مسیر پیاده تجلیگاه حیات مدنی شهر و محل رخداد وقایع و فعالیتهای اجتماعی شهروندان در زندگی و حیات شهری میباشد، از این رو طراحی درست و گسترش آن نه تنها باعث غنیتر شدن زندگی اجتماعی و فرهنگی میشود، بلکه با توجه به پیچیدگیها و مسائل حملونقل شهری در شهرهای معاصر، گامی در جهت حل معضلات ترافیکی و ترددی برمیدارد و شهرها را به سوی حملونقل انسانمحور سوق میدهد. در ایران نیز با توجه به شکلگیری گامهای نخست در طراحی پیادهراههای شهری، کیفیت آنها نیز میبایست مورد عنایت واقع شود و در برنامهریزیهای حملونقل درون شهری دیده شود.
جنبش گسترش فضاهای پیاده، نه تنها سیمای کالبدی شهرها را عوض کرده، بلکه تغییرات نوینی در کیفیت زندگی شهری و رفتار اجتماعی و فرهنگ مردم به وجود آورده است. همچنین الگوها و روشهای جدید برای حل مسائل شهری ارائه داده که باعث تحولی عمیق در نظریهها و روشهای شهرسازی، به ویژه در عرصه توسعه فضاهای شهری پایدار شده است و با تاثیرگذاری بر کلیه ابعاد پایداری (اکولوژیکی، فرهنگی-اجتماعی، مکانی، اقتصادی و …) نقش موثری در توسعه پایدار شهری بر عهده دارد.
توجه جدی و عملی به ساماندهی حرکت پیاده و پیادهراهها به اواخر دهه ۱۹۴۰ برمیگردد. در شهرهای اروپایی، این انگاره با اهداف خارج ساختن محدودههای تاریخی شهرها از تسلط اتومبیل و برای حفاظت از بافتهای کهن و احیای اجتماعی و مراکز شهری، مطرح و اجرایی شد. توجه این امر پس از جنگ جهانی دوم و فرارسیدن زمان بازسازی شهرهای اروپایی شکل مشخصتری پیدا نمود.
ایجاد مکانهای ویژهی تردد در شبکه معابر شهری از دیرباز در فرهنگ شهرسازی ایران وجود داشته و به صورتهای گوناگون از قبیل بازارها، بازارچهها، گذرها، میادین و … احداث میشده است. بازارها و بازارچهها که محل خرید و فروش کالا و خوراک بوده در حقیقت کوچهای سرپوشیدهای است که از دو سو دارای دکانهایی بوده و خود به عنوان یک شبکهی راه ارتباطی برای پیادهها در شهرها عمل میکردند. بازارها اغلب دارای رشد خطی بوده و ضمن طی مسیرهای خطی، به تجهیز خود از طریق اشغال فضاهای اطراف و تبدیل آنها به کاربریهای مورد نیاز میپرداختهاند؛ بنابراین، با بررسی پیشینه و چگونگی شکلگیری کاربریهای گوناگون در بازارهای سنتی، بازارها را میتوان از اولین گذرهای ویژه پیاده دانست که از دیرباز در ایران قدیم شناخته و اجرا شده بودند.
شهر یزد که یکی از قدیمیترین شهرها و از بزرگترین مراکز تاریخی ایران است، دارای فضاها و مراکز شهری با ارزشی است که حاصل شکلگیری در دورانهای مختلف میباشد. خیابان قیام در سال ۱۳۲۲ ه.ش بر محور بازار خان احداث شد و با تخریب این محور، دو نیم کردن راسته بازار و تغییر معماری دو میدان امیرچخماق و شاه طهماسب از طریق اتصال آنها به یکدیگر شکل گرفت. این خیابان به عنوان رابط بین ابنیه و فضاهای باارزش شناخته میشود که به لحاظ قرارگیری در قسمت تاریخی شهر و مجاورت با عناصر تاریخی از اهمیت ویژهای برخوردار است و علاوه بر استقرار بازار قدیمی شهر و همچنین کابریها و فعالیتهایی خاص چون مصلی نماز جمعه، طیف متنوعی از استفادهکنندگان را دارا است، اعم از کسبه و شهروند یزدی، توریست و گردشگر، زن و مرد، پیر و جوان و …
درماههای اخیر سال جاری شهرداری یزد پروژهی اجرا شده پیادهراهسازی خیابان مسجد جامع را که با اجرای دو لاین کم عرض برای تردد خودروها و دوپیاده رو عریض در دو سمت خیابان برای تردد عابران پیاده را طرحی موفق تلقی میکند تصمیم گرفت این طرح را برای خیابان قیام نیز اجرا کند. البته این خیابان در اجرای طرح از حسینیه تا حسینیه که قرار است با مرمت تکیههای شاه طهماسب و امیرچخماق اجرا شود، نیز قرار داشت از این رو طرح پیادهراه سازی خیابان قیام بعد از ایام اربعین کلید خورد. لاین پیادهرو جدیدی با عرض تقریبی ۳ متر در وسط خیابان اجرا شد. به این ترتیب ۳ لاین پیادهرو و ۲ لاین سواره در مجموع با عرض ۳ متر و ۷۰ سانتیمتر برای این خیابان ایجاد شد و در دو طرف خیابان نیز پیادهروهای قبلی که به تازگی مرمت و بهسازی شدهاند، باقی خواهند ماند.
