نویسنده: ریچارد فلوریدا/استاد دانشگاه و از بنیانگذاران سایت «citylab»
مترجم: محمدصادق یوسفزاده/ دبیر سرویس «آمایشسرزمین»
جین جیکوبز یکی از دوراندیشترین نویسندههای قرن بیستم بود. در دهه ۱۹۶۰ میلادی زمانی که حومهنشینی و برنامههای اقتدارگرای نوسازی شهری، محلات شهری را تهدید میکرد، او کتاب کلاسیک خود را یعنی زندگی و مرگ شهرهای بزرگ آمریکایی را منتشر کرد. طی دههی ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، زمانی که سیاستگذاران و اقتصاددانان بر رقابت صنعتی و راهبرد اقتصاد ملی تمرکز کرده بودند، او توجهها را به نقش شهرها در تقویت خلاقیت و رشد اقتصادی در دو کتاب اقتصاد شهرها و شهرها و ثروت ملل جلب کرد. اما شاید بهترین پیشبینیاش در کتاب آخرش باشد.
در زمانهای که دانشمندان علوم سیاسی پایان تاریخ را جشن میگرفتند و از اکثریت دموکراتیک در حال ظهور سخن میگفتند و فضائل یک جهان مسطح جهانیشده را میستودند، جیکوبز در آخرین کتابش عصر تاریک پیشِ رو، وقوع بحران شهری، فراموشی همگانی و بازگشت پوپولیستها را پیشبینی کرد. بازخوانی آخرین کتاب جیکوبز که در سال ۲۰۰۵ نوشتهشده است، میتواند بهعنوان راه نجاتی برای دوران ترامپ باشد.
جیکوبز در آن کتاب از افزایش بیاعتمادی به سیاستمداران، ظهور بحرانهای شهری، بدتر شدن تخریب محیطزیست، تثبیت جداییگزینیها و عمیقتر شدن شکاف فقیر و غنی و کوچک شدن قشر متوسط بهعنوان نشانهها و علائم ظهور یک دوران تاریک تعبیر میکند.
«ملیگرایی و بیگانه هراسی کانون و هستهی عصر تاریک جیکوبز را تشکیل میدهند. او معتقد بود: بیگانه هراسی فرهنگی نتیجهی معمول زوال قدرت فرهنگی است، همانطور که انزوای خودخواسته منجر به جزمیت و دگماندیشی خواهد شد.»
«این ذهنیت، منطق را به اسطوره تبدیل میکند و با واپسگرایی میکوشد از عقاید بنیادگرایانه بهعنوان راهنما و جهانبینی استفاده کند.»
ازنظر تاریخی، دورههای تاریک نسبتاً سریع ظهور میکنند و بهمثابه تکانههایی بنیادین منجر به سقوط نهادهای فرهنگی و اقتصادی سیاسی زندهی گذشته میشوند. عصر تاریک اروپا هم زمانی اتفاق افتاد که دولتهای محلی و دولت-شهرهای رومی توسط فرمان سلطنتی از بین رفتند و جایشان را به استبداد نظامی مرکزی دادند. جیکوبز با اشاره به شهرهای امپراتوری روم علت سقوط این امپراتوری را عدم نزدیکی به مردم و تغییر شیوهی حکومت از حکومتهای محلی و فدرال گونه به حکومت اقتدارگرای مرکزی و از بین رفتن پاسخگویی مالی به خزانهی سلطنتی قبل از سقوط امپراتوری میداند[۱]. او در کتابش سؤال بسیار بزرگی را پیش میکشد: «چرا و چگونه مردمانی میتوانند بهکلی فرهنگ سابقاً زندهای را که اکنون در حال نابودی است رها کنند؟»
[epq-quote align=”align-left”]جیکوبز پرسش بزرگی را مطرح میکند: «چرا و چگونه مردمانی میتوانند بهکلی فرهنگ سابقاً زندهای را که در حال نابودی است رها کنند؟»[/epq-quote]
جیکوبز پاسخ را در ظهور پدیدهای به نام «فراموشی جمعی[۲]» میداند. مفهوم از دست دادن حافظه بهگسترهی کل جامعه و به شکلی دائم و عمیق، گرچه در زمان نگارش کتاب عجیب و بیمورد به نظر میرسید، اما گویا ناگهان در جهان ترامپ و برکسیت، بهشدت واقعی به نظر میرسد. جهانی که در آن واقعیتها هیچ معنایی ندارند. جهانی که در آن هر خشونت و ستم جدیدی بهسرعت منجر به ستم دیگری میشود.
