راز دستیابی به مدیریت شهری «پاسخگو» و «مجری مطالبات شهروندان و نیاز واقعی شهر» در ایران، با دسترسی یک تیم تحقیقاتی به الگوی جهانی دولتهای محلی، کشف شد. بررسیهای مشترک «دنیای اقتصاد» و یک گروه «صاحبنظر اقتصاد شهر» از مدلهای موفق حکومتهای محلی در جهان، درباره نقش «مؤثر» یا «مخرب» شوراها در نحوه اداره شهرها توسط شهرداران نشان میدهد: پارلمانهای محلی (شوراهای شهر یا مجامع شهری) در ۴ کشور انگلیس، فرانسه، آمریکا و ترکیه با استفاده از همه یا ترکیبی از ۱۰ روش مدیریتی-نظارتی، توانستهاند شهرداران پایتخت را ضمن هدایت در مسیر از پیش تعیینشده در پارلمان، نسبت به مردم، پاسخگو کنند.
۱۰ سرمشق پارلمانهای محلی در این ۴ کشور، مجموعهای از فرآیندها شامل «انتخابات شهری و نحوه شکلگیری شورا»، «مسئولیت اعضای شورا»، «میزان قدرت منتقلشده از دولت مرکزی به دولت محلی» و همچنین «نوع نظارت پارلمان شهری بر اقدامات هزینهای و اجرایی شهردار» را دربر میگیرد که مقایسه آنها با آنچه طی ۴ دوره فعالیت شوراهای شهر در ایران اتفاق افتاده، بیانگر «نیاز فوری» دستکم ۸ کلانشهر کشور به «بازسازی اساسی ساختار مدیریت شهری برای تطبیق با الگوی جهانی» است.
[divider]هر ناحیه شهری، یک کرسی در شورا[/divider]
انتخابات شوراهای شهر یا مجامع شهری در نیویورک، فرانسه و لندن با لحاظ «انتخاب نمایندگانی از همه نواحی یا مناطق شهری» از کانال شوراهای محلی، برگزار میشود. اصل پذیرششده در این شهرها برای نحوه شکلگیری شوراهای شهر آن است که از یکسو، «همه شهروندان از نقاط مختلف محروم، کم برخوردار و مرفه شهر باید در شورا دارای نماینده باشند» و از سوی دیگر، «شورای شهر ترکیبی از لایههای زیرین تشکلهای شهری باشد».
در نیویورک، هر یک از ۵۱ ناحیه شهری، یک عضو در شورای شهر دارد و انتخابات شورا بر همین مبنا برگزار میشود. در لندن نیز انتخابات شورای شهر دو مرحلهای برگزار میشود به این معنا که در مرحله اول، اعضای شورای شهر مناطق انتخاب میشوند و در مرحله بعد، نفرات اول شورای مناطق، بهصورت مستقیم وارد شورای شهر مرکزی میشوند. در لندن نیز «مجمع شهری لندن» با ترکیب اعضای شوراهای منطقهای، شکل میگیرد. بررسیها درباره این نحوه انتخابات شوراهای شهر بهعنوان اولین سرمشق برای پیادهسازی در نظام پارلمانهای محلی ایران، حاکی است؛ اختصاص هر کرسی شورا به قسمتی از شهر و شکلگیری مرحلهای شورا از لایههای اولیه به لایه نهایی (مرکزی)، باعث شده در کشورهای توسعهیافته، برنامهریزیهای شهری کاملاً بر اساس نارساییهای شهر و مشکلات شهروندان انجام شود و در این میان، امکان نفوذ سلایق شخصی مدیران شهری به سیاستها و طرحها باهدف کسب قدرت سیاسی یا جلب رضایت مقطعی، گرفته میشود. این مدل، نظارت بر «کل شهر» را نیز تضمین میکند و مانع از دوقطبی شدن شهر به لحاظ ضعف و قوت شدید سرانههای خدماتی در مناطق مختلف میشود.
