگر سیاست را به سیاستبازی و دعواهای سخیف افراد و جناحها برای کسب و حفظ قدرت و ثروت تقلیل دهیم (چنانکه معمولاً در سخنان طرفدار تخصص گرایی دیده میشود) سخن طرفداران سیاستزدایی از شورا درست است؛ اما سیاست با همهی پیچیدگیها و اختلافنظرهایی که در تعریف آن در علوم سیاسی وجود دارد به بیان سادهاش مجموعهی اقدامات و تدابیری است که برای مدیریت امور همگانی و عمومی، اخذ تصمیم دربارهی مسائل ناهمگون بهمنظور ادارهی جامعه و همچنین مجموعه روابط قدرت و کیفیت توزیع قدرت در جامعه است. سیاست به چنین معنایی شدیداً در شورای شهر حضور دارد. شوراها عرصهی توزیع و اعمال قدرت در سطح محلی و محل جابجایی منافع و منابع از گروهی به گروه دیگر است، بنابراین بازیگران حاضر در آن هم باید به معنای درست سیاست، افرادی سیاسی باشند و هم از آگاهی سیاسی و هم از مهارتهای سیاست ورزی که میتواند شامل مواردی مثل فن مذاکره، ایجاد اقناع و اجماع عمومی، سخنوری، ارتباط حرفهای با رسانهها، شجاعت ایستادگی مقابل نهادها و افراد قدرتمند برای دفاع از حقوق شهر و شهروندان و… باشد، بهرهمند باشند. پس میتوان نتیجه گرفت صرفاً متخصص بودن بدون داشتن آگاهی عمیق سیاسی و مهارتهای سیاست ورزی برای نمایندهی شورا بودن اصلاً کافی نیست، شورا با دانشگاه یا پژوهشکده متفاوت است.
[divider]بازخوانی مفهوم تخصص[/divider]
[epq-quote align=”align-left”] آنچه برای نمایندهی شورای شهر شدن مهم است داشتن بینش درست و واقعبینانه در مورد کلیت شهر و آشنایی با جزئیات مسائل آن و داشتن دیدگاه و رویکرد علمی برای حل آنها است.[/epq-quote]از سوی دیگر باید معنای متخصص بودن هم در ارتباط با شوراها واضحتر شود. ازآنجاکه سیاستگذاری و نظارت بر ادارهی شهر بهعنوان پیچیدهترین اختراع بشر نیازمند دانش لازم در حداقل یکی از رشتههای مرتبط مانند شهرسازی، برنامهریزی شهری، معماری، مدیریت شهری، اقتصاد شهری، برنامهریزی حملونقل، ایمنی و محیطزیست، حقوق و قوانین زمین و مسکن و… است، لازم است اعضاء آن دریکی از رشتههای مرتبط دارای دانش و تجربهی کافی باشند؛ اما نه صرفاً مدرک داشتن دریکی از این رشتهها دلیلی بر متخصص بودن است (به لطف اعتبار زیرسؤالرفتهی نظام دانشگاهی کشور) و نه نخبهترین بودن برای ورود به شورا لازم است. آنچه مهم است داشتن بینش درست و واقعبینانه در مورد کلیت شهر و آشنایی با جزئیات مسائل آن و داشتن دیدگاه و رویکرد علمی برای حل آنها است.
[divider]تقابل سیاست و تخصص[/divider]
[epq-quote align=”align-left”]چنین چهرههای سیاسی که عمدتاً در حلقهی بستهی فساد و رانت در طول سالیان گذشته گرفتار بودهاند، اولاً تمایلی به استخدام مشاورین متخصص ندارند، ثانیاً اگر هم چنین کنند قطعاً در بزنگاههای تعارض منافع شخصی و حزبی با منافع شهر و نظر کارشناسی جانب خویش یا حزب متبوعشان را خواهند گرفت.[/epq-quote]سیاستمداران عمومیای که شناخت عمیق و صحیحی از پدیدهی شهر ندارند و حتی دغدغهای هم برای بهبود شرایط آن ندارند و اکثراً شورای شهر و شهرداری را سکو و ابزاری برای رسیدن به مدارج بالاتر قدرت و ثروت میبینند، قطعاً برای شهر خطرناکاند. چنین چهرههای سیاسی که عمدتاً در حلقهی بستهی فساد و رانت در طول سالیان گذشته گرفتار بودهاند، اولاً تمایلی به استخدام مشاورین متخصص ندارند، ثانیاً اگر هم چنین کنند قطعاً در بزنگاههای تعارض منافع شخصی و حزبی با منافع شهر و نظر کارشناسی جانب خویش یا حزب متبوعشان را خواهند گرفت.
بنابر آنچه گفته شد ترکیب تخصص و سیاست است که شورای شهری کارآمد خواهد ساخت. البته همانطور که در اول یادداشت گفتم همچنان دو آسیب نظام انتخاباتی و ادارهی رانتی شهر مانع عملکرد بهینهی سازمانهای مدنی و دموکراتیک هستند. در شرایط بد فعلی چهبسا شایستهترین افراد هم یا نتوانند کاری اساسی بهپیش برند یا آنها هم در غیاب نظارت و مشارکت عمومی به ورطهی فساد یا بیعملی بغلتند.
بههرروی در برههی کنونی نباید از انتخابات ناامید شد بلکه لازم است تنور نزدیکترین نهاد مدنی و دموکراتیک به مردم را گرم نگه داشت و گرچه یافتن افراد متخصص پاک دستی که دانش و مهارت سیاست ورزی هم داشته باشند آنهم در غیاب احزاب قوی و مسئول کار دشواری است، اما این کمترین کاری است که بهعنوان شهروندانی فهیم و مسئول برای بهبود شرایط شهرمان از ما برمیآید.