اما خلاف آنچه که در طرح تصویب و اجرا شده وضعیت کنونی پیادهراه خیابان قیام به این صورت است که لاین جدید پیادهرو برای پارک سواره با استفاده از رمپ هایی که در کناره پیادهراه تعیبه شده استفاده میشود.
با اجرای این طرح و هزینههای بالایی که برای اجرای این پروژه صرف شد بعد از گذشت چند ماه از افتتاح پروژه موضوع طرح اجرایی خیابان قیام و مشکلاتی که برای کاسبان این خیابان ایجاد شد پس از اعتراضات مکرر مردم و کسبه در صحن علنی شورای اسلامی شهر یزد و با حضور نمایندگان بازاریان خیابان قیام و شهردار یزد مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در تاریخ سوم بهمن ماه در جلسه شورای شهر راهی برای حل مشکل ایجاد شده توسط اعضا ارائه گردید که با توجه به طرح ارائه شده نه تنها طرح اولیه خود را زیر سوال برده بلکه هزینهی اصلاح طرح را دوچندان کردند. طرح دستپاچهای اعضای شورای شهر یزد برا حل مشکلات خیابان قیام در تصویر زیر مشاهده میکنید
درآخر به گزارش ایسنا، براساس تصمیم نهایی و بعد از نظرات ارائه شده در این نشست، مقرر شد که برای همسانسازی خیابان قیام، این خیابان به طور کامل کفسازی و به سواره رو تبدیل شود. البته مقرر شده که این طرح از ۱۵ فروردین ماه ظرف مدت دو ماه انجام شود ولی در حال حاضر و به جهت اهمیت مسئله کسب و کار بازاریان خیابان قیام در شب عید، مقرر شده است که خودروها از مسیر پیادهرو وسط خیابان جهت تردد و از مسیر آسفالت کنارهای پیاده رو جهت پارک خودرو استفاده کنند.
با توجه به آنچه گفته شد به عنوان نتیجهگیری و جمعبندی میتوان گفت:
پروژههای شهری برنامههای عمرانی زمانبندی هستند که در جهت تامین منافع عمومی شهروندان، با محور شهرداری (و همکاری سایر نهادهای دخیل در مدیریت شهری) انجام میگیرند. اولین گام در مسیر پروژه شهری، تعریف آن است. پرسش این است که چه عاملی اولویت و ضرورت انجام یک پروژه شهری را مشخص میکند تا ردیف بودجهای برای آن در نظر گرفته شود و دستور کار مدیران شهرداری قرار گیرد. شیوه مطلوب برای تعریف پروژهها میتواند تعیین اولویتها براساس اسناد برنامهای فرادست و مبتنی بر راهبردهای طرح جامع باشد، اما به نظر میرسد در شرایط کنونی پروژهها عمدتا متکی بر اندیشه مدیران شهری است.
نکته دیگر مطالعاتی است که تحت عنوان امکان سنجی صورت میگیرد. در برخی از موارد، پس از آن که ایده اولیه یک پروژه طرح میشود. مطالعاتی تحت عنوان امکان سنجی صورت میگیرد که شامل برآورد هزینههای اجرای طرح و بررسی مغایرت یا عدم مغایرت با طرحهای جامع و تفصیلی است. در رویه جاری در یزد جای خالی مطالعات «نیاز سنجی» به شدت محسوس است. در این مرحله باید مشخص شود آیا انجام این پروژه، اولویت کنونی شهر یزد است و انجام آن توسط شهرداری چه «هزینه فرصت» هایی را به وجود میآورد و از پاسخگویی به چه نیازهای دیگری باز میدارد. اگر بودجه این پروژه در پروژه دیگری متمرکز شود، آیا نتیجه مطلوبتری برای منافع عمومی تحصیل نخواهد شد؟ اینگونه سوالات معمولا در مطالعات امکان سنجی بدون پاسخ میمانند.
نکته دیگر، مربوط به فرایند تصویب پروژه است. در این فرایند، وزن و معیارهای سیاسی و اقتصادی بسیار بالاتر از اهمیت واقعی این معیارهاست. تصویبکنندگان پروژهها، اسناد برنامههای فرادست را تنها به چشم عاملی محدودکننده میشناسند. در حالی که این برنامهها، علاوه بر تعیین ضوابط محدودکننده، اولویتهای توسعه شهر را نیز مشخص میکنند؛ بنابراین، معیارهای فرهنگی، اجتماعی در پروژهها اهمیت کمتری پیدا میکنند.
در نهاین پرسش این است که معیارهای تصویب یک پروژهی شهری چیست و این معیارها زا چه کسی مشخص کرده است؟
و در آخر برای روزآمدسازی و رفع نواقص یک برمه شهری، پایش، ارزیابی و بازنگری مستمر ضرورت دارد. برنامهریزان و طراحان هر برنامه توسعه شهری باید در کنار سند برنامه، دو سند «نظام تحققپذیری» و «شاخصهای ارزیابی و بازنگری» را تدوین کنند. جای خالی این شاخصها در برنامهها و پروژههای توسعه شهری موجب میشود امکان سنجش میزان توفیق یا عدم توفیق این برناهها وجود نداشته و بازنگری در برنامه نیز با محدودیت جدی مواجه باشد. نظارت و بازنگری یک برنامه، علاوه بر شاخصهای نظارتی، نیازمند نهادی نظارتی است. نهادی که با برخورداری از ظرفیتهای تخصصی و کارشناسی، بتواند با استقلال از شهرداری، فرایند تحقق برنامهها را پایش و در صورت ضرورت، پیشنهادهایی برای روزآمدسازی آنها ارائه کند.