[divider]عضویت مادامالعمر در شورا، ممنوع![/divider]
در همه ۴ کشور موردبررسی، عضویت در شورای شهر و مجموعه دولتهای محلی –چه شورا، چه شهرداری- دارای سقف زمانی است. طول دوره هر شورا در لندن، پاریس، نیویورک و آنکارا، بین ۴ تا ۶ سال، متغیر است اما اعضای شورا، حداکثر برای دو دوره متوالی میتوانند در این سمت فعالیت کنند. این در حالی است که در تهران، مدیریت شهری طی سالهای اخیر، طول زمانی بیش از ۱۰ سال را برای شهردار تجربه کرده و در شورای شهر نیز برخی اعضا، سابقه ۱۲ ساله در این سمت را پشت سر گذاشتهاند! حضور بلندمدت در شورای شهر، «روزمرگی در پارلمان» و «کاهش درجه حساسیت شورا به عملکرد شهرداری و تحولات شهر» را رقم میزند که تبعات آن، کاهش قدرت نظارتی شورا و از کنترل خارج شدن فرمان هدایت شهر در مسیر صحیح است.
[divider]فیلتر کتبی برای ورود چهرهها[/divider]
چالش «نامزدی چهرهها» برای انتخابات شوراهای شهر، فقط محدود به شهرهای ایران نیست بلکه حتی در کشورهای توسعهیافته نیز چهرههای سینمایی یا بعضاً ورزشی، برای ورود به دولتهای محلی، اظهار تمایل نشان میدهند. هرچند در ۴ کشور موردبررسی، غالب کرسیهای پارلمانهای محلی، تحت اختیار افراد باتجربه در سایر تشکلهای شهری است اما در نیویورک، چهرههای فاقد سابقه یا تجربه در مجالس شهری یا محلی، برای ثبتنام در انتخابات شوراها، باید حداقل ۴۵۰ امضای مکتوب از شهروندان شهر محل تقاضا، جمعآوری کنند تا حائز صلاحیت اولیه برای نامزدی شورا شوند. نیمی از اعضای شوراهای شهر نیویورک را نمایندگان سابق مجالس ایالتی یا انجمنهای شهری تشکیل میدهند که در جریان انتخابات شورا، نامزد و درنهایت حائز رأی شدهاند.
[divider]پرسشهای منظم از شهردار[/divider]
پاسخگویی شهردار به نهاد ناظر بالادست، یکرویه متعارف، منظم و پرفایده برای شهرهای لندن، نیویورک و پاریس محسوب میشود. تجربه دولت محلی لندن در این زمینه نشان میدهد: مجمع لندن –شورای مرکزی- ۱۰ بار در سال، جلسات «پرسش از شهردار» برگزار میکند که در این جلسات، اعضای مجمع با مرور مصوبات شوراهای مناطق و تکالیف محول شده به شهردار، کارنامه عملکردی شهرداری در بخشهای مختلف را مورد سؤال قرار میدهند. این رویه، باعث شده شهردار لندن، هرلحظه خود را ملزم به پاسخگویی در برابر تعهداتش به پارلمان محلی و همینطور شهروندان بداند.
[divider]کمیتههای تخصصی با مسئولیتهای مشخص[/divider]
نیویورک به لحاظ جمعیت ساکن، آسیبهای اجتماعی و برخی مشکلات شهری همچون کمبود مسکن، شباهتهای معناداری با تهران دارد، اما از بابت ساختار تخصصی شورای شهر، تفاوتهای آشکاری بین آنها موجود است. شورای شهر نیویورک، ۵۱ کرسی دارد اما شورای شهر تهران هماکنون تنها ۳۱ کرسی دارد و شورای پنجم با تغییر مقررات طی سال گذشته، قرار است با ۲۱ کرسی، تشکیل شود که از بابت نسبت جمعیت شهر با نمایندگان شورا، «عدم تناسب» شدید با ساختار جهانی دارد. در شهرهای لندن و پاریس نیز تعداد نمایندگان شوراها در هر شهر، بر اساس نسبت معین از جمعیت آن شهر، تعیین میشود. شورای شهر نیویورک همچنین ۳۵ کمیته تخصصی دارد که مسئولیتهای مختلف مربوط به اداره شهر، ازجمله مسکن، کاربری زمین و سایر مسائل شهری، از سوی هر کمیته، پیگیری و نظارت میشود.