[divider]5 شرط ظهور عصر تاریکی[/divider]
طبق نظر جیکوبز، عصر تاریک ما به دلیل فرسایش ۵ ستون اساسی جامعه شکل میگیرد.
اولین اتفاق تزلزل خانواده و محله است. همان سیاستمدارانی که خانواده را بنیاد اجتماع میخوانند، سیاستهایی را اجرا میکنند که باعث تضعیف آن میشود. جایگزین شدن خانواده گسترده با خانواده هستهای باعث میشود پوشش هزینههای زندگی برای خانوادهها غیرممکن شود. سقوط نرخ موالید به معنای کم شدن نیروی کاری است که قرار است از جمعیت سالخورده مراقبت کند.
همزمان اجتماع بزرگتر قربانی فشار بازار، ماتریالیسم و هژمونی برندها میشود. جیکوبز مخصوصاً به خودروها بهعنوان «مخربان جهان» اشاره میکند که نهتنها انرژی را هدر میدهد و پراکنده رویی[۳] را تشویق میکند، اولویتها را هم از نفع عمومی به نفع شخصی تغییر میدهد.
دومین عامل زوال آموزش است که به آموزشهای حرفهای تقلیل داده میشود. آموزش بهجای آنکه «خیری عمومی» باشد که شهروندانی چندبعدی تولید میکند تبدیل به سرمایهگذاری شخصی میشود. زمانی که چنین اتفاقی میافتد، شغل و سود تبدیل به تنها معیارها و توجیهات برای انتخابهای سیاسی میشوند، به هزینهی حذف همهی چیزهای مهم دیگر.
سومین عامل حمله به دانش است یا همانطور که جیکوبز میگوید شباهتهای کاذب که واقعیت را میپوشانند. «اگر بخشی از یک پژوهش از وضعیت علمی ذهن منقطع شود، آن بخش از معرفت دیگر علمی نیست.» عینیگرایی و فرآیند علمی جای خود را به جزمیت میدهد.
عامل چهارم «ناکارآمد شدن» مالیاتها است. بهجای آنکه مالیاتها و سرمایهگذاریهای دولتی در کار ساخت شهرها و اجتماعات به کار رود، بهعنوان هزینههای زائد در نظر گرفته میشود. نتیجه آنکه همهی کالاهای عمومی ـــآموزش، حملونقل، زیربناها و امنیت اجتماعی که در ایجاد یک جامعه همبسته و کارا ضروری است ـــ شروع به ریزش میکنند. جیکوبز با آیندهنگری بحرانهای شهری جدید مانند گرانی مسکن، افزایش بیعدالتی، گسترش پراکنده رویی و ازدحام را نتیجهی همین حملهها به مالیاتها و سرمایهگذاریهای عمومی میداند.
پنجمین و آخرین عامل سقوط «حرفههای نیازمند تبحر[۴]» مانند پزشکی، حقوق، معماری، مهندسی و روزنامهنگاری است. از آنجا که همهی انسانها نمیتوانند در همهی حرفهها و دانشها متخصص شوند بنابراین لازم است که متخصصین هر فنی صادق باشند و خیر عمومی را در نظر بگیرند. مثلاً پزشکان سوگند بقراطی میخورند. وکیلها باید پایبند به حداقلهای اخلاقی باشند. وقتی اصول و کارکرد چنین حرفههایی مورد هجوم واقع میشود، جامعه قربانی امیال عدهای «کلاهبردار، بیرحم و جامعهستیز» میشود.