[divider]تراکمفروشی یا توسعه پارکها؟[/divider]
شهرداری شهرهای توسعهیافته جهان، برای مصرف منابع و درآمدهای بودجه بهخصوص منابع سرمایهای، باید از چارچوب مصوب شوراهای شهر تبعیت کنند. حریم دخلوخرج شهرداری نیویورک بهعنوان ششمین سرمشق برای شوراهای پنجم در ایران، به این صورت است که بخش سرمایهای بودجه سالانه شهر نیویورک باید صرفاً برای «توسعه پارکها و فضاهای سبز شهری، نگهداری خیابانها و نوسازی مدارس» مصرف شود. در این بودجه، جایی برای ساخت بزرگراه یا کسب درآمد از محل فروش تراکم ساختمانی، تعریفنشده است.
[divider]مدیریت شهری در اتاق شیشهای[/divider]
در لندن، بین «پاسخگویی منظم» شهردار به شورا و شهروندان با «اتاق شیشهای» مدیریت شهری رابطه نانوشته، اما معناداری وجود دارد. مطابق مقررات حاکم بر پارلمان محلی لندن، مجمع لندن حق برگزاری جلسه «غیرعلنی» را ندارد و همه جلسات مجمع باید باقابلیت مشاهده عمومی از سوی شهروندان برگزار شود. این مدل مدیریت شهری، سطح مشارکت شهروندان با مجمع لندن برای برنامهریزی و ابلاغ مأموریتهای اجرایی به شهردار را به بالاترین حد ممکن رسانده و به همین نسبت، پاسخگویی دائمی شهردار را تضمین کرده است.
[divider]نمایندگی؛ شغل «تماموقت»[/divider]
برخلاف نظام حاکم بر مدیریت شهری در ایران که عضویت در شورای شهر را شغل تماموقت محسوب نمیکند، در عمده شهرهای توسعهیافته جهان ازجمله در نیویورک، نمایندگی در دولتهای محلی، شغل تماموقت بهحساب میآید و مشمول دریافت دستمزد مناسب است. این ساختار اداری برای دولتهای محلی در جهان، زمینه فساد، سوءاستفاده از مسئولیت و از همه مهمتر، دنبالهروی شورا از شهرداری را سلب میکند.
[divider]انتقال قدرت ویژه از دولت مرکزی به دولتهای محلی[/divider]
در همه چهار شهر لندن، پاریس، نیویورک و آنکارا، دولتهای محلی از قدرت ویژه و مناسب منتقلشده از سوی دولت مرکزی برخوردار هستند و این اختیار تام را دارند برای بخشهای مسکن، حملونقل و کلیه ادارات مستقر در شهر برنامهریزی و سیاستگذاری کنند. در ترکیه، شهرداریهای کلانشهرها با اختیارات ویژه نسبت به سایر شهرها، مجری اخذ مالیاتهای مرتبط با املاک هستند و نیمی از مالیاتهای شهری که از سوی دولت مرکزی دریافت میشود را سالانه در اختیار میگیرند. در ترکیه، همچنین شورای شهر در تصویب طرحها و لوایح شهری، از مراجع استانی وابسته به دولت مرکزی (استانداریها) مستقل است طوری که زیرمجموعههای دولت مرکزی حق لغو مصوبات شورا را ندارند و در صورت اختلافنظر، باید موضوع در مرجع ثالث رسیدگی شود. این موضوع، در ایران، حالت عکس دارد.
[divider]منابع مالی پایدار[/divider]
مدیریت شهری در کشورهای توسعهیافته، به همان اندازه که از قدرت ویژه ناشی از همکاری دولت مرکزی با دولتهای محلی، برخوردار است، از منابع مالی پایدار موجود در شهر نیز سهم میبرد. نتایج تحقیقاتی که از سوی حسین ایمانی جاجرمی، صاحبنظر مسائل اقتصادی و اجتماعی شهرها انجامشده است، نشان میدهد: استفاده از مالیاتهای دریافتی از داراییهای سرمایهای ازجمله انواع مالیات بر ملک، یکی از منابع مالی پایدار شهرداریها محسوب میشود.
منبع: [button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”nofollow” openin=”samewindow” ]دنیای اقتصاد[/button]