[divider]راهکار جیکوبز[/divider]
چگونه این چرخه را بشکنیم و با عصر تاریک ترامپی قریبالوقوعمان مبارزه کنیم؟ در پاسخ به این سؤال جیکوب دو بینش مهم به ما ارائه میکند.
از یکسو مجموعه کارهای او به ما نشان میدهد که سرزندگی شهر و محلههایش پادزهر نهایی تاریکی است. جیکوب هم سویه بدبینانهی خودش را داشت. در شهر اسکرانتون او مشاهدات دست اولی را از عوارض مخرب رکود بزرگ اقتصادی بر صنایع و کارگران انجام داد. زمانی که زنی جوان بود شاهد ظهور فاشیسم و توتالیتاریسم در اروپا بود. در طول دههی ۵۰ شاهد بیقانونیهای مککارتیسم بود. نوسازیهای شهری رابرت موزس[۵]وار نیز از همان سیستم خودسر اعمال قدرت بالا به پایین پیروی میکرد.
از نظر جیکوب شهرها بسیار فراتر از مکانهایی برای پیادهروی و کاربریهای مختلط زمین است. همچنین بسیار بیشتر از موتور محرکه برای نوآوری و رشد اقتصادی هستند. شهرها سنگرهایی هستند در مقابل نیروهای تاریکی. شهرها، چشمههای پیشرفت اجتماعی، تمدن بشری و دموکراسی هستند.
از طرف دیگر جیکوبز از ما میخواهد که هرچه در توان داریم در حفظ خود در مقابل قدرت بالا به پایین و فراموشی جمعی که اجتماعات ما و ستونهای اصلی تمدن بشری را نابود خواهد کرد، بکار گیریم.
دریکی از آخرین مکالماتم با جیکوبز از وی پرسیدم که او و دوستانش چطوری در برابر رابرت موزس و نیروی متمرکز قویای که پشت او بود، مقاومت میکردند. در آن زمان او تازه کتاب عصر تاریک پیشرو را تمام کرده بود و مشغول کتاب نیمهتمامش به نام سرگذشت مختصر نژاد بشر بود.
همیشه او به من این پاسخ را میداد: مردم از اعتراض کردن طفره میروند، اما یک روز عدهی کمی از مردم شروع به اعتراض میکنند و خیلی زود عدهی بیشتری به آنها ملحق میشوند و نهایتاً آنها موفق میشوند نبرد را پیروز شوند و محله و اجتماع خود را نجات دهند.
[divider]پینوشت[/divider]
[۱] جیکوبز از واژهی subsidiarity برای شیوهی حکومت رومیها در دوران اوج خود استفاده میکند. مفهوم این واژه این است که یک تصمیم در مورد یک مساله در نزدیکترین سطح مربوط به آن مساله اتخاذ شود. کنار گذاشتن این روش حکومتی از نظر جیکوبز از علل مهم سقوط امپراتوری روم و آغاز دوران تاریک اروپاست.
[۲] mass amnesia
[۳] sprawl
[۴] learned professions
[۵] رابرت موزس(۱۸۸۸-۱۹۸۱) یکی از تأثیرگذارترین طراحان شهری میانه قرن بیستم بود که بیشتر کارهایش در منطقه شهری نیویورک بود. او به خاطر تأثیرش در قطبی شند فضای شهری آمریکا و همچنین شکلگیری حومههای شهری به دلیل ترجیح دادن ساخت بزرگراهها به حملونقل عمومی معروف است.
منبع: [button color=”white” size=”normal” alignment=”none” rel=”nofollow” openin=”samewindow” url=”www.citylab.com”]CITYLAB[